با سلام به خوانندگان عزیز اسمیرنا

در صفحه من یک زن هستم این شماره با تامل بر کتاب استر و نقش آن در خدمت شما عزیزان می‌باشیم تا با نگرشی جدید بتوانیم امید، ایمان، شجاعت و سرسپردگی را با مسح خداوند در خود بپرورانیم.

آمین که با دقت و تامل بر زندگی‌نامه استر، پیامی را که خدا برای تک‌تک ما در قلب این کتاب دارد را دریافت کنیم تا هم چون استر بانوی تاثیرگذار در نقشه خداوند باشیم.

کتاب استر از نظر تاریخی به خشایارشاه ایران و آداب و رسوم آن زمان اشاره دارد و این برای ما ایرانیان و فارسی زبانان نقطه‌ای از شروع و امید است که خداوند چقدر برای ما ارزش قائل شده؛ آمین که در جایگاهی که قرار گرفته‌ایم ارزش آنچه خدا ما را خطاب می‌کند را دریافت کنیم تا هم چون استر ملکه وار در پادشاهی خدا عمل کنیم و بدانیم که خداوند وعده دهنده‌ی امین است و او نام خودش را در ایران زمین جلال خواهد داد همانطور که در زمان‌های گذشته داده است.

در روزگار خشایار شاه، در سال سوم سلطنت وی در ضیافتی، وقتی پادشاه سرمست شراب بود به شهبانو وشتی ملکه آن زمان امر کرد تا به حضور پادشاه بیاید، برای این که زیبایی او را به مردمان و امیران بنمایاند. ملکه وشتی از دستور پادشاه سرپیچی کرد و از ملکه بودن عزل شد.

بدین ترتیب ملازمان پادشاه گفتند باشد که دوشیزگان زیباروی برای پادشاه بجویند. پادشاه در تمامیِ ولایت‌های مملکت خویش مأموران بگمارد تا این دوشیزگان زیباروی را جملگی در حرمسرای مَقَر پادشاهی شوش گرد آورند، و ایشان را زیر دست هیجای، خواجه‌سرای پادشاه، که سرپرست زنان است قرار داده، اسباب آرایش در اختیار ایشان بگذارند. و دختری که پادشاه را پسند آید به جای وَشتی شهبانو گردد. این سخن پادشاه را پسند آمد و طبق آن عمل کرد. پس چون امر و حکم پادشاه اعلام شد دختران بسیار در مَقَر پادشاهی شوش زیر دست هیجای گرد آمدند.

اِستر دختر زیبا روی یهودی بود که پدر و مادر خودش را از دست داده بود. او در نزد مردخای خویشاوند خود که در دربار موقعیتی داشت زندگی می‌کرد. اِستر را نیز به کاخ شاه بردند و به هیجای، سرپرست زنان سپردند. او جز آنچه هیجای، خواجه‌سرای پادشاه و سرپرست زنان توصیه کرده بود، چیزی نخواست. اِستر نظر لطف همه‌ی کسانی را که او را می‌دیدند، جلب می‌کرد. و پادشاه، به اِستر بیش از همه‌ی زنان دیگر مهر ورزید، و او بیش از هر دوشیزه‌ی دیگر تحسین و نظر لطف پادشاه را به خود جلب کرد. از این رو پادشاه تاج شاهی بر سر او نهاد و او را به جای وَشتی شهبانو ساخت.

از آنجا که خدا در پس پرده کار می‌کرد روزی مردخای از توطئه‌ای که بر علیه خشایارشاه شده بود با خبر شد و از طریق استر به گوش شاه خبر را رساند و چون پس از بررسی، درستیِ این امر آشکار شد، آن دو را بر دار کردند. این رویداد در حضور پادشاه، در کتاب تواریخ ایام ثبت گردید.

پس از این امور، خشایارشای پادشاه، هامان پسر هَمِداتای اَجاجی را ارتقا بخشید و به او مقامی والاتر داد و کرسیِ او را از تمامی صاحب‌منصبانی که با او بودند، بالاتر گذاشت. همه‌ی خدمتگزاران شاه که بر دروازه‌ی پادشاه بودند، به هامان سر فرود می‌آوردند و وی را سَجده می‌کردند، زیرا که پادشاه درباره‌اش چنین فرمان داده بود. اما مُردِخای خم نمی‌شد و سَجده نمی‌کرد. هامان چون دید که مُردِخای خم نمی‌شود و او را سَجده نمی‌کند، از خشم پر شد. اما تنها بر مُردِخای دست دراز کردن را کسر شأن دانست. پس چون او را از قوم مُردِخای آگاه ساخته بودند، هامان بر آن شد تا همه‌ی یهودیان یعنی قوم مُردِخای را که در سرتاسر مملکت خشایارشا بودند، از میان بردارد.

این دسیسه را مردخای با سند به استر خبر داد و او را امر کرد که نزد پادشاه رفته، به او التماس کند و به جهت قوم شفاعت نماید.

و از آن‌جا که قانون آن زمان بر این بود که اگر هر کس بدون اجازه و فرا خواندگی پادشاه به صحن درونی درآید تنها یک حکم برای او می‌بود و آن اینکه کشته شود، مگر اینکه پادشاه چوگان زرین خود را به سوی او دراز کند تا زنده بماند و جدیت این امر از سرنوشت شهبانو وشتی بر همگان آشکار بود. استر ناچار به انتخاب بود، او در این موقعیت قرار گرفته بود و برای چه هدفی او ملکه بود؟ خدا برای او چه نقشه‌ای داشت؟ می‌توانست از تمام چیزهایی که برای او مهیا بود بهره ببرد و موقعیت و جان خود را به خطر نیاندازد یا برای نجات قوم خود، از جان خود نیز بگذرد؟

ما در چارچوب زندگی خود کدام یک را انتخاب می‌کنیم؟ خودخواهی و توجه به شرایط خودمان؟ آیا دیگران برای ما ارزشمند هستند؟ استر قومش برایش ارزشمند بود، او سرسپرده قومش بود.

همین‌طور که در رومیان می‌خوانیم، با محبت برادرانه سرسپرده هم باشید و در احترام گذاشتن به یکدیگر پیشی بگیرید.

استر انتخاب کرد تا نخست در پی پادشاهی خدا باشد، همان‌طور که تک‌تک ما دعوت شده‌ایم تا نخست پادشاهی خداوند را در زندگیمان بخواهیم.

چار چوب خدا چیست؟ اراده خدا چیست؟

همان‌طور که خدا به ابراهیم وعده داده بود، اراده‌اش این بود که قوم بارور و کثیر شود و ملت‌ها برکت گیرند و استر با شجاعت انتخاب کرد که چشمش به نجات قومش باشد نه به عاقبتی که در انتظار اوست. در این عمل او هیچ ترسی دیده نمی‌شد، او اراده خدا را می‌دانست و حال قدم در اراده خدا گذاشته بود. او از قوم خود خواست که تا سه روز یکدل در روزه باشند تا با قوت روح خدا به حضور پادشاه برود. او سهم خودش را به عنوان فرزند خدا گذاشت، سپس در صبوری انتظار کشید تا خدا کار کند.

آیا ما هم در زندگیمان ابتدا سهم خودمان را به جا می‌آوریم یا چشمانمان به سهم اطرافیان است؟ چقدر همانند استر تاثیرگذار رفتار کرده‌ایم؟

خدا از ما می‌خواهد هر لحظه در حضور او آرام باشیم و سهم خودمان را بگذاریم و منتظر او باشیم تا عمل کند.

استر فهمیده بود که اگر در جایگاه ملکه قرار گرفته بنا بر نقشه خداوند است. اگر چه همه او را دوست می‌داشتند، اما آنچه به او رسیده بود از مقام و… او را از نقشه خداوند دور نکرد، بلکه برای نجات قوم هم بکار برده شد.

ما چقدر از موقعیت‌ها و چیزهایی که خدا به ما داده برای پیش برد ملکوت خداوند استفاده می‌کنیم؟ آیا می‌دانیم هر آنچه که داریم متعلق به اوست؟ آری، استر زنی جسور و شجاع بود، استر انتخاب کرد تا تاثیرگذار باشد. خدا ما را چگونه می‌بیند؟ آیا او از ما می‌خواهد که با ایمان در اراده او قدم برداریم و تاثیرگذار باشیم یا در موقعیتمان به خواب فرو رویم.

در روز سوم وقتی که استر با قوت خدا وارد صحن پادشاه شد پادشاه نظر لطف افکند و درخواست او را جویا شد.

همان‌طور که در رومیان باب 8 آیه 28 می‌خوانیم: “می‌دانیم در حق آنان که خدا را دوست می‌دارند و بر طبق اراده‌ی او فرا خوانده شده‌اند، همه‌ی چیزها با هم برای خیریت در کار است.”

قدم بعدی استر این بود که در صبوری خداوند پیش رود، او دشمن خود را به ضیافت به همراه پادشاه دعوت کرد و در همین زمان خدا عمل می‌کرد. خدا توطئه‌ای را که قبلاً بر علیه شاه شده بود از طریق مطالعه ثبت تواریخ ایام به یاد پادشاه آورد و وقتی متوجه شد که مردخای به خاطر این خدمت بزرگ هیچ حرمت و عزتی را دریافت نکرده تصمیم گرفت تا او را از میان شهر با رداها و اسب و صاحب‌منصبان بگذراند و پیش روی او ندا کنند: “با کسی که پادشاه راغب به تقدیر از اوست، چنین کرده خواهد شد”. هامان نقشه‌های شریرانه‌اش را می‌کشید ولی خدا آن‌ها را به برکت تبدیل می‌کرد. استر شب دوم هم ضیافتی بر پا داشت و باز از پادشاه و هامان دعوت کرد تا با او در ضیافت باشند.

ما چقدر در زندگیمان صبوری می‌کنیم؟ چقدر این صبر و آرامش ما تاثیرگذار است؟ خداوند می‌خواهد ما طبق دستورالعمل او پیش رویم تا دیوارهایی همچون دیوار اَریحا در زندگیمان ریخته شود.

چقدر ما مطیع هستیم؟ چقدر گوش‌هایمان را تیز می‌کنیم تا از خداوند بشنویم و طبق هدایت او عمل کنیم؟ آیا احساسات و منطق ماست که راه را انتخاب می‌کند یا ما مطیع راه خداوند هستیم؟

وقتی استر با حکمت و فروتنی خواسته‌اش را به حضور پادشاه برد در ابتدا در مورد مشکل و خطری که تهدیدشان می‌کرد صحبت کرد. او کسی را محکوم نکرد تا زمانی که پادشاه از او پرسید: کیست که جسارت کرده تا دست به چنین کاری بزند؟ آنگاه بود که او پاسخ داد همین هامان.

هامان بر چوبه‌ی داری که برای مردخای آماده کرده بود آویخته شد. این خدا بود که از طریق استر برای نجات قوم قدم‌به‌قدم کار می‌کرد و نام خودش را جلال می‌داد، پیروزی از آن خداوند لشگرهاست.

حال ما زنان چقدر به خدا در زندگیمان اجازه عمل کردن می‌دهیم؟ استر با این که ملکه بود می‌توانست با توان خودش جلو برود اما از همان ابتدا با دعا و روزه در اتحاد، اعلام کرد که خداوندا، می‌خواهم تو رهبری این نجات را بر عهده گیری و این بود که از استر زنی تاثیرگذار ساخت در تاریخ.

آمین که ما در رفتار، گفتار و اعمال‌مان کاری بکنیم که اثر گذار باشد. نه تنها استر در زمان خودش توانسته بود به چنین جایگاهی برسد بلکه ما زنان نیز می‌توانیم امروزه به چنین جایگاهی برسیم؛ ورود به قصر پادشاه. ما نیز با ایمان به عیسی مسیح به قصر پادشاه آسمانی وارد شد‌ه‌ایم و با توبه از گناهان و انجام قوانین و اطاعت از خدا در مقام ملکه قرار گرفته‌ایم. ما می‌توانیم مثل استر نه تنها برای قوم خودمان بلکه برای تمامی انسان‌ها در حضور پادشاه آسمانی شفاعت کنیم.

خدا را شکر می‌کنیم که چنین میراثی از یک شخصیت زن در تاریخ ایران برای ما بعنوان نمونه‌ای صبور و مطیع قرار داد تا ببینیم و درک کنیم که ما در خداوند از ارزش والایی برخوردار هستیم و می‌توانیم در نیکویی ملکه باشیم، با محبت و فروتنی صلح برقرار کنیم و باعث جلال نام خداوند باشیم.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

هنر در شهر
زندگی بی حد و مرز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست