شناســنامه سریال
سریال پرطرفدار «قورباغه» یکی دیگر از آثار «هومن سیدی» و اولین ساخته سریالی او در مقام کارگردان میباشد که توانست مخاطب خود را راضی و مشتاق نگه دارد. هومن سیدی که پیش از این در کارنامه کارگردانی خود فیلمهایی همچون: «آفریقا، سیزده، اعترافات ذهن خطرناک من، خشم و هیاهو و مغزهای کوچک زنگ زده» را دارد این بار نیز با اولین ساخته سریالی خود در شبکه نمایش خانگی توانست با تبحر، خلاقیت ذهن خود را به زیبایی به تصویر درآورد.
همراهی بازیگرانی چون: «نوید محمد زاده، صابر ابر و سحر دولتشاهی» در کنار نقش آفرینی جوانان تازه نفس در قاب تلویزیونی شاید یکی از اتفاقات مهم و نقطه قوت این اثر بشمار آید.
خلاصــــه سریال
رامین (صابر ابر) به همراه دوستانش برای سرقت و باجگیری از همکلاسی قدیمی خودْ نوری (نوید محمد زاده)، که حال به طور عجیب و مرموزی ثروتمند شده است پا به خانه او میگذارند. اما این شروع ماجرا و جرقه اصلی داستان «قورباغه» است.
نوری بر سارق منزل خود کنترل کامل دارد و به فرمان او این سارقین به یکدیگر شلیک کرده و کشته میشوند. اما رامین به طوری معجزه آسا از این کشتار جان سالم به در برده و از پی کشف این ماجرا دوباره پا به خانه نوری میگذارد. رامین پی میبرد که نوری به ماده و پودری دسترسی دارد که با لمس پودر کنترل کامل از فرد گرفته شده و برده و مطیع صیاد خود میگردد. برای بدست آوردن آن پودر دسیسهها و توطئهها شکل گرفت، چرا که همگان برای دستیابی به آن دست به هر کاری زدند.
بررســـی سریال
«قورباغه» را شاید بتوان نمادی از دوزیستی و دوگانگی زیستن دانست. زندگی در نور و شفافیت و راستی یا در عمق تاریکیهای غرق شده و پنهان.
انسانهایی که در پس زندگیهای خشک و برهوتی خود در پییافتن موقعیت و قدرتی هستند تا دیگران را به سلطه خود درآورند؛ این آسانترین راه رسیدن به این سلطهگری و ارضا کردن خودخواهی بنظر میرسد. انسانهایی که در پی دستیابی به قدرت هستند و نه برای ایجاد رابطه شفاف و در نور وکمک به دیگران، بلکه برای رسیدن به خواستهها و نفع خود و در این مسیر هر روز به قعر زندگی تاریکتر، سردتر و پنهانتر فرو میروند.
«نوری»: او که با تحقیر و خودکمبینی بزرگ شده است با یافتن سروش و آباد سعی میکند در پس شجاعت و بیمحابا بودن آنها پنهان شود و خود را در پس سپر آنها قدرتمند کند. اما پس از به قتل رساندن پدر خود بوسیله آنها باز هم تحقیر و کمبینی را با خود دارد و تحقیرکنندگان او انسانهای دیگری میشوند. تا اینکه از پس ماموریتی از وجود پودری به نام «قورباغه» آگاه میشود و فرصتی مییابد تا این بار پشت قدرت کنترلکنندگی این پودر خود را مخفی کند. او حتی برای بدست آوردن این قدرت و از ترس از دست دادن این قدرت نگهبان ساختمان را بوسیله همان پودر مجبور به خودکشی میکند و در تمامی مدت پودر را از همه کس، حتی خواهر خود مخفی نگه میدارد. او به خاطر ترس از بر ملا شدن راز قدرتی که پشت آن پنهان شده است هر روز در مسیری رو به تاریکی مطلق به پیش میرود. قدرت او درونی نیست بلکه برده این قدرت شده و خود را فقط در پس آن مخفی نموده است.
«رامین»: او که سعی کرده است پشت عصبانیت و رهبری دیگران و حتی حیلههای متبحرانه خود مخفی شود اینبار برای رسیدن به خواستههای خود در پی بدست آوردن قورباغه است. حیلهها و نقشههای او نیز برایش چیزی جز پوچی نداشته، پس بدنبال پودر قورباغه و بدست آوردن آرزوهای خود در این پوچی حتی دست به قتل و دروغ و ریاکاری میزند. او حتی قدرت به زبان آوردن کمبینیهای خود را ندارد و حتی از بروز دادن عشقش به فرانک (سحر دولتشاهی) واهمه دارد.
«شمس آبادی»: او نیز در پس ثروت و پول و بادیگاردها برای خود دنیایی ساخته که ثمرهای جز پوچی برایش نداشته است و از ترس از دست دادن آدمهای اطراف خود به دلیل تمام شدن ثروتش به دنبال قورباغه است. او نیز در این راه از قتل، کشتن، دروغ و ریا اِبایی ندارد.
امروزه ما به دنبال چه قدرتی هستیم و این قدرت و استعداد و توانایی ما را به کجا خواهد کشانید؟ آیا برده و اسیر این قدرتها گشتهایم و وارد مسیری به سمت تاریکی و سقوط شدهایم و یا با یافتن نیکوییِ زندگی که تنها خداوند ماست در مسیری رو به حیات و نور رهسپاریم؟ کمی بر اندیشهها و راههایمان تامل کنیم و ببینیم آیا چیزی قابل تامل و شایان ستایش در آنها یافت میشود؟
هیچ قدرتی کامل و ماندگار نیست و تنها خداوند است که قادر مطلق است و ابدی میباشد. آمین او را بیابیم و اجازه بدهیم در درون ما ساکن شود چرا که دیگر در پس او پنهان نخواهیم شد، بلکه با او و در کنار او قدم برخواهیم داشت و او که نور است ما را به شفافیت و روشنی خود فرا میخواند تا نور او از طریق ما نیز منعکس شود.
در کنار خانواده خود از این نقطه نظر وارد گفتگو شوید و مسیر قورباغه را با هم به یاد آورید. شاید امروز ما در پی یافتن قدرتی هستیم که در پس آن در تاریکی مخفی شده و مسیری رو به بردگی و اسارت را به پیش خواهیم گرفت.