درود بر خوانندگان و همراهان ماهنامه اسميرنا.
لغات بسياري در طي گذر سالها و در اين عصر، درک و مفهوم خود را از دست دادهاند و معاني آنها گويي دستخوش تغيير گشته است. به طور مثال در سالهاي گذشته «سياستمدار» به کسي گفته ميشد که فن و روش اداره و مديريت جمعي را دارا بود. لغتي بود که براي بزرگمردان استفاده ميشد و نشان دهنده رشد و قدرت اداره اجتماع و تصميمگيريهاي جمعي بود. اما در طي سالها، شايد به دليل مشکلات بزرگي که سياستمداران و دولتمردان در دنيا داشتهاند اين واژه معناي خود را از دست داده است و شخصي را سياستمدار ميناميم که با زيرکي، دروغ و ريا براي پيشبرد هدفهاي خود عمل ميکند و به عبارتي اين واژه اکنون به طور منفي براي اشخاص کاربرد دارد.
مسئله و شکاف فرهنگي بزرگي نيز در طول سالها ما بين مفهوم و درک لغات در کلام خداوند و آنچه در دنيا حاکم است به وجود آمده و براي داشتن درک درست و صحيح آن بايد الگو و رهبري به نام مسيح را کشف کرد تا بتوانيم اعمال و رفتارمان را بر مبناي زندگي در هويت مسيحي بنا کنيم، قدم برداريم و در آن رشد داشته باشيم.
«فروتني»، لغتي که گويي در دنياي ما به شيوهاي جلوه ميکند که يک فرد فروتن بايد تسليم هر چيزي باشد و هيچ واکنشي در مقابل مسائل نداشته باشد. «اقتدار»، لغت ديگري در کلام است که نيز بايد آن را دريابيم. اگرمفهوم فروتني و اقتدار را در کنار هم قرار دهيم و آنها را با هم داشته باشيم معنا و شناخت اين واژگان راحتتر خواهد بود. فردي که تسليم همه چيز است نميتواند در اقتدار عمل کند، پس در نماي اول اين واژهها در تضاد با هم هستند چون معني آنها را درک نکردهايم. براي شناخت مفاهيم اقتدار و فروتني، نگاهي به يکي از شخصيتهاي کتاب مقدس مياندازيم و به طور کلي او و شخصيتش را مورد بررسي قرار ميدهيم.
پولس رسول، رهبري مقتدر، شخصي که نام او از آشناترين و شناخته شدهترين افراد در کتاب مقدس است. مسيح او را ملاقات کرد و بعد از اين ديدار و شفا، پولس همواره در خدمت خداوند قدم برميداشت. او از يک طرف از اموال، قدرت، مقام و رياستي که به عنوان يک افسر رومي داشت، و از طرفي ديگر از مقام و جايگاهي که به عنوان يک يهودي پر غيرت و شاگرد بزرگان دين، دست کشيد و ترجيح داد در سبدي فارغ از تمامي آنها با عيسي باشد، تا اينکه بدون عيسي و در آن داراييها. او تمام زندگي خود را وقف خدمت به کليساها و بشارت انجيل به امتها کرد. پولس حتي در زندان، تبعيد و در بند و اسارت نيز به رسالت خود با قدرت، قوت و ايمان ادامه داد.
با نگاهي کلي به سير اين روند در پولس رسول قدم مهمي در شناخت فروتني و اقتدار خواهيم برداشت. بياييد کمي بر روي آن تأمل کنيد.
پولس که نويسنده رسالات و نامههاي بسياري در کلام است، در رساله به فيليپيان خود را در همان ابتداي نامه «خادم مسيح» معرفي ميکند و اين واژه نه فقط يک لغت بلکه در عملکرد پولس، به يک رفتار، باور و ايمان مبدل شده است. او باور داشت که خادم مسيح است و براي آن خوانده شده. همانگونه که استادش پاي شاگردان را شست و به همه مردم محبت و عشق را نثار کرد، او نيز بايد مانند استادش عمل نمايد. او در پي قدمهاي عيسي حرکت کرده و ديگران را هم به اين امر تشويق ميکند تا رهبري خداوند را در زندگيهايشان پذيرفته و زير اقتدار او عمل کنند.
او با آرامش و قلبي سرشار از شادي حتي زماني که در بند اسارت است، ديگران را به حضور خدا ميبرد و با يادآوري هر يک از کليساها شکرگزاري خود را به خدا اعلام ميکند و به ترغيب و تشويق ايماندارن به مسيح مي پردازد تا به کمال برسند. او با همه محبتش به مسيح مشتاق ديگران است و دوستشان دارد.
پولس قدرتي که به واسطه دريافت نجات در مسيح و تبديلي که در او انجام شده است را ميشناسد و به آن ايمان دارد، ايماني زنده و استوار که اين قدمي مهم در شناخت اقتدار و فروتني ميباشد.
او نفع خود را نميجويد و حتي به قيمت زندانها و دربند شدنها سعي دارد ديگران را در مسيح رشد دهد و بنا کند. او از کار مسيح در شاگردان و ديگران شادمان است و آنها را تشويق ميکند تا در مسيح به کمال برسند. او خدا را شاهد ميگيرد که با همه محبتش به مسيح مشتاق ديگران است و دوستشان دارد.
پولس رهبري است که با اقتدار هدفش را دنبال ميکند و آن هدف پيشرفت بشارت انجيل و گسترش ملکوت خداوند است و با فروتني خود را نيازمند مسيح ميداند. او حتي کشمکشهاي خود را با شاگردانش در ميان ميگذارد و از سوپر قهرمان جلوه دادن خود دوري ميکند و اين اوج فروتني در کلام است.
در رساله فيليپيان «باب دوم» ديگران را نيز به فروتني فرا ميخواند. او از شاگردانش در «باب 3 آيه 2» ميخواهد که از عدهاي دوري کنند، چون بذرهاي بد در درون آنها کاشته خواهد شد و آنها را از خدمت به مسيح و شناخت دعوتشان دور خواهند کرد. اين نيز اقتدار او را نمايان ميسازد.
در «باب 3 آيه 12» پس از تمام اين روند اينطور عنوان ميکند که:
«من نيز کامل نيستم و به کمال نرسيدم، بالاتر از ديگران نيستم و سخنانم از غرور و يا خودبيني نيست»
و اين نيز فروتني او را جلوهگر است، ولي عنوان ميکند که آنچه در عقب است را فراموش و چشمان خود را به ماموريت بزرگي که در پيش رو دارد، دوخته است و در آن گام برميدارد و اعلام ميکند همه «بالغين» در مسيح اينطور بيانديشند و عمل کنند.
پولس ميداند که نجات از صليب مسيح آغاز شد اما رساندن پيام اين نجات بر عهده او، وظيفه و ماموريتي است که مسيح او را بدان فراخوانده است و در اين راه با درک نياز مداومش به پر شدن از خداوند، در مسير خواست و اراده و برنامههاي او ادامه ميدهد.
آمين که در فروتني و اقتدار مسيح رفتار کنيم و در او بالغ شويم، تا رهبراني باشيم که در مسير زندگي با روش مسيح و عمل به کلام خداوند در ايمان رشد کنيم.