یتیم شدن توسط مهاجمان بوکوحرام

یتیم شدن توسط مهاجمان بوکوحرام
چطور یک دختر جوان به درد و رنج ناشی از مرگ پدرش به دست مهاجمان بوکوحرام فائق آمد و قاتلان او را بخشید.
بعد‌ازظهر یکشنبه قبل از عید پاک سال ۲۰۱۲ «کامفورت‌ جسی» در حیات خلوت خانه‌شان به همراه اعضای خانواده‌اش و چند تن از همسایه‌ها نشسته بودند و حرف می‌زدند. حدوداً ساعت یازده بعدازظهر بود که صدای مهیب بمبی را در فاصله نه چندان دور شنیدند و در کمتر از یک ساعت مهاجمان بوکوحرام، کلیسای نزدیک خانه‌شان را به آتش کشیدند و سپس به سوی خانه آنها حمله‌ور شدند.
در فاصله‌ای که بوکوحرامی‌ها به در می‌کوفتند تا آن را بشکنند مادر کامفورت (جولیانا) به همسرش کمک کرد تا خیلی سریع در یکی از اتاق‌ها پنهان شود و روی او را با کلی لباس و لوازم پوشاند و زیر لب دعا کرد که: «خداوندا خودمان را به دستان تو سپردیم.»
با ورود مهاجمان عده‌ای به دنبال پدر کامفورت گشتند و عده‌ای دیگر مادر او را کشان‌کشان به حیاط خلوت آوردند و در حالیکه با تفنگ به او ضربه می‌زدند او را به خاطر اینکه مسیحی است شماتت و مسخره می‌کردند و می‌گفتند: «شما مسیحیان معتقدید که خدا صاحب یک پسر است؟ خب حالا اون پسر را صدا کنید و به او بگویید که امروز کارتان تمام است. امروز آخرین روز زندگیتان است.»
آنها او را مجبور کردند که زانو بزند و تهدیدش کردند که اگر جای همسرش را نگوید خودش را به جای او خواهند کشت.
کامفورت گفت که مادرم با شجاعت اعلام کرد که حتی با وجود اسلحه‌ای که در دستانتان دارید از شما نمی‌ترسم.
در همان لحظه یکی از مهاجمان از داخل ساختمان فریاد زد که: «پیدایش کردم». لحظاتی بعد پدر کامفورت را کشان کشان به داخل حیاط پیش بقیه اعضای خانواده آوردند و با تهدید از او خواستند که در حضور همه مسیح را انکار کند. او چیزی نگفت ولی در همان لحظه مادربزرگ کامفورت با صدای بلند گفت: «ای مسیح خودت کمک کن.»
آنها پدر را روی زمین خوابانیده و جلوی چشم اعضای خانواده چهار گلوله به او شلیک کردند و قبل از رفتن، خانه را غارت کرده و به آتش کشیدند.
بعد از اینکه مهاجمان خانه را ترک کردند جولیانا مادر خانواده پیکر نیمه جان پدر را در دامان خود گرفت و دعا کرد و پدر با گفتن «آمین» جان سپرد.
کامفورت که در آن زمان سیزده سال بیشتر نداشت به همراه مادر و هشت خواهر و برادر دیگرش در کنار جنازه پدر نشسته و سوگواری می‌کردند.

کمپینی بر علیه مسیحیان
مهاجمان بوکوحرام در آن شب به خانه‌های زیادی در شهر «آداماوا» در نیجریه هجوم بردند تا کارزار خود را برای تشکیل یک دولت اسلامی در سر‌‌تاسر نیجریه تثبیت کنند.
از زمان به روی کار آمدن رئیس جمهوری مسیحی به نام «گودلاک جاناتان» در سال ۲۰۱۱ این گروه اسلامی تندرو، حملات مکرری علیه دو گروه سیاسی و مسیحی در سرتاسر آن منطقه انجام داده است. در سال ۲۰۱۲ آنان حتی به تمام مسیحیان هشدار داده بودند که باید آن منطقه را کاملاً ترک کنند.
خانواده کامفورت اما جزو دسته‌ای بودند که تاوان ماندن در آنجا را دادند.
کامفورت و خانواده‌اش جنازه پدر را برداشته و راهی شهر زادگاه او شدند تا بلکه تحت حمایت خانواده پدریْ وی را به خاک سپرده و در همان‌جا بمانند. ولی بر خلاف انتظارشان خانواده پدری آنها را نپذیرفتند و طردشان کردند.
کامفورت با مادر و هشت خواهر و برادر دیگر آواره کوچه و خیابان شدند در حالی‌که جایی برای سکونت نداشتند. تا اینکه مادر سرانجام توانست با سختی فراوان سر پناه کوچکی برای خود و فرزندانش مهیا کند. ولی متاسفانه طولی نکشید که مهاجمان دوباره به آنها حمله‌ور شده و خانه‌ای که به سختی فراهم شده بود را ویران کردند و به آتش کشیدند.
این بار آنها مجبور شدند که آن شهر را ترک کنند. آنها با پای پیاده از مسیری سخت و لابه‌لای خارها عبور کردند تا بتوانند خود را به پناهگاه آوارگان برسانند. در مدت یکسالی که در آنجا سپری کردند به سختی می‌توانستند حتی غذایی برای خوردن و جایی برای تحصیل داشته باشند تا اینکه توسط یک سازمان مسیحی به مکانی دیگر منتقل شدند.

گذر از خشم و رسیدن به بخشش
در حالی‌که کامفورت و خواهر و برادرهایش با خوشحالی در مدرسه ثبت نام کرده بودند، مادرشان نیز همزمان راهنمایی و آموزشات لازم را تحت نظارت سازمان مسیحی دریافت و همچنین در ایمانش نیز رشد می‌نمود.
در این بین کامفورت از ضربه‌های روحی ناشی از مشکلات و مرگ پدرش رنج می‌برد. او بسیار حساس و زود رنج شده بود.
کامفورت می‌گوید: «هر وقت یکی از اعضای خانواده با من بلند حرف می‌زد فوراً به اتاقم می‌رفتم و بدون آنکه چیزی بخورم تمام مدت را در آنجا می‌گذراندم و تمام شب را با قلبی پر از درد و خشم به صبح می‌رساندم.»
فرزندان خانواده‌های مسیحی که در جریان خشونت‌های مداوم و پی در پی عزیزانشان را از دست داده‌اند برای بهبودی عاطفی و معنوی خود بسیار تلاش می‌کنند.
اگر چه نیازهای جسمی آنها را می‌توان به سرعت برطرف کرد ولی حل نیازهای عاطفی و معنوی آنها کمی عمیقتر و دشوارتر است و ملزم به گذشت زمان است.
این در حالی است که نسلی از مسیحیان نیز هستند که با نفرت و عدم بخشش و تمایل به انتقام بزرگ می‌شوند.
در سال ۲۰۱۹ کامفورت توسط سازمان مسیحی به سمیناری مخصوص نوجوانان اعزام شد.
خیلی از کسانی که در این سمینار حضور داشتند نه تنها از افسردگی به خاطر آزار و اذیت‌هایی که دیده بودند رنج می‌بردند بلکه از طردشدگی توسط جوامع مختلف به خاطر شرایط فقر و نداشتن پدر یا مادر نیز آسیب دیده بودند.
این نوجوانان زیر نظر معلمان مسیحی نیجریایی قرار گرفتند. ایشان می‌دانستند چطور به این بچه‌ها بیاموزانند که ببخشند و یکدیگر را دوست بدارند تا فرزندان شایسته خداوند باشند.
یکی از آنها می‌گفت که بعد از مدت‌ها این اولین بار است که حس می‌کنم من هم با دیگران برابر هستم.
کامفورت در آنجا یک دوست هم سن و سال خود پیدا کرد که تبدیل به بهترین دوستش نیز شد طوری که دیگر احساس تنهایی نمی‌کرد.
در طول آن یک هفته‌ای که کامفورت در سمینار به همراه دیگر بچه‌ها گذراند به دیدگاه تازه‌ای از مسیحیت در مورد بخشیدن دست یافت. در آخرین شب از سمینار برخی از بچه‌ها شهادت‌های خود را تعریف کردند که خداوند چطور در طول این مدت در آنها کار کرده و زندگی آنها را تبدیل کرده است. برخی دیگر هم با خشمی همراه با اشک نسبت به مهاجمان بوکوحرام در افکار خود کلنجار می‌رفتند.
در طول یک سالی که کامفورت در سمینارهای جوانان شرکت می‌کرد، رفته رفته یاد گرفت که چطور بر خشم خودش غلبه کند و حتی شروع کرد به دعا کردن برای مهاجمان بوکوحرامی که پدرش را کشته بودند. او چنین دعا کرد: «خداوندا از تو تقاضا دارم که آنها را ببخشی چون نمی‌دانند که چه می‌کنند.»
کامفورت در حال حاضر نوزده سال دارد و به کمک و همیاری سازمان‌های مسیحی در جایی امن اسکان داده شده است. او هم اکنون مشغول کار در یک کالج است و می‌گوید که دلش می‌خواهد در آینده کارمند بانک شود.
او به همراه خانواده هر صبح ساعت خاصی را به شکرگزاری و رازگاهان اختصاص داده‌اند. کامفورت می‌گوید همیشه خدا را دوست داشته ولی در طی این مدت و با گذر از سختی‌ها به کمک خداوند در ایمانش رشد کرده و همواره شکرگزار آن است.
او می‌گوید هیچوقت تا این حد به خدا وابستگی نداشته و امروز خیلی بیشتر از قبل عاشق اوست.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

مرگ یا حیات
احترام به قوانین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست