شناســنامه سریال
سريال «بيگناه» مجموعه نمايش خانگي در ژانر خانوادگي و درام است. کارگرداني اين مجموعه تلويزيوني را «مهران احمدي» و تهيهکنندگي آن را «مصطفي کيايي» بر عهده گرفتهاند؛ همچنين نويسندگي اين مجموعه برعهده «عماد رضايي نيک» و «رضا عليپور» به سرپرستي «محسن کيايي» است. بازيگران بنامي همچون «محسن کيايي، ويشکا آسايش، شبنم مقدمي، مسعود رايگان، مهرانه مهينترابي، رؤيا تيموريان، آتيلا پسياني، مهران احمدي، ماهور الوند، ابوالفضل اميري، نويد لايقي مقدم، نسرين نصرتي و هديه بازوند» در اين مجموعه نقشآفريني ميکنند. اولين فيلم بلند مهران احمدي به عنوان کارگردان فيلم «مصادره» در سال 1396 است.
خلاصــــه سریال
بهمن مرداني، «محسن کيايي» پس از سالها زندگي در خارج از کشور براي پيدا کردن عشق قديمي خود فروغ، «شبنم مقدمي» به ايران بازميگردد و در جست وجوي اوست. داستان حول محور افشاي راز خانوادگي ميگردد که پنهان کردن اين راز باعث بروز مشکلات و چالشهايي در تمامي سالهاي اين خانواده ميشود و تاثيرگذار است. زندگيهايي که با تفکراتي از دروغ و تاريکي پايهريزي شدهاند. ازدواجها و رابطههايي که متزلزل ميشوند و گاهي به جدايي ميانجامند. اميدي که بر اساس پوچي نهاده شده است و روياها و واقعيتها در هم تنيده شده است. در ميان اين اتفاقات سرنخي از يک قتل پيدا ميشود که معماگونه ذهن مخاطب را به چالش ميکشد. اما در اين بين چه کسي از خودگذشتگي ميکند؟ و چه کسي بيگناه است؟
بررســــــی سریال
بيگناه سريالي که توانست خيلي زود مخاطب خود را به همراه شدن تشويق کند و شايد از نکات و زاويههاي مختلفي ميتوان بر روي آن تأمل کرد. اما در اينجا به بزرگترين و اصليترين زاويه، خواهيم پرداخت.
کليات سريال و دگرگوني زندگيها، متأثر از مخفي کردن حقيقت و دروغي بزرگ است. رشيد، که به عنوان بزرگ خانواده و رأس آن خانواده معرفي شده است با مخفيکاري و پنهان کردن حقيقت باعث بوجود آمدن مسائلي بزرگ، عظيم و ويرانگر در تک به تک اعضاي خانواده خود ميشود. او که به عنوان رأس خانواده مبناي خود را بر پنهانکاري گذاشته است، براي حفظ کردن اين پنهانکاري متوسل به دروغ از پي دروغ ميشود و هر روز اين دروغها اطمينان و اعتماد را در خانواده به ويراني ميکشاند.
خطري خانمانسوز براي هريک از ما که ميتواند آينده و اطمينانها را در هم بشکند و تاريکي در زندگيمان هر روز بيشتر از قبل وارد شده و حکمراني را بدست گيرد.
بهمن، به ظاهر اولين قرباني اين مخفيکاري است؛ او بدون دانستن حقيقت مخفي شده رشيد، تمامي زندگي خود را بر عشقي بنياد نهاده است که نميتواند ميسر شود. او به خاطر همين مخفيکاري رشيد مجبور به ترک خانواده و زندگي در غربت ميشود و در همه سالهاي غربت قلب و دل خود را در عشق خود به جا گذاشته است، به جا گذاشتني که او را از داشتن زندگي شاد و هدفمند دور کرده و همواره رويــاي ديگري در سر ميپروراند؛ رويايي که زندگي ديگران را نيزتحت تأثير خود قرار داده است.
مهتاب، که در درگيري عشق بيفرجام بهمن و فروغ، پا بر احساسات و تصميماتي ميگذارد که براي سالها تن به عشقي يکطرفه ميدهد.
ابريشم، که خود قسمتي از اين مخفيکاري است تمام زندگي و اميدهاي آينده خود را يکي پس از ديگري در حال ويراني ميبيند.
رشيد، که درگير ساختن دروغهاي تازه براي برملا نشدن حقيقت است از دختر خود و داشتن رابطه صميمي با او جا مانده و يلدا درگير تصميماتي عجيب ميشود.
ناهيد، که اميد خود را چند صباحي بر رشيد گذاشته و اين اميد ويران شده است حال به تنهايي و با نااميدي به آينده، فقط روزها را سپري ميکند تا شايد بتواند براي دختر خود اميدي باشد.
حتي نوهها و دوستان رشيد مثل جانا، سهيل و استاد کثرتي نيز از اين تأثيرات مخفيکاري بينصيب نيستند.
آمين امروز به اين بينديشيم که زندگي کردن در تاريکي، پنهانکاري و دروغ ثمراتي جز ويراني و خرابي رابطهها نخواهد داشت و اين خرابيها، تنهايي، انزوا، وارد شدن در مسيرهاي اشتباه و زخمي شدن از زندگي را به همراه خواهد داشت. امروز با شناخت نور حقيقي، اجازه دهيم در زير نور مسيح، زندگي ما به پيش رود و هر لحظه از گزند راهزنان و دزدان پنهان شده در تاريکي در امان بمانيم. در آخر، تماشاي اين مجموعه تلويزيوني را به همراه خانواده به شما پيشنهاد ميکنيم تا در مشارکت به تأمل بنشينيد.