شالوم خداوند و فيض بيکران او همواره با شما
فرا رسيدن فصل تازه و صبح بهاري را به تک تک شما فارسي زبانان عزيز تبريک عرض کرده و شادباش ميگوييم. آمين که امروز زندگي تازهاي را در مسيح شروع کنيم.
اگر تا به اينجاي اين صفحه با ما بوده باشيد به خاطر داريد که در شمارههاي پيشين مجله به چند تابلو از گالري ملي لندن اشاره کردهايم. اين گالري يکي از بهترين مجموعههاي نقاشي اروپايي در جهان است. آنچه اين گالري را بسيار مهم ميکند اين است که نقاشيهاي با کيفيتي از هنرمندان مشهور را در خود جاي داده، که آثارشان بسيار کمياب است. اين نقاشيهاي کمياب شامل آثار دوچيو، ماساچيو، اوچلو، پيرو دلا فرانچسکا، لئوناردو، جورجيونه، ميکل آنژ، کاراواجو، ورمير، شاردن، کليمت، روسو و ردون ميباشد. در اين شماره نيز به سه اثر خواهيم پرداخت.
غذا دادن ایلیا توسط کلاغها
اين اثـر توسـط «ايـل گوئرچينو» نقـاش باروک ايتاليايي در سال1620 به ابعاد 156 در 195 سانتيمتر بر اساس کتاب اول پادشاهان باب 17 با رنگ روغن روي بوم نقش بست. نقاش به طور برجسته و بزرگ اهميت نقش ايليا را به تصوير کشيده است. اين تصويرِ سرسبز و رود روان زماني را نشان ميدهد که قحطي و خشکسالي تمام آن زمين را فرا گرفته بود اما خداوند به ايليا ميگويد به مکاني که من ميگويم برو. همانطور که در تصوير هم پيداست طبق وعده کلام خدا، غذاي او را کلاغها تهيه ميکنند. اين عکس نشاني از برکات خداوند در شرايطهاي سخت زندگي ما ميباشد.
زمانيکه در مسير خداوند باشيم قحطي بر ما هيچ قدرتي نخواهد داشت. بصورت تمثيلوار پاهاي برهنه ايليا ما را به ياد موسي و يوشـع ميانــدازد کـه کفشهايشان را در زميــن مــقدس خدا درآوردنـد. تخته سنگي که در گوشه عکس پيداسـت يادآور ده فرمان خداوند و اطاعت از او مـيباشد.
امروز اگر در قحطي و شرايط سخت زندگيمان هستيم، مانند ايليا که در تابلو ميبينيم نگاهمان را به خداوند و دستان پر فيض او بدوزيم و بــه ياد آوريم که اگر در مســير خــدا باشيم و از فرمان او اطاعت کنيم، خداوند مانند ايليا برکاتش را در زندگي ما به فراواني جاري خواهد نمود.
عیسی و زن زناکار
اين اثر زيبا توسط «رامبراند هارمنز» نقاش و نقشهکش هلندي با رنگ روغن روي بوم در سال 1644 بر اساس انجيل يوحنا باب 8 به تصوير درآمد. در اين تابلو فريسيان زني را به هنگام زنا دستگير کرده و نزد عيسي آوردند تا او را بيازمايند، چرا که بر طبق احکام شريعت حکم زنا در آن زمان سنگسار بود.
نقاش با نشان دادن تمرکز همه بر روي زن زناکار نگاههاي تحقيرآميز و پر از قضاوت مردم را به تصوير کشيده است. تمام فضاي معبد رو به تاريکي است اما در ميان اين نگاهها، نگاه فياض عيسي همچون نوري بر آن زن ميتابد و لباسهاي سفيد او نشان از اين دارد که گناهانش پاک شده است. رامبراند با نورپردازيهاي زيبا در اين تصوير به ما يادآور ميشود آن زن که با گناهش به حضور عيسي آمده، نور عيسي بر او تابيده است و عيسي ميگويد برو و ديگر گناه نکن.
امروز اگر ما هم مانند آن زن به حضور عيسي بياييم و کنار پايش بنشينيم گناهانمان همچون برف سفيد خواهد شد و خداوند وعده داده است که ديگر هرگز آنها را به ياد نخواهد آورد.
نکته قابل توجه در تصوير اين ميباشد که در همين باب از انجيل يوحنا عيسي خودش را نور عالم معرفي ميکند و ميگويد هرکه مرا پيروي کند در ظلمت و تاريکي خودش نميماند.
همانطور که در تصوير ميبينيم خيلي اوقات ما هم براي کشيدن يک نفر به دادگاه و محکوم کردنش به قضاوت مينشينيم در صورتي که قاضي اصلي فقط خداوند ميباشد.
رامبراند عيسي را به عنوان بلندترين شخص به تصويرکشيده تا تاکيد بر رفتار برتر او را نمايان سازد و صندلي پادشاهي نشان از همين امر دارد. او که با خدا برابر بود اما از تخت خود براي نجات ما به پايين آمد و جايگاه اصلي خودش را رها کرد.
عيسي در جواب فريسيان که خواستار سنگسارکردن زن ميباشند ميگويد: «هرکسي از بين شما گناهکار نيست اولين سنگ را بزند»، اما آنها يک به يک سنگها را به زمين مياندازند و از آن محل دور ميشوند. به راستي که عدالت خداوند فراتر از فکرهاي بشري ما است.
جشن ضیافت بلشصر
اين تابلو هم اثري ديگر از نقاش معروف رامبراند ميباشد که با رنگ روغن روي بوم بين سالهاي 1635 تا 1639 به ابعاد 168 در 209 و بر اساس کتاب دانيال باب پنجم خلق شده است؛ زماني که بلشصر مهماني بزرگي ترتيب داده و بزرگان را دعوت کرده بود تا با هم شراب خواري کنند.
همانطور که در تصوير پيداست او با غرور ظروف طلائياي که جدش از معبد اورشليم تصرف کرده و برايش به ميراث گذاشته بود را براي انجام اين کار بر روي ميز قرار داده و شروع به ستايش بتها کردند. امروز ما هم که به عيسي مسيح ايمان داريم ظرفهاي برگزيده خداوند خوانده شدهايم و به راستي که چقدر دنيا براي اسيرکردن ما ميآيد تا اين ظرفهاي خدا براي مصارفي غير از مسير او استفاده و بکار گرفته شوند؛ اما همانطور که در تصوير پيداست به ناگاه دستي ظاهر ميشود و بر روي ديوار چيزي مينويسد؛ چهره ترسان بلشصر و بقيه قدرتمندان و بزرگان در تصوير به خوبي پيداست.
اما با روبرو شدن با کار خداوند اندام آنها به لرزه افتاده و به حال بد دچار شدند و اين نوشته که پيامي از جانب خدا براي بلشصر بود توسط دانيال نبي اينگونه ترجمه ميشود: «پادشاهي تو به پايان ميرسد و داوري خدا بر تو قرار گرفته است.»
اين تابلو به ما يادآور ميشود که هر چقدر هم در اين دنيا قدرتمند بوده و زندگي تجملاتي داشته باشيم اگر در اراده خداوند قدم برنداريم به زودي داوري او بر ما خواهد آمد.