بالنهای خوش خبر؛ و همسایهی جنوبی وفاداری که متعهدانه برای نیمهی گمشده خود سالیان سال دعا میکرد، خدمت میکرد و به هر طریقی سعی داشت محبت خدا را به همسایهی شمالی خود اعلام کند. خدا قادر است هر اتفاقی که در ذهن ما غیر ممکن است را ممکن سازد، این بار با خبری خوش از دوستی و صلح، از امضایی به عهدی که شروعش خوب است ولی وفای به عهد مهمتر…
براستی ما در عهدهای خود چگونه عمل میکنیم؟ وفادارانه به عهدهای خود پایبندیم و یا با کوچکترین مشکلی به دنبال بهانهای برای شکستن عهد خود؟ به دنبال صلح هستیم و یا بهانه تراشی و جنجال؟ ابعادش مهم نیست، مهم ماهیت آن است و هدفی که در پی داریم؟ شاگردیم و دنبالهروی پادشاهی خدا و یا گمشدهای در میان بطالتهای عمر فانی؟ ولی خوب است این را به یاد داشته باشیم که شاید در همین لحظه همسایهای هست که برای ما دعای برکت میکند! بالنی پر از صفحات خبر خوش به خاطر ما به هوا میفرستد و به امید این است که تلاشش روزی صلح در پی داشته باشد!
چه در صلح باشیم و چه در جنگ؛ چه سندی بین دو کشور امضا شود و یا نشود؛ چه در این عهد وفادار باشیم و چه نباشیم؛ پادشاهی خدا پیروزمندانه و بدون حتی ذرهای انحراف و لحظهای تاخیر به راه خود ادامه میدهد، و این است امیدی نیکو برای آنان که به عهدها وفادارند. و نیکوتر اینکه برای همسایههای خود دعای برکت کنیم، همین امروز بالنهای خود را به آسمان فرستاده و ایمان داشته باشیم خدای ما غیور است؛ عمل کننده و قادر است از هر اتفاق خصمانهای برکتی جاری سازد که لحظهای حتی تصورش را هم نمیکردیم…