سال نو را به همه شما عزیزان شادباش میگوییم و آرزویی سالی پر از برکت و آرامش برای همه شما داریم.
با توجه به نو شدن سال میلادی بر آن شدیم تا در این شماره مجله قسمتی از کتاب را در خصوص نو شدن راه و بازسازی زندگیمان در مسیح با هم بررسی کنیم و دریابیم که چطور هر روز هر ماه و هر سال به راه پیموده شده خود نگاهی بیاندازیم که آیا به دنبال رد پای مسیح رفتهایم و نیز آیا در جا و موقعیتی که امروز قرار داریم طبق نقشه و اراده خداوند پیش آمدهایم یا خیر؟
عهد جدید بدنهای ما را به معبد خداوند تشبیه میکند که حال با ایمان به مسیح، روحالقدس در ما ساکن است و حضور خداوند نه در ساختمانها بلکه در خود ما قرار دارد و هر ساعت و هر مکان در حضور او میتوانیم بنا شویم و مشورت بگیریم. اما از این معبد باید مراقبت کرد و همانطور که کلام میگوید شیطان در کمین است تا ببلعد و ویران کند.
در عهد عتیق میخوانیم که معبدی که در زمان سلیمان ساخته شده بود بدست دشمنان ویران شد و قوم خداوند برای سالها به اسارت رفت و پس از سالها اسارت اولین گروه تبعید شدگان به رهبری «زروبابل» بازمیگردند و شروع به ساختن دوباره معبد میکنند. گروه دوم به رهبری «عزرا» برای بنای معبد برگشتند و گروه سوم به رهبری شخصی بنام «نحمیا».
«نحمیا» تمرکز خود را به بازسازی دیوار حصار گذاشت. هر بار که به بازسازی معبد مشغول میشدند دشمن حمله میکرد و بار دیگر بازسازی معبد به تعویق میافتاد. ولی نحمیا بازسازی حصار را در اولویت قرار داد زیرا تنها جایی بود که جلوی حملات دشمن به معبد را میگرفت.
ما نیز در زندگی باید قسمتهای فرو افتاده و ویران شده حصارهای زندگیمان را مرمت کنیم تا شریر از آن طریق نتواند به ما حمله کند. شکافهایی که در گذشته و بر اثر اشتباهات و مشکلات خود و یا جامعه و خانواده بر پیکر این حصارها وارد شده است باید بازسازی شوند.
«نحمیا» در دربار «اردشیر اول» پادشاه ایران زندگی میکرد و حال تصمیم گرفت که برای بازسازی حصار در کنار مردمش بایستد و آنها را رهبری کند برای همین در شروع این راه متفاوت از بقیه عمل کرد. امروز برای شروع بازسازی این حصارها به آنچه نحمیا کرد نگاهی میاندازیم:
الف) نحمیا روزه گرفت و دعا کرد و بعد به حضور پادشاه رفت. در اولین قدم میبینیم که نحمیا خود را تقدیس کرد و با روزه گرفتن خود را از آنچه هر روزه همگان انجام میدادند جدا کرد و در حضور خدای زنده دعا نمود و اراده و راه های او را طلب کرد. در آیه هشتم از باب دوم درمییابیم بواسطه آنچه کرد دست مهربان خدا به او قدرت و اقتدار عطا نمود. پس قدرت و قوت را در قدم اول به همراه مشورت با پدر به دست میآوریم.
ب) نحمیا رفت و ویرانیها را بررسی کرد. او با آنچه مشکل بود روبرو شد. نحمیا با وجود مخالفت افراد رفت با ویرانیها روبرو شد و آنها را شناخت. ما نیز در کمال صداقت با ضعفها و زخمها و ویرانیهایی که این دنیا بر ما گذاشته است روبرو شویم و نباید سعی کنیم تا این زخمها و ویرانیها را مخفی نماییم.
ج) نحمیا از برادران و خواهران خود طلب یاری نمود و قلب خود را در حضور ایشان بازکرد و رویا و هدف خود را با آنان درمیان گذاشت و این یکدلی و صداقت او برادران و خواهرانش را بر آن داشت که بگویند: «بیایید برخیزیم و بنا کنیم». آنها خود را از دیگری جدا ندیدند و یکدل برای بنای حصار وارد عمل شدند.
ما نیز قلب خود را با دیگر شاگردان مسیح باید در میان گذاشته و دعا کنیم چرا که کلام خدا بارها متذکر میشود که در اتحاد رشد و شفا نهفته است.
د) همه در کنار هم یک به یک به بازسازی حصار پرداختند. در باب سوم میبینیم که هر قبیله و خانواده برای مرمت قسمتی در کنار برادرانش قرار گرفت و یک به یک، حصار و دیوار بازسازی شد. در این باب بیش از 50 مرتبه کلمات مانند «مرمت کردند» به چشم میخورد و در ابتدای باب چهارم آیه ششم دلیل این موفقیت را با جملهای زیبا بیان میکند: «زیرا دل قوم در کار بود.»
ر) آنها برای مراقب از حصارهای در حال مرمت نگهبان گماشتند. در آیات قبل میخوانیم که دشمن از این کار خشنود نبود و در پی متوقف کردن این بازسازی بود. شریر نیز همیشه در کمین است و از بازسازی حصارهای ویران شده ما خشنود نخواهد بود و همه تلاش خود را در این راه انجام میدهد تا این بازسازی متوقف گردد. ما نیز در زمانی که تصمیمات مهم گرفتهایم و اقداماتی برای جلوگیری و محدود کردن حملات انجام میدهیم بسیار در فشار قرار خواهیم گرفت. ایستادگی در تصمیم و خواستمان است که ما را به پیروزی خواهد رساند.
بیایید در این سال جدید با روش کتاب مقدس حصارهای ویران شده خود را شناسایی کنیم و برای مرمت آنها در کنار برادران و خواهران خود به سعی تمام بکوشیم و در حملات شیطان استوار بایستیم چرا که پیروزی از آنِ ما خواهد بود؛ آمین.