درودی دیگر بر عزیزان خداوند و فرزندان محبوب او، آمین که او از ما نیز خشنود باشد.
در هر اجتماعی و هر جامعهای، از گذشتههای دور تا به امروز همیشه و همواره نقطه مشترکی وجود داشته است و آن داشتن قانون در هر کدام است. شاید از نظر ما قانون یا مقرارت جامعههای دیگر بهتر و یا بدتر باشد و یا درست و یا غلط باشد ولی نقطه تمرکز ما امروز بَر داشتن قانون و مقررات است چرا که برای اتحاد و برای حرکت رو به جلو، نظم و قانون اجتناب ناپذیر است.
بدن ما برای راه رفتن و برای هر حرکتی لیستی از قانونها و نظمهاست. با فشار به جلوی پا و حرکت بدن به جلو وزن را از نوک پا تا کل بدن جابجا میکنیم و خم کردن زانو در این انتقال نقش بسزایی دارد و حتی حرکت مخالف دستها در این پروسه… پس نظم و قانون و مقررات برای حرکت و دوام بسیار اهمیت دارند. (مانند ارتش سربازان و…)
مسیح نیز زندگی در پادشاهی و ملکوت خداوند را مدام نوید میداد و با مثلها و تعالیم خود سعی میکرد اهمیت و چگونگی زندگی در این پادشاهی را برای مردم و شنودگانش قابل درک کند. در باب به باب انجیل متی اهمیت زندگی در این پادشاهی و این قوانین را برای ما باز میکند. اهمیتی که با زندگی در زیر این پادشاهی از محافظت، برکت، آرامی خداوند، آرامش و شادی در او و… برخوردار هستیم و با دوری از این راه نه اینکه خداوند اینان را از ما بازستاند بلکه ما خود از این فیض دور میشویم و آنها را در دسترس نخواهیم داشت.
پادشاهی خداوند از هر چیزی بالاتر و والاتر است. نخست در پی پادشاهی خداوند باشیم و جملاتی که مدام اهمیت آن را به ما یادآور میشود. شناخت این پادشاهی چنان پر اهمیت است که عدم این شناخت ما را به کسانی تبدیل میکند که قدر این مروارید را نمیدانیم و آن را قِی خواهیم کرد و یا به مذهبیونی تبدیل میشویم که در خانه و معبد خداوند به صرافی و کبوتر فروشی پرداختهایم و گمان میکنیم خدمت خداوند را میکنیم و اوست که ما را از معبد واقعی بیرون خواهد راند. پس شناخت این پادشاهی چگونه است. با مثالهای مختلف عیسی سعی دارد که وجههای از آن را بر ما مکشوف کند، بطور مثال:
متی باب 13 از آیات 44 این پادشاهی را به گنجی پنهان در دل زمین تشبیه میکند که شخصی که آن را مییابد هر آنچه دارد را خواهد داد تا آن گنج را بدست آورد. گنجی در دل زمین…، یعنی راه سخت است، زحمت فراوان دارد و برای شناخت آن مسیری پُر از حمله و سخت در پیش روی ماست؛ ولی قدرت مسیح و هدایت روح با ماست، اگر بدانها مادام و همه وقت اجازه دهیم که در زندگی ما کار کنند و در تقدیس آن قدوس بمانیم.
و بعد عنوان میکند که با شناخت او در مییابی که صاحب آن تو نیستی مگر هر چه داری را بفروشی تا گنج را صاحب شوی. در این راه قربانی باید داد، شاید آبرو، شاید تهمتها را به دل باید خرید و بهتر بگویم هر آنچه فکر میکنی دارا هستی را باید در راه این گنج خرج کنی. همه ما گناهکاریم و نمیتوانیم به حضور خدای قدوس بریم. ولی با ایمان به کار عظیم عیسی بر روی صلیب این راه هموار شده و به فیض راه یافتهایم، اما از این به بعد چه؟؟؟ در زیر این پادشاهی زندگی میکنیم؟ آیا برای شناخت این گنج سختی را پشت سر میگذاریم و آیا در این راه از هر آنچه داری خواهی گذشت؟
حال زمان به کمال رسیده و پادشاهی خدا نزدیک است (مرقس 1 :15)، حال گنج را دیدهایم و چشیدهایم، آیا حاضری از هر آنچه داری بگذری؟ آیا اهمیت این گنج را دریافتهای؟ اگر پاسخ ما مثبت است پس گذشتن و عبور و قربانی کردن سهل خواهد بود.
امروز به مسیح ایمان بیاوریم و بار دیگر در او بنا شویم تا اهمیت این پادشاهی و گنج را دریابیم و بچشیم که خداوند نیکوست، آنگاه حاضر خواهیم بود تا تمام زندگیمان را در پای صلیب او و محبت او فدا کنیم چرا که او برای ما چنان کرد.