شناسنامه فیلم:
“آینه بغل” محصول 1396 ایران از ساختههای کارگردان خوش سبک ایرانی، “منوچهر هادی” است که قبلاً در کارنامه هنری خود سریال پر مخاطب “عاشقانه” و همینطور فیلمهای سینمایی همچون “کارگر ساده نیازمندیم”، “من سالوادور نیستم”، “دنیای پر امید” و… ثبت کرده است.
منوچهر هادی که همواره در گیشه و جذب مخاطب خود و رضایت تماشاچی به خوبی برای تهیه کننده خود عمل کرده است اینبار با متنی از بابک کایدان در “آینه بغل” نیز توانست تبحر خود در این امر را تثبیت کند.
نقش آفرینی بازیگرانی همچون محمدرضا گلزار، جواد عزتی، یکتا ناصر و نازنین بیاتی نیز در به ثمر رسیدن این اثر نقش بسزایی را ایفا کرده است.
خلاصه فیلم:
مرتضی (جواد عزتی) که در پی مقدمات ازدواج با نامزد خود، مهناز (نازنین بیاتی) است در گاراژی مشغول بکار است. در سالگرد نامزدی این زوج، مرتضی تصمیم میگیرد برای خوشحال کردن همسر آینده خود، اتومبیل گران قیمتی را از گاراژ بیرون ببرد تا شبی فراموش نشدنی برای نامزد خود رقم بزند. اما در شبی که این کار را عملی میکند آینه بغل اتومبیل در برخورد با اتومبیلی شکسته میشود و حال مرتضی و نامزدش باید تمامی پسانداز خود و هزینهای که برای ازدواجشان دارند را به عنوان خسارت به صاحب اتومبیل بسپارند.
مرتضی تصمیم میگیرد از صاحب اتومبیل درخواست مهلت و یا بخشش کند و در پی این درخواست وارد منزل گران قیمت و زندگی شاهانه شاهرخ (محمدرضا گلزار) میشود. شاهرخ که سعی دارد اطمینان همسر آینده خود را جلب کند به ناچار مرتضی و نامزدش را وارد بازی زندگیاش میکند. مرتضی با زندگی جدیدی روبرو میشود که…
بررسی فیلم:
آینه بغل تفاوت طبقاتی مردم و انسانها در نگاه اقتصادی است. مردمی که تمامی پسانداز و زندگی و برنامهریزی و خوشحالی آنها با آینه بغل فردی دیگر برابری میکند.
آینه بغل مدام در سکانسها و پلانهای خود با زبان طنز سعی دارد تماشاچی خود را که احساس همزاد پنداری با مرتضیِ داستان میکنند را بخنداند ولی در پس تمامی این خندهها حقیقتی سرد و تلخ نهفته است که عدالت را در نگاه آدمیان به زیر سوال میبرد. آیا واقعاً خداوند عادل است؟؟
سوالی که شاید بارها در ذهن تکبهتک ما خطور کرده باشد. چه زیبا در مزمور 85 آیات 11 به بعد مزمور نویس پاسخ و رمز این سوال را آشکار میکند: “وفاداری از زمین خواهد رویید و عدالت از آسمان خواهد نگریست”، نگاهی که از آسمان است نه بر طبق معیارها و افکار انسانی. عدالتی که ابتدا از همه به رابطه ما و خداوند و درک محبت بیمانند او برمیگردد و پاسخ ما به این محبت ازلی و پایدار و بلا شرط.
در جامعهها و دنیایی که همه مردم گناه کردن را بر علیه یکدیگر میبینند و به رابطه با خدا اهمیتی نمیدهند درک عدالت خداوند کمی سخت خواهد بود. در صورتی که با گناه رابطه ما و خداوند قدوس از میان رفته بود و دیوار گناه مانع بزرگی میان دیدن محبت و عشق او و آغوش پر آرامش او شده بود. مسیح دیوار گناه را با کار خود بر روی صلیب برداشت و عدالت بر او انجام پذیرفت تا حق ما دیگر موت و مرگ و دوری از خداوند نباشد بلکه رابطه و شناخت و دوستی و صمیمیت.
او ما را عاشقانه دوست دارد و مشتاق ملاقات و دیدار ماست تا به حضور او وارد شویم و پدر صمیمانه ما را در آغوش بگیرد و گرمای محبت او را بچشیم. در پادشاهی او طبقات و تفاوتها نیست و برکت او بر تمامی فرزندانش و آرامی و شادی او بر همه یکسان است.
آری محبت او بیمانند است.