«ای برادران، ای فرزندان ابراهیم و ای غیر یهودیان خدا ترس که در اینجا حضور دارید. این پیام نجات برای ما فرستاده شده است.» اعمال رسولان31:62
ترس مقدس، کلید داشتن بنیادی مستحکم در خداوند است و گنج‌های معرفت، نجات و حکمت را می‌گشاید.
نویسنده در ابتدا کتاب را اینطورمعرفی می‌کند: «تا زمانی که نتوانیم ترس خداوند را در وجودمان داشته باشیم، نمی‌توانیم او را حقیقتاً محبت نماییم. ترس خداوند همواره باید بر قلب‌های ما مشتعل باقی بماند چرا که عنصری حیاتی در دریافت نجات ماست.»
«خداوند متعال مي‌باشد، از آن رو که در اوج آسمان‌ها ساکن است و صهيون را از انصاف و عدالت پر خواهد ساخت و فراواني نجات، حکمت و معرفت استقامت اوقات تو خواهد شد و ترس خداوندگنج او خواهد بود.» اشعیا باب 33 آیه 5 و6
جان برای شروع کتابش از تجربه کنفرانس خودش می‌گوید: «وقتی وارد سالن کنفرانس شدم و بعد از پرستش مرا دعوت به موعظه کردند تنها سوالم این بود، خدایا حضور تو کجاست؟ زیرا که حضور خدا در بین جمعیت نبود چرا که مردم هرکدام به همهمه و صحبت با یکدیگر مشغول بودند اما بعد کلام خدا را که در قلبم مشتعل شده بود با آنها در میان گذاشتم و در آخر دعوت به توبه کردم حضور خداوند سالن را پر کرد و می‌توانستم یک احترام شفا یافته را نسبت به خداوند احساس کنم، کلام خدا در لاویان باب 19 آیه 30 چنین می‌گوید:
«سبت‌های مرا نگاه دارید و قدس مرا حرمت نهید. من یهوه هستم.»
در این کتاب، جان بیور نیاز ما را به ترس خداوند، ترس مقدس آشکار می‌سازد. این ترس کلید شناخت خدا است و زندگی ما را حقیقی و خالص می‌سازد تا فرزندان روحانی حقیقی خدا شویم. محبت خدا باید با خدا ترسی توام باشد. اما «روح ترس» را با «خدا ترسی» نباید اشتباه گرفت، خدا ترسی با ترسیدن از خدا مسئله‌ایست که تشخیص آن برای ما کمی سخت است و نویسنده در این کتاب آن را برای ما آشکار می‌کند.
نویسنده مثالی را از عهد عتیق و از موسی که فردی خدا ترس بوده و در مقابل قومی که از خدا می‌ترسیدند عنوان می‌کند که دو مقوله کاملا متفاوت هستند. واضح است که خدا ترسی ما را به خدا نزدیک می‌کند و کلید شناخت عمیق خداوند است، ولی از خدا ترسیدن ما را هم از خدا و هم از شناخت حقیقت او دور می‌کند.
ما اگر از بزرگی خداوند ناآگاه باشیم چطور می‌توانیم به طور شایسته او را حرمت نماییم پس هر چه درک ما از عظمت خدا وسیع‌تر می‌گردد ظرفیت ما برای ترس و احترام او نیز بیشتر می‌شود.
نویسنده ما را تشویق می‌کند که وقت صرف کنیم و آرام باشیم و اعمال دست خدا را ملاحظه کنیم با این کار، خلقت برای ما موعظه خواهد کرد و جلال او را آشکار خواهد ساخت. جایی که خداوند تکریم می‌گردد حضور او تجلی می‌یابد و جایی که حضور اوست حتی نیازها رفع می‌گردد.
جان در کتاب مقدس این را یافته است که خدا تنها اشخاصی را دوست خود خطاب می‌کند که نسبت به حضور او و کلامش لرزان می‌شوند. ما بايد از خود بپرسيم آيا قلب من خالص است؟ آيا عشق من به او داراي خلوص است؟ اشتیاق به خالص شدن در ما ایجاد می‌کند، اما به تنهايي قادر نيست قلب ما را پاک و خالص گرداند. ما مي‌توانيم با بالاترین احساسات بگوييم که خدا را دوست داريم، اما همچنان دنيا را هم دوست داشته باشيم. چه چيزي توان پاک و خالص نگاه داشتن ما را در پيشگاه اين پادشاه پرجلال داراست؟ پولس به روشني به اين سوال پاسخ مي‌دهد:
«پس اي عزيزان، حال که اين وعده‌ها از آن ما است، بياييد خود را از هر ناپاکي جسم و روح بزداييم و با ترس از خدا، تقدس را به کمال رسانيم.» دوم قرنتيان باب۷ آیه ۱
هنگامی که ما گناهان خودمان را پنهان می‌کنیم تا از آبروی خود محافظت کنیم حجابی بر قلب خود می‌اندازیم و به اشتباه فکر می‌کنیم که این حجاب ما را مقدس می‌نمایاند، این به ریاکاری منتهی می‌شود و ما نه تنها خود بلکه دیگران را فریب می‌دهیم پس ترس خدا تنها وسیله حفاظت ما در برابر ریاکاری می‌باشد.
جان می‌گوید: «پيش از بحث در مورد ترس خداوند، بايد نگاهي کوتاه به عظمت و جلال خدايي که به او خدمت مي‌کنيم بيندازيم.» مزمور نويس ابتدا عجايب حيرت‌آور خدا را بيان مي‌کند سپس ترس او را توصيه مي‌نمايد. سخنان او با توجه به زبان امروزي ما سوالي، خبري و جسورانه است. «در جهان چه کسي مي‌تواند با خداوند مقايسه شود؟» او از ما مي‌خواهد تا در مورد جلال غيرقابل درک خدا تعمق کنيم.
ما بايد به خاطر داشته باشيم خدايي را عبادت مي‌کنيم که جهان هستي و زمين را آفريد او از ازل بوده و تا ابد خواهد بود. هيچ‌کسي شبيه او نيست. او به‌طور هدفمند در حکمت خود از مکاشفه جلالش خودداري مي‌کند تا او را اگر با محبت و تکريم عبادتش کنيم، ببينيم. ما نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم که با بي‌حرمتي و نگرشي گستاخانه اجازه ورود به حضور او را پیدا کنیم.
ظهور و سکونت جلال خدا در ميان قوم اسرائيل برکات عظيمي را به همراه داشت. در حضور پر جلال او برکت، هدايت، شفا و محافظت وجود داشت هيچ دشمني نمي‌توانست در حضور قوم اسرائيل بايستد. خدا وعده مي‌دهد که اگر ما خود را از آلودگي‌هاي دنيا پاک کنيم او با جلالش در ما ساکن خواهد شد. ما خوانده شده‌ايم که در حضور او با احترام و ترسان بايستيم. ترس مقدس اعلام ما به خداست که او سزاوار حرمت، جلال و شایسته پرستش و ستایش است.
بله ترس خدا قلب ما را نوراني و روشن مي‌سازد بدون توجه به اين که چه مدت است نجات يافته‌ايم. در واقع اين کليد مقدماتي براي دريافت نجات است. مهم نيست در چه جايگاه روحاني قرار داريد، نویسنده شما را تشويق مي‌کندکه با او دعا کنيد. اگر پيش از این خود را به خداوند تسليم نکرده‌ايد، اکنون زمان تسليم کردن زندگيتان به اوست. شما کلام را شنيده‌ايد و ايمان در قلبتان ايجاد شده است. اگر روح‌القدس در شما يک الزام عميق ايجاد کرده و آماده برگشتن از گناهان و تسليم کامل خود به او هستيد اکنون زمان اين کار است. اکنون وقت آن است که تصميم بگيريد تماميت زندگي خود را تسليم خداوندي او بسازيد.
نویسنده شما را تشویق می‌کند که این کتاب را با نظم بخوانید و در انتها در کتاب مقدس به جستجوی آیات در مورد خدا ترسی باشید تا اهمیت آن را هر چه بیشتر متوجه شوید که هر جا سخن از ترس خداست، وعده‌ای آشـکارا بـرای مـا وجـود دارد.
