اگر می‌خواهید بر روی آب قدم بزنید، باید از قایق خارج شوید (قسمت اول)

نام کتاب: اگر می‌خواهید بر روی آب قدم بزنید، باید از قایق خارج شوید (قسمت اول)
نویسنده: جان ارتبرگ
مترجم: میشل آقامالیان
و این بار با کتابی که ما را دعوت می‌کند تا روی آب قدم بزنیم با شما هستیم. نویسنده این پیام را با قلمی شیرین و ساده بیان می‌کند تا به سمت شجاعت قدم برداریم و دعوت خودمان را بشناسیم و از قایق‌های‌مان خارج شویم. فهرستی از قدم‌ زدن‌های فراموش نشدنی بسیاری در کتاب مقدس می‌باشد. و اما قدم پطرس بر روی آب…
دعوت خدا شامل تغییر زندگی شخص دعوت شده است؛ این دعوت با ترس همراه است و همچنین با یک تصمیم و لبیک‌هایی که گفته می‌شود. آری خداوند همیشه از شخصی معمولی می‌خواهد که با توکلی خارق‌العاده به وی از قایق خارج شود. بلی خداوند در دعوت‌ها اطمینانی ویژه از حضور خود را می‌دهد و دائم در دعوت‌ها می‌گوید «من با تو هستم» و همچنین برای دعوت‌ها او ما را تجهیز می‌کند. وعده‌ای از عطایای لازم برای به انجام رساندن ماموریت. نویسنده در این کتاب مهارت‌های لازم برای «قدم زنی بر روی آب» را به ما می‌آموزد. تشخیص دعوت خدا، پشت سر گذاشتن ترس، ریسک کردن به خاطر ایمان، درس گرفتن از شکست، توکل به خدا. قسمت‌هایی از بخش‌های مختلف این کتاب را با شما درمیان می‌گذاریم تا باعث تشویق شما برای خواندن کامل این کتاب باشد. در بخش «چسبیدن به قایق» نویسنده ما را با حقیقتی شیرین روبرو می‌کند؛ وقتی هدیه‌ای را از کسی دریافت می‌کنیم حق انتخاب داریم آن را باز و استفاده کنیم یا بگوییم حیف است قیمتش گران است و تا ابد آن را درون جعبه‌ای گذاشته و استفاده نکنیم، ناراحت کننده‌ترین چیز همین است که وقتی هدیه‌ای از کسی می‌گیریم آن را بی‌ارزش بدانیم و استفاده‌ای ازآن نکنیم، حالا فکر کنید خداوند به هرکدام از ما هدیه‌ای داده است اما او به ما حق انتخاب هم بخشیده است.
پطرس این هدیه را باز کرد؛ موقعی که او از قایق خود پیاده شد و روی آب به سمت عیسی رفت برای او شرط نگذاشت یا نگفت قول بده دست مرا می‌گیری، بلکه از او خواست تا به او فرمان بدهد اگر تویی مرا بگو تا بیایم. پطرس دنبال فرصت بود نه ضمانت از عیسی. در واقع پطرس هم هدیه را دریافت کرد و هم یک قدم برداشت و رشد کرد. اما آنهایی که از قایق پیاده نشدند امنیت خودشان را به رشد روحانی ترجیح دادند. ما برای رشد آفریده شده‌ایم و وقتی به چیزی که آرزویش را داریم می‌رسیم بسیار لذت بخش است، حالا تصور کنید به سن میانسالی رسیده‌اید و حسرت آرزوهایی که به آنها نرسیده‌اید را می‌خورید، همه ما توانایی‌ها و عطایایی داریم که آن را بکار نمی‌گیریم؛ روزها، ماه‌ها و سال‌ها می‌گذرد و وقتی به خودمان می‌آییم که فرصت‌ها را از دست داده‌ایم. خدایی بزرگ، ما را فرا می‌خواند تا در برنامه‌ای بزرگ‌تر از محدوده خودمان سهیم شویم اما ما از آن پیروی نکرده‌ایم و از قایق خودمان پیاده نشده‌ایم. خداوند صاحب عطا می‌باشد و به هرکدام از ما عطا و استعدادی داده است. نویسنده جدیت این موضوع را در مثل قنطارها (متی 25) همراه با یک مثال امروزی برایمان شرح می‌دهد. خداوند با واژه کلمه قنطار به ما می‌فهماند که او بسیار سخاوتمند است و کسی نیست که قنطاری نیافته باشد. او خود را همچون هدیه به ما تقدیم کرد و وعده داده است در هر شرایطی کنار ما می‌باشد، آیا ارزش ندارد که ما زندگی خود را وقف خدا کنیم. ما باید قدر عطایی را که دریافت کرده‌ایم بدانیم، فرصتی که برای استفاده‌ از عطایای خود برای خدمت به خدا داریم فقط یکبار به ما داده می‌شود و هیچ‌کدام از ما نمی‌توانیم بهانه‌ای بیاوریم یا از مسند داوری او فرار کنیم، او پر از مهر و محبت و فیض است اما می‌خواهد این را بدانیم که جواب کارهای‌مان را پس می‌دهیم. برخی از مردم دلیل پیاده نشدن از قایق‌های زندگی خود را گردن دیگری می‌اندازند؛ که اگر اینطور می‌شد، یا هر وقت مطمئن شدم بعدش از این عطایا استفاده می‌کنم… به این ترتیب کل زندگی‌شان را منتظر «هروقت‌هایی» هستند که هرگز به آن نمی‌رسند. حقیقت این می‌باشد، به ما عطایی داده شده که شاید چندان جلوه‌ای نداشته باشد اما تمام چیزی است که ما داریم. هدیه‌ای از طرف خداوند؛ روزی او بر می‌گردد و از ما می‌پرسد با آن هدیه‌ای که به تو دادم چه کردی؟
بعضی عطایایی دارند که زیاد به چشم نمی‌آید و برخی دیگر برعکس؛ به چشم آمده و بسیار تحسین می‌گردند، اما عیسی می‌خواهد این نکته را روشن سازد که مهم میزان عطا و دیده شدن خوانده‌شدگیمان نیست، بلکه می‌باید با تمام قوا سعی کنیم که عطایای خود را با دیگران مقایسه نکنیم. خدایی که ما را خلق کرده بدقت می‌دانسته که چه کرده است. باید عطایای خود را شناخته، پروش دهیم و از استفاده آن لذت ببریم؛ ترس ما باعث می‌شود هیچ استفاده‌ای از عطای خود نکنیم. چه چیز باعث شد پطرس سه مرتبه عیسی را انکار کند؟ ترس از رنج کشیدن بود که شاگردان را از عیسی دور کرد. ترس بهانه خوبی برای استفاده نکردن از عطایا نیست و اما تنبلی روحانی هم یکی از موانعی‌ست که عیسی از آن صحبت کرده است. تنبلی روحانی با جسمانی فرق می‌کند. تنبلی روحانی به این معناست که کاری که به ما سپرده شده است را انجام ندهیم و آری یکی از بزرگترین وسوسه‌های ما که مانع می‌شود تا از قایق‌هایمان خارج شویم راحت طلبی ما می‌باشد، و اما خبر خوش این است که خداوندِ عطا، خداوندِ پاداش هم می‌باشد؛ اگر در چیزهای کم امین بمانیم و از عطایا و استعدادهای خود استفاده کنیم، او به ما چیزهای بزرگتری می‌بخشد. ما می‌توانیم زندگی بی‌هدفی داشته باشیم صبح سرکار برویم و آخر شب به خانه بیاییم تلویزیون تماشا کنیم و بازنشسته شویم یا زندگی‌ای هدفمند که هر لحظه آن را به خدا بسپاریم و از عطایی که به ما بخشیده است استفاده کرده، لذت ببریم و در آن رشد کنیم.
زمان آن رسیده قنطارهایی که خدا سپرده است و شما آنها را خاک کرده‌اید درآورید و از آنها برای خدمت به خدا استفاده کنید. هنوز نمی‌دانید که توانایی بالقوه‌تان چقدر ارزشمند است. ممکن است از دیدگاه انسانی فکر کنید من که چیزی برای تقدیم به خدا یا خدمت به او را ندارم، اما برداشت شما اشتباه است؛ پنج نان و دو ماهی، هزاران نفر را سیر کرد. خداوند عطا، از موسی‌ای که لکنت زبان داشت استفاده کرد، از 12 شاگرد بی‌کفایت جامعه‌ای را پایه‌گذاری کرد؛ او امروز می‌خواهد از شما استفاده کند! حال از خودتان بپرسید خداوند عطا چه چیزی به من سپرده است تا از آن برای خدمت استفاده کنم؟
نویسنده در فصل سوم بسیار زیبا از ما می‌خواهد در جدیت دعوت الهی خود را تشخیص دهیم و اهمیت آن را بدانیم و در فصل چهارم پطرس از قایق بیرون آمد و روی آب بسوی عیسی راه افتاد. مهمترین نکته قدم زدن پطرس روی آب، طوفان ترسی که قبل و بعد از قدم زدن پطرس بر روی آب به سراغش آمد. پطرس زمانی که دست به ریسک زد و روی آب راه رفت طعم آزادی و شادی را چشید؛ خروج از قایق بزرگترین هدیه پطرس به عیسی بود و تجربه قدم زدن بر روی آب بزرگترین هدیه عیسی به پطرس. اکثر ما دوست داریم تا موضوعاتی درباره قدرت الهی بشنویم، کتاب مقدس پر از تصاویر خداست؛ خدا قلعه، صخره و پادشاه است. می‌دانیم که قدرت الهی با ماست اما باید قدم اول را خودمان برداریم، وقتی کاری انجام می‌دهیم یا درون مشکلاتی می‌افتیم باید اطمینان داشته باشیم که خدا مراقب ماست، ما باید اول پاهای خودمان را درون آب بگذاریم و از تکیه بر عقل خودمان پیاده شویم، وقتی از عطایی که خدا به ما می‌دهد استفاده می‌کنیم طعم شادی را بوسیله روح‌القدس حس می‌کنیم، اما اول باید حاضر باشیم تا به او اعتماد کنیم، باید برای رشد ایمانمان مثل پطرس قدم اول را برداریم همانطور که خدا از موسی خواست تا از قایق خودش پیاده شود و در مقابل فرعون بایستد تا قوم خدا را هدایت کند. خدا به موسی و قوم وعده آزادی داد و آنها را از دست فرعون رهایی بخشید؛ اگر بخواهیم قدرت خدا را در زندگی خود ببینیم باید قدم ایمانمان را برداریم. این کار با ایمان شروع می‌شود؛ باید اینقدر به خدا ایمان داشته باشیم تا قدمی برای اطاعت از او برداریم.
وقتی به دعوت الهی لبیک می‌گوییم نتیجه کارمان را نمی‌دانیم، اما می‌دانیم که خدا با ماست؛ کسانی هستند که می‌خواهند ایمان بیشتری داشته باشند و کسانی هم نیز هستند که بخاطر ایمان کمی که دارند خودشان را سرزنش می‌کنند و می‌گویند بخاطر ایمان کم من هست که خدا دعای مرا جواب نمی‌دهد. اینها دچار ضعف می‌شوند و در نتیجه از خدا دوری می‌کنند. ما نباید تلاش کنیم تا ایمان بیشتری داشته باشیم بلکه تلاش کنیم تا خدا را بیشتر بشناسیم چون او وفادار و قدرتمند است. اکثر ما در زندگی خود از آرامش روحانی برخورداریم و در این آرامش می‌توانیم به خدا اعتماد کنیم، وقتی خدا ما را می‌خواند باید از محدوده خودمان خارج شویم؛ برای این آرامش روحانی راهی جز پیروی و ایمان به خدا نیست. ما باید هر روز او را بیشتر بشناسیم و ایمان خود را رشد دهیم یا به عبارت دیگر از قایق‌های خودمان پیاده شویم؛ در این حالت ایمان‌مان عمیق‌تر خواهد شد. در چه قسمتی از زندگتان خدا شما را فرا خواند تا از قایق خودتان پیاده شوید؟ در اینجا به 4 نمونه اشاره می‌کنیم: ترس، سرخوردگی، رحم و شفقت؛ که نویسنده آنها را با جزئیات برای ما شرح داده است.
در مجله شماره 51 در ادامه قسمت‌های دیگر این کتاب با هم همراه خواهیم بود. آمین که تا آن زمان این کتاب را مطالعه کرده و به دعوت الهی خود لبیک بگویید و برروی آب قدم زدن با عیسی را تجربه کنید.
تیم معرفی کتاب اسمیرنا

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

هنر در شهر
اتهام قتل به دعاگزاران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست