سلام به شما عزيزان. در شمارههاي پيشين صفحه «تاريخ سازان آسماني» در مورد گروهي به نام «آناباپتيستها»، «جرج ویزارت» صحبت کرديم. در اين شماره قصد داريم نگاهي به زندگي «درک ویلمز» بيندازيم. همانطور که جمله معروف تاريخسازان آسماني هربار بيان ميکند:
«مردم معمولاً شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر چيزهاي دروغ تحمل نميکنند.»
دِرکْ ویلمز (۱۵۶۹)
دِرک، شخصی که تعقیبش میکرد را نجات داد و او درک را تحویل مقامات داد.
دِرک یک پروتستانی بود که در هلندِ کاتولیکنشین زندگی میکرد. از جزئیات ایمان او اطلاع دقیقی در دسترس نیست. فقط میدانیم وقتی که مقامات حکم دستگیری او را صادر کردند وقتی او در حال گریز بود یک شکارچی اجیر شده نیز او را تعقیب میکرد. در میان این تعقیب و گریزها او مسیرهای پر خطری را طی کرد و یک بار مجبور شد از روی تکه یخ نازکی عبور کند که موفق هم شد ولی کسی که او را تعقیب میکرد نتوانست از روی یخها رد شود و درک ناگهان صدای فریاد مردی را که در حال غرق شدن بود شنید.
در آن لحظه او نجات جان دیگری را بر نجات خود ترجیح داد. بنابراین برگشته و آن مرد درحال فرورفتن در یخهای آبشده را نجات داد. مرد تعقیب کننده، به پاس قدردانی از این محبت به او پیشنهاد داد که فرار کند. ولی مامورانی که در آن سوی رودخانه ایستاده بودند از آن فرد اجیر شده خواستند که به وظیفه خود عمل کند پس در نهایت او را دستگیر کردند.
تنها محکومیت و مجازاتهایی که درباره دِرک ثبت شده این است که او پس از زندانهای پیدرپی و اشد مجازات توسط این گرگهای تشنه به خون، در آتشی به مدت طولانی سوزانده شد و با تحمل درد و صبر زیاد، ایمان خود را به ثبوت رساند.
آخرین حرفهای درک در جایی ثبت نشده است به جز دو کاری که قبل از مرگ انجام داد، نجات جان یک انسان و سپس مرگ با عزت و ایمان به خدایی که در نهایت همه کسانی که به او اعتماد دارند را نجات میدهد.