سفر باور نکردنی و یافتن مسیح در زندگی «جنی نیزا»
سالهاي زيادي «جني نيزا» فکر ميکرد با خواندن کارتهاي تاروت با مردگان عزيزان خودش و يا مشتريانش در ارتباط است و با آشنايي او با مسيح همه چيز برايش تغيير کرد.
او با وجود اينکه در فرهنگ کاتوليک مسيحي بزرگ شده بود اما ميگفت: «در خانه ما صحبت در مورد فعاليتها و اتفاقات ماورالطبيعه که اغلب مردم آن را ارواح که در حقيقت شياطين هستند، کاملا پذيرفته شده بود. من اولين کارت تاروت را در 13 سالگيام خواندم و همان زمان مورد ظلم و تعدي ارواح شيطان قرار گرفتم و روياهايي درباره اتفاقاتي ميديدم که در تاريخ نزديک به حقيقت ميپيوست.»
«به جاي فرار کردن از ادامه اين تمرينها و تجربهها بيشتر شيفته آن شدم و بعد از اولين تجربه خواندن فال تاروت در عمق بيشتري از آن فرو رفتم و اين دقيقاً همان زماني بود که من از آن دري که باز شده بود عبور کردم. بسيار کنجکاو آن شده بودم و شروع به پيگيري کردم و کاملا وارد آن شدم، گويي وارد سوراخ لانه خرگوش در سرزمين عجايب بشوي؛ يعني در چاله سياهي! من کارتهاي تاروت خودم را داشتم، دائماً فال تاروت ميگرفتم و به آن اعتياد پيدا کرده بودم.» او گفت که واقعا فکر ميکرد با تواناييهاي خود به مردم کمک ميکند و اين را در مورد مديومها و پيشگوهاي ديگر اعلام کرده بود.
او باور داشت درحاليکه مسيحيان گمان ميکنند اين افراد برنامههاي شيطاني دارند اما بيشتر آنها به ديگران کمک ميکنند.
او گفت: «اين بخشي از ويراني است که اتفاق ميافتد. فکر ميکنم اين اولين خط فريب است… من هميشه فردي دلسوز بودهام و اين رسانههاي پيشگويي، در بيشتر موارد، افرادي خوب و دلسوز هستند که واقعاً ميخواهند به ديگران کمک کنند. شيطان خود را به عنوان فرشته نور در ميآورد و تو فکر ميکني که کار درستي انجام ميدهي.»
به عنوان يک پيشگو سابق، او معتقد بود که با مردگان ارتباط برقرار ميکند، اما اکنون اذعان ميکند که ارواحي که زماني با آنها ارتباط برقرار ميکرده شيطاني بودهاند.
پيدا کردن عيسي در آشفتگي
در مورد سفر خود به دور از هر چيز پنهاني، نيزا گفت که در نهايت به ضعيفترين حالت خود رسيده و متوجه شده که مسيح را صدا ميزند.
او گفت: «وقتي 36 ساله بودم، براي اولين بار نزد عيسي فرياد زدم. من در ضعيفترين حالت و پستترين لحظات زندگيام بودم، يکي از تاريکترين لحظات… روح من، ميدانست که عيسي را فرياد بزند. من به او نياز داشتم.»
نيزا که معتقد است اگر چه در طول زندگياش تحت ظلم و ستم قرار گرفته بود اما تسخير نشده بود با تأمل در مورد همه چيزهايي که آشکار شد، به جاي ارواحي که سالها آنها را ستايش کرده بود، به مسيح روي آورد.
«من در تمام اين سالها يک فرد متوفي، يک راهنماي روح، يک فرشته يا کسي که فکر ميکردم با او ارتباط برقرار ميکنم را با فرياد صدا نزدم. به سوي عيسي مسيح فرياد زدم و او واقعاً ظاهر شد. انجيل همان چيزي است که انسان را نجات ميدهد.»
او همچنين به کساني که درباره اعمال غيبي و عصر جديد فکر ميکنند و يا درگير آنها شدهاند هشدار داد: «مراقب خطرات اين کار باشيد.»
شبان «کنتاکی» به بیش از ۳۰۰ ساکن آسیب دیده از سیل مرگبار کمک میکند.
بدون قدرت خداوند، اين کمک ميسر نبود. زمانيکه باران بسيار سنگينتر از حد معمول در شرق «کنتاکي» شروع به باريدن کرد، «برد استيونز» شبان کليساي «Worship God» در مرکز شهرستان «کلِي» گفت که او نميترسد.
استيونز گفت: «زمانيکه شب براي استراحت کردن دراز کشيده بود به ياد ميآورد که با خودش فکر ميکرد در نهايت اين فقط آب است.» با اين حال، درکمال تعجب، روز بعد، پس از بيدار شدن استيونز متوجه ميشود که باران همچنان به شدت شب گذشته در حال باريدن است و منجر به وقوع سيل ناگهاني شد. زمانيکه بارش باران در نهايت متوقف شد، استيونز متوجه شد که منابع درآمد صدها نفر به طور کامل ويران شده و بسياري از ساکنان مصيبت ديده در موقعيت مواجهه با مرگ و زندگي قرار گرفتهاند.
در مصاحبهاي با «Christian Post»، استيونز گفت: «بسياري از ساکنان احساس کردند که تمام زندگيشان به سرعت از جلوي چشمانشان گذشته، چرا که سيل جاري شده خانه، پل و جادهها را ويران کرده و ساکنين را کشته و از آنجايي که در کنتاکي بزرگ شدهام، از زمان کودکي شاهد سيلهاي زيادي بودهام ولي اين باران به طرز عجيبي متفاوت بود، اين چيزي بود که نميتوانستند از قبل براي آن آماده باشيد.» در سراسر ايالت حدود 38 نفر به دليل سيلي که شروع شد و حدود يک هفته به طول انجاميد، جان خود را از دست دادند. اين سيل صدها خانه را ويران کرد و هزاران نفر را در چندين شهرستان در بخش شرقي از ايالت آواره کرد. زمانيکه شبان متوجه ميزان خسارت و ويراني حاصل از باران شد، بلافاصله در اعماق قلبش دعوت خداوند را براي اينکه وارد عمل شود احساس ميکند-که خود را وقف کمک به جوامع آسيب ديده کند و «دست و پاي عيسي مسيح باشد»، او به سراغ صفحات اجتماعي رفت و چندين ويدئو زنده را در صفحه «فيس بوک» خود با دنبال کنندگانش به اشتراک گذاشت که عمق فاجعه و ويراني ناشي از سيل را به بينندگان نشان ميداد و به بينندگان اطلاع داد که براي کمک رساني، به کمک و بودجه اهدايي آنها نياز دارد. استيونز گفت پس از آن شروع به دريافت کمکهاي مالي از طرف اهداکنندگان «سخاوتمند» از سرتاسر ايالت ميکند که به او اين امکان را داد تا به بيش از 300 ساکن کنتاکي که به طور مستقيم تحت تاثير اين سيل قرار گرفته بودند، کمک کند.
او علاوه بر رساندن آب و غذا به افراد نيازمند، شروع به بازسازي زير ساختها و پلها ميکند. استيونز گفت: «من به چشم ويرانيها را ديدم و افرادي را پيدا کردم که در اين ويرانهها گير کرده بودند و نميتوانستند از آنجا خارج شوند. نيازهاي مردم هر روز تغيير ميکرد. افراد بسيار بيشتري از آنچه ما پيشبيني کرده بوديم به کمک نياز داشتند، ولي خداوند به نحوي راهي جلوي پاي ما قرار داد.» استيونز توضيح داد: «يکي از سخت ترين چيزهايي که ديدم اين بود که بسياري از مردم همه چيزشان را از دست داده بودند. وقتي به خانههايشان برگشتند ديدند که همه چيزشان ويران شده و به شکل تودهاي در حياط خانههايشان انبار شده و منتظر کاميون حمل زباله هستند تا به دور انداخته شوند. درک اين موضوع به دليل عمق فاجعه ايجاد شده باورکردني نيست.» او نميتواند تعداد دفعاتي که اين جمله را از ساکنين شنيده بشمارد «فکر ميکردم که ما ميميريم.» وي توضيح داد: «متوجه شدم که اينکار براي بسياري از مردم مفيد بوده که من حرفي نزنم و فقط اجازه بدهم آنها صحبت کنند و تجربياتشان را با ما در ميان بگذازند. اين که بتوانند با کسي صحبت کنند منجر به تسکين آنها ميشود و متوجه ميشوي که اضطراب آنها با گفتن چيزي که نميتوانستند درباره آن صحبت کنند، از بين ميرود. بنابراين ما فقط يک گو ش شنوا براي آنها بوديم و در مواقع ديگر ما را براي دعا و مشاوره فرا ميخوانند و ما هر چه در توان داريم براي کمک و تشويق آنها انجام ميدهيم.»
استيونز گفت: «بدون قدرت خداوند هيچ راه ممکني وجود نداشت که بتوانم از نظر ذهني، عاطفي و جسمي به کاري که انجام ميدهم ادامه دهم، ديدن مردمي که با مشکلات طاقت فرسا دست و پنجه نرم ميکنند براي هر کسي بسيار سخت است. صادقانه ميگويم که خداوند من را قويتر کرده و باعث شده که بتوانم بسيار فراتر و بيشتر از چيزي که فکرش را ميکردم، انجام دهم.»