این روزها جنبوجوش عجیبی در خیابانها به راه افتاده است و هر جا را که نگاه میکنیم صحبت از روز عشاق و عشق و دوست داشتن است. برنامههای تلویزیونی، تزئینات خیابانها و دکور مغازهها همه با نمادهایی از عشق و محبت که با رنگ قرمز و قلب توامان شده آذین شدهاند.
حتی اگر سری به فضای مجازی نیز بزنیم همه سایتها و رسانهها پر از این آذینهاست. حتی لوگوی گوگل هم نوید روز محبت و عشق را میدهد.
ولی آیا معنی این عبارت را به درستی درک کردهایم؟ آیا محبت و عشق واژه شناخته شدهای برای ماست و وسعت آن را دریافتهایم؟ محبت و عشقی ابدی و ماندگار یا تنها حس و هوسی که گذراست و تا سال آینده هم شاید دوامی نداشته باشد؟
چه بسیار افرادی هستند که یادآوری عشق و محبتشان را به دیگران بصورت هدیهای شیرین و یا عروسکی خرسی شکل ابراز میشود و راستی و حقیقتی در پس هیچکدامشان نیست بلکه محبت و عشقی است ناشناخته و شاید هم هوسی تسلی بخش برای هیجان و کمبودهایشان.
وقتی به واژه محبت در کتاب مقدس سری میزنیم انگار فرسنگها از معنی امروزه آن فاصله گرفته است. در این شماره به یادآوری آنچه در کلام درباره محبت بیان شده است نگاهی میاندازیم تا شاید با درک بهتر این کلمه که منشا آن خداوند است بهتر به آن عمل کنیم و نیز محبت مسیحایی را به دیگران نیز اشاعه دهیم.
محبت در کلام چه معنایی دارد که بارها گفته میشود حتی اگر کارهای بزرگ انجام دهیم و یا به زبان فرشتگان هم صحبت کنیم و… ولی محبت نداشته باشیم هیچ است؟ این محبت چگونه باید باشد و محبت مسیحایی کدام است؟
کلام خدا محبت را در رساله اول قرنتیان اینطور وصف میکند: «محبت، بردبار و مهربان است. محبت، حسد نمیبرد. محبت فخر نمیفروشد و کِبر و غرور ندارد. محبت، رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمیجوید. به آسانی خشمگین نمیشود و کینه بدل نمیگیرد. محبت، از بدی مسرور نمیشود اما با حقیقت شادی میکند. محبت با همه چیز مدارا میکند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری میکند.»
چقدر با این محبت آشنا هستیم؟
مسیح این محبت را در حکم خود جای میدهد و از شاگردان خود میخواهد و فرمان میدهد که: «یکدیگر را محبت نمایید». چرا که در اینصورت است که مشخص میشود آیا ما شاگرد مسیح هستیم یا خیر.
در انجیل یوحنا میخوانیم که مسیح شاگردان خود را به عمل کردن بر طبق سرمشق بجا مانده از خود فرا میخواند. مسیح در حالی که پاهای شاگردان را شسته بود این کلام را گفت و آنها را دعوت کرد تا با سعی تمام در محبت کردن بکوشند، تا مانند استاد خود و سرمشقی که بجا گذارده است ادامه مسیر دهند.
جالب آنجاست که در همین شب هم آشکار میکند که یکی از همان شاگردان به او خیانت کرده و مسیح را به منفعتی خواهد فروخت و تسلیم دشمنان خواهد کرد. تمامی شاگردان به یکدیگر نگاه میکنند تا شاید فرد مورد بحث عیسی را بیابند. مسیح در زمان محبت کردن و شستن پای یکایک آنان یکسان عمل کرد بهگونهای که کسی متوجه نشد که یهودا همان تسلیم کننده است. مسیح «یهودا» را مانند دیگر شاگردان محبت کرد و حتی لقمه خود را تنها به او داد تا بخورد.
با نگاهی به همین باب در مییابیم که محبت به کسانی که لایق نیستند از مشخصه شاگردان مسیح است چرا که الگویی مانند استاد خود دارند.
استادی که به «زکای» باجگیر محبت کرد. زکایی که یکی از منفورترین افراد در میان جمعیت مردم اطراف مسیح بود. زکایی که از نظر قوم گناهکار نسبت به شریعت موسی، خائن به برادران و مزدورِ اجنبی بود.
استادی که «مریم مجدلیه» را محبت کرد. زنی زناکار با هفت روح پلید. زنی که تمام جامعه او را طرد کرده بودند و به چشم حقارت و گناه به او مینگریستند.
استادی که مرد دیو زده را محبت کرد. مردی که با هدایت روح شریر پر از خشم بود و باعث آزار تمامی مردم به طوریکه کسی را تاب مهار او نبود.
مسیحی که محبتش شامل زن در حال خونریزی گشت. زنی که از نظر مردم نجس بوده و تماس او با هرکسی، آنشخص را نیز نجس و گناه آلود میکرد.
محبت مسیح به جذامیان که به باور مردم پر از گناه بودند و باید از آنها دوری میکردند. آری! با نگاهی به کلام خداوند صدها مثال دیگر از برابر چشم ما خواهد گذشت که در آنها مسیح کسانی را محبت نمود که از نظر همگان نالایق بودند و اوج محبت او در زمان صلیب کشیدنش، درخواست بخشش برای تمامی کسانی بود که به دستهای او میخ زدند و پاهای او را سوراخ نمودند و ضربه های شلاق بر بدنش نواختند. «پدر اینان را ببخش چون نمیدانند چه میکنند» همان زمان هم دزدی که رو به او کرد و بخشیده شد محبت مسیح شاملش گردید.
در پایان بار دیگر نظر شما را به آیه فوق جلب میکنم: «محبت در برابر گناهکاران و طردشدگان بردبار و مهربان است. به موفقیت برادر و خواهرش حسد نمیبرد و هرآنچه انجام میدهد برای جلال پدر و بدور از غرور و تکبر است. نفع خودش را نمیجوید بلکه تمام وقت و زمان و دارایی و نیروی خود را برای محبت به دیگران بکار میبرد. کینه به دل نمیگیرد، حتی نسبت به کسانی که به او جفا رساندند. از مشکلات آنان خوشحال نمیشود و شادی نمیکند بلکه برایشان در دعاست تا با شناختن حقیقت اصلی توسط آنان در کنارشان شادی کند. با همه چیز مدارا میکند و در هر شرایطی در ایمان، استوار و مقاوم میایستد و با امیدواری در هر مشکلی شکرگزار است.»