شناسنامه انیمیشن
«گربه چکمه پوش؛ آخرین آرزو» محصول سال 2022 به کارگردانی مشترک «ژانویل مرکادو» و «یوییل کرافورد» میباشد که پیش از این در انیمیشنهای شاهکار دیگری همکاری داشتهاند. همکاری در پروژههایی همچون «پاندای کونگفوکار» (سه قسمت)، «خانواده کرودس2»، «پنگوئنهای ماداگاسکار» و «ترولزها 2» و … در تاثیرگذاری بینظیر انیمیشن گربه چکمه پوش نمایان است.
خلاصه انیمیشن
گربه چکمه پوش درمیابد که هشت جان از 9 جان گربهای خود را از دست داده است و این آخرین فرصت زندگی برای اوست. با وارد شدن گرگ (ترس و مرگ) او به زندگی در خانه مامالونا پناه میبرد. با ورود گولدیلاکس و سه خرس او متوجه وجود «ستاره آرزوها» میشود و این موضوع گربه چکمه پوش را وسوسه میکند تا با به دست آوردن نقشه و مسیر این ستاره و رسیدن به آن، جانهای از دست رفته خود را بار دیگر بدست آورد. اما با قدم برداشتن در این راه درمیابد که افراد دیگری نیز در پی بدست آوردن این نقشه و رسیدن به ستاره آرزوها هستند.
بررسی انیمیشن
انیمیشن «گربه چکمه پوش» از عمق و اهمیت دوستی و اعتماد سخن میگوید و در پس تصاویر کارتونی خود، ما را به تامل و سفری عمیق دعوت میکند.
نگاه داشتن و حفظ دوستیها و همینطور نگاه پر عشق و محبت هدف این مسیر است. دوستیهایی که از عشق و محبتی سرشار است که در اعتماد ریشه دارد. اگر دوستی ها را درختی در نظر بگیریم، عشق و محبت و حیات میوههای آن هستند که ریشه در اعتماد و اعتماد سازی گرفتهاند.
اما ترس در کمین است. ترسها باعث میشوند مواقعی که باید پایدار بایستیم، فرار میکنیم و این کار باعث تخریب اعتمادهاست و دوستیها را ویران میکند و دنیای اطرافمان را در قحطی محبت و عشق قرار میدهد.
در ابتدای انیمیشن،گربه چکمه پوش در جشن و شادی و هم در پیروزیها، شجاعتها و ایستادگیها زندگی میکند و دشمنان را شکست میدهد اما زمانی که درمیابد که فقط یک جان و فرصت زندگی بیشتر ندارد، ترس وارد افکار او میشود. به طریقی که زندگی خود را در خانه «مامالونا» به شکل دیگری ادامه میدهد. اما این زندگی تازه تفاوتی با مردگی ندارد چراکه هیچ هدف، انگیزه، شادی و محبتی در خود ندارد و یک چرخه تکراری است.
اما با ورود نقشه ستاره آرزوها، امید و انگیزه دوباره شکل میگیرد. اما در این مسیر، تنها گربه چکمه پوش نیست که به دنبال رسیدن به آرزوهایش است.
از طرفی «گولدی و سه خرس» به دنبال داشتن خانه پر عسل و آرامش و خانواده هستند و در این مسیر درمیابند که خانواده و دوستیهای اطرافشان دقیقا همان چیزی است که آرزو دارند و فقط باید تمرکز خود را بر آن بگذارند و آن را رشد دهند.
«سگ بی نام» که در این مسیر همراه و دوست گربه شده است او را در فرارها و ترسها تنها نمیگذارد و با دادن عشق و محبت به گربه باعث آرامش او میشود. شاید این نکته بسیار مهمی است که در دوستیها و حفظ کردن آنها باید بیاموزیم و با عشقی که سگ به گربه چکمه پوش میدهد زبان به اعتراف به ترسها باز میشود و گربه ترسها و مشکلاتش را با دوست خود به اشتراک میگذارد. در این مسیر میبینیم که گربه چکمه پوش به یاد میآوردکه در گذشته از روی ترسها، کلیسا را ترک کرده است و با این قدم، اعتماد عشق زندگی خود «کیتی» را نیز شکسته است و دوستی ها از بین رفته است. ترس به دنبال گربه است و مدام با فرار از آن باز هم دوستیها را فراموش میکند و اعتماد سازی را رها میکند و به دوستیها لطمههای بزرگی را وارد میکند.
«جک هورنر» نیز در ترسهای خود زندگی میکند و به دنبال رسیدن به ستاره آرزوها به دوستیها بیتوجه است و اطرافیان خود را قربانی میکند و حتی نجات نمیدهد. او مدام دوستیها را نه تنها حفظ نمیکند بلکه به تخریب آنها کمر بسته است و در پایان تمام زندگی خود را نیز در تاریکی قرار میدهد.
در انتها زمانی که گربه فرصت آرزوکردن را پیدا میکند متوجه میشود که در مسیر بدست آوردن این فرصت، ارزش حقیقی یک بار درست زندگی کردن را یافته است که این بسیار از آنچه که در پی آن بود با ارزشتر است به راستی چه فایده اگر هزاران بار فرصت زندگی را در بیارزش دیدن روابط و دوستیها از دست دهیم.
این انیمیشن میتواند یکی از بهترین آثار برای مشارکت و تامل با خانواده و کلیسا باشد. در گفتگوهایتان بیاد داشته باشید، دوستان روی هم تاثیر خواهند داشت و از هم میآموزند و اتحاد به وجود خواهند آورد.