نام کتاب: خوب یا خدا
نویسنده: جان بیور
کتاب خوب یا خدا کتابی ارزشمند در این عصر از حیات میباشد، جایی که انسانیت و نیکویی به جای خدا هدف قرار گرفته است اما آیا خوبی یا نیکویی کافیست؟ شاید در درون ما تعریفی از نیکویی باشد اما آیا این نیکویی به تنهایی برای ما کافی است؟ در این کتاب جان بیور با ما پیغام عظیمی که در زندگی خودش تاثیرگذار بوده را با مثالهای زیبا از زندگی و رابطه شخصی خودش با خداوند و از کتاب مقدس با ما در میان میگذارد تا از درون، این پیغام را دریافت کنیم و با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. این کتاب در هر فصل دارای تمریناتی میباشد که به صورت گروهی و مباحثهای نیز میتوان به مطالعه آن پرداخت.
نکات بسیار پیوسته و موثری در کتاب میباشد که نیاز است تا در نظم و یکپارچگی آن را مطالعه کنید. حال به اختصار آنچه که از این کتاب میتوانم در این چند خط برایتان جمع بندی کنم را به اشتراک میگذارم، آمین که خداوند زمان خواندن کتاب را برای شما مهیا کند و مکاشفات عمیقی از این کتاب با ارزش دریافت کنید.
نقشه خدا برای ما از بنای عالم به شکلی کامل بینقص و نیکوست. اما خوبی و نیکویی جعلی نیز وجود دارد که میتواند ما را از پذیرش بهترینِ الهی باز دارد؛ اینکه بر این باور باشیم که در راه درست هستیم اما در یک فریب پنهان شده باشیم. اما خبر خوش این است که خداوند نمیخواهد از آنچه اراده عالی او برای ماست دور بمانیم ما به طور غریزی و عقلانی فکر میکنیم که از فریب بالاتریم و میتوانیم خوب را از بد تشخیص دهیم اما گاهی با علم و دانشی سطحی و سَرسَری از خدا به اراده نیکوی او دل خوش کردهایم اگر خوبی یا نیکویی تا این اندازه واضح و آشکار است، پس چرا رساله عبرانیان 5 :14 به ما تعلیم میدهد که برای تشخیص و تمییز دادن آن، به داشتن بصیرت نیاز داریم.
اما بهترینِ خدا برای ما چیست؟ برای تشخیص آنچه خدا نیک و بد مینامد نیاز به داشتن قلبی روشن و تعلیم یافته است. حوا در باغ عدن چطور نیکویی را تشخیص داد؟ او در باغ در حضور خدا ساکن بود اما فریب خورد. آنچه به نظر او خوش خوراک، چشم نواز و مفید بود در حقیقت برای زندگیاش بد و زیان آور بود. او به خاطر آن فریب خورد و رنج کشید و اما ما چطور؟ چه چیزهایی از نظر ما خوب بوده است در حالی که از دید خدا خوب نبوده است و نتیجه این استانداردهای خوب ما چه بوده؟ آری حوا به ارتقاء زندگی خود و همسرش میاندیشید و افکاری رو به بهبود برای زندگیاش داشت، اما افکار خدا با افکار ما متفاوت است، خدا نیز نقشه بهتری را داشت اما حوا نقشه شیطان را دنبال کرد و با او وارد مشارکت شد. البته که شیطان نیز در ابتدا دیدگاه حوا را نسبت به شخصیت خدا تخریب کرد تا او از خدا دور شود و بتواند انتخاب نادرست را انجام دهد؛ چقدر تا به حال فریفته شدهایم؟ چقدر اراده و نقشه خدا را گم کردهایم و به عقل و منطق و استانداردهای خودمان چسبیدهایم؟ در این فصل جان به بررسی دقیق چراهای بسیاری و نحوه فریب خوردن حوا میپردازد.
در فصل دوم نویسنده به استاندارد جهانی خوب یا نیکوی و به معنای لغوی آن میپردازد و در مورد صحت و قطعیت کتاب مقدس صحبت میکند. او قطعیت کتاب مقدس را به جزء باز میکند، چون زمانی که ما به قطعیت چیزی ایمان داشته باشیم آن محور تصمیم گیریهای ما میشود، وگرنه به استانداردهای خودمان برمیگردیم. آیا استانداردهای ما در خوبی بالاتر است یا کتاب مقدس؟ تشویقتان میکنم که در این خصوص تامل دقیقتری داشته باشید تا با قطعیت وارد قدمهای بعد برای تشخیص خوبی بشوید. نویسنده در مورد نجات و راه آن شالودهای که ما را به تشخیص خوب یا بد هدایت میکند صحبت میکند.
او به نقل از سنت آگوستین میگوید: «اگر به آنچه در انجیل دوست دارید، باور دارید، و آنچه را دوست ندارید، رد میکنید، شما نه به انجیل، بلکه به خودتان باور دارید.»
جان عهد ما با خدا را نیز یادآور میشود و اینکه خدا به ما حق انتخاب داده تا آزاد باشیم. او بهای گناهان ما را پرداخت کرده و درهای زندان را گشوده است، حال انتخاب ما چیست؟ آیا خوبی و نیکویی از نظر ما ماندن در زندان و ادامه بردگی است! زیرا ترسهایمان ما را از آنچه که نمیدانیم و در پیشِ رویمان است باز میدارد و یا به نیکویی دعوت خداوند دل میسپاریم و قدم برمیداریم؟ حال استاندارد ما از نیکویی چقدر قطعی است؟ آیا ثمره نیکو دارد؟
در قدم بعدی نویسنده به اهمیت سپردن تمامی قلبمان به عیسی میپردازد. او ما را وامیدارد تا بررسی کنیم که آیا نجات را دریافت کردهایم! و این میسر نمیشود مگر اینکه در مسیر تقدیس الهی قدم برداشته باشیم. اهمیت این که فیض را بیهوده نبینیم را متذکر میشود و این سوال که آیا در دوستی با خداوند هستیم یا دنیا؟ آیا نمیدانیم که خداوند تا به حد غیرت مشتاق ماست! خداوند نمیتواند با گناه وارد رابطه شود چگونه با مسیح در رابطه هستیم؟ چگونه پیغام انجیل را با غیر ایمانداران در میان میگذاریم؟ افراد بسیاری هستند که مایلند از منفعت نجات برخوردار شوند، به شرط آنکه بتوانند همچنان زندگی خودشان را حفظ کنند. جالب است که اکثریت دریافتهاند که برای پیروی از خدا ترک کردنی وجود دارد، اما مسأله اصلی این است که آنها آمادگی پرداخت بها را ندارند. آنها با خودشان و خدا صادق هستند.
خدا هرگز از کسی نمیخواهد برای پیروی از عیسی کامل باشد. اما او میخواهد که ما به طور کامل تسلیم او باشیم. نه فقط قسمتهایی که میتوانیم و نیاز داریم بلکه به تمامی خود را به او بسپاریم؛ باید کامل زیر اطاعت باشیم نه اینکه خودمان محور سنجش باشیم، بلکه کلام خدا تنها محور سنجش ماست.
سر فصل جیپیاس درونی شما بسیار جالب و تاثیر برانگیز میباشد. نویسنده از ما میپرسد جیپیاس درونیمان را برای چه مقصدی تنظیم کردهایم؟ خدمت، خوشنامی، پول ثروت، کار و… آیا تنها پاسخ به نیازهایمان کافی است؟ آیا خدمتمان و یا دعاهایمان هدفمند هستند؟
در کتاب خروج باب ۳۳ خداوند به موسی گفت فرشتهای پیش روی تو میفرستم و وارد سرزمین وعده شوید… شما به سرزمینی غنی و حاصلخیز میروید امّا من خودم با شما نخواهم آمد، زیرا شما مردمی سرکش هستید و ممکن است شما را در راه نابود کنم. و اما موسی آن برکت را بدون حضور خدا نپذیرفت. آنگاه موسی به خداوند گفت: اگر روی تو با ما نیاید، ما را از اینجا مبر…
پس میتوانیم دریابیم که درستترین تنظیم برای جیپیاس درونیِ ما تقدیس بودن و به عبارتی در مسیر رابطه صمیمی با خدا بودن است.
در شماره بعدی نیز به ادامهی هدف این کتاب و معرفی آن میپردازیم. آمین که این کلید واژهها و سرفصلها شما را برای خواندن و تأمل در تمامی کتاب برانگیزد.
حضور خدا پیوسته با شما
المیرا عزیزی