شناسنامه فیلم:
“چینخوردگی در زمان” یک فیلم در سبک علمیتخیلی–ماجراجویی به کارگردانی ایوا دوورنی با فیلمنامهای از جنیفر لی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. داستان این فیلم اقتباسی است از رمانی به همین نام که در سال ۱۹۶۲ به قلم مادلین لنگل به نگارش درآمده است.
فیلمبرداری پروژه در ۲ نوامبر ۲۰۱۶ در لس آنجلس، کالیفرنیا آغاز شد. این فیلم در ۹ مارس ۲۰۱۸ توسط والتدیزنی پیکچرز در قالب آیمکس و سه بعدی رئال دی به اکران در آمد. در این فیلم بازیگرانی همچون Storm Reid، Oprah Winfrey، Reese Witherspoon و Chris Pine نقش آفرینی کردهاند.
خلاصه فیلم:
پدر مگموری که یک اخترفیزیکدان است در اعماق یک سیاره دور در چنگ یک شیطان جهانی اسیر میشود. مگ موری با برادر جوانتر و بسیار باهوش خود چارلز والاس و همکلاسیاش کالوین اوکیف و سه مسافر آسمانی به نامهای خانم “کدام؟”، خانم “کی؟” و خانم “این چیه؟” به نجات پدرش میپردازند.
مگ ماری یک دانشآموز ساده است که با مشکلاتی مثل عدم داشتن اعتماد به نفس، نا امیدی دست و پنجه نرم میکند و فقط میخواهد در مواجهه با اطرافیانش عادی جلوه کند. پدر و مادر او هر دو از بزرگان علم فیزیک بوده که البته بازنشسته شدهاند، اما دختری نابغه بدنیا آوردهاند! چارلز والاس هم به مانند او از توانایی ذهنی بالایی برخوردار است که این موضوع از خواهرش پنهان مانده است.
چارلز والاس مگ و دوستش، کلوین، را با سه موجود آسمانی به نامهای “خانوم ویچ”، “خانوم واتزیت” و “خانوم هو” آشنا میکند که برای کمک به پیدا کردن پدر آنها به زمین آمدهاند تا با همراهی یکدیگر به ماموریتی ناشناخته پا بگذارند. آنها با استفاده از یک چروک در فضا و زمان به نام تسرینگ به دنیایی ماورای تصورشان منتقل میشوند که البته در آنجا نیرویی قوی و شیطانی انتظارشان را میکشد. برای اینکه آنها بتوانند به زمین برگردند، مگ باید با ترسهای درونی خود مقابله کرده تا بتواند نیروی تاریکی که به سرعت دارد تمام دنیا را اِشغال میکند، مبارزه کرده و…
بررسی فیلم:
با دیدن این فیلم در مییابیم که چگونه این دنیا با زرق و برق، سختیها، زشتیها و زیباییهایش، زندگیِ زیبایی که خداوند برای فرزندانش رقم زده را میرباید و به تاریکی میکشاند. در این فیلم تاریکی و ثمراتش در زندگی روزمره ما به وضوح به تصویر کشیده شده است.
مک موری دختریست که در کودکی پدرش به دلایلی نامعلوم او را ترک میکند و او به یک دختر ناامید و منزوی تبدیل شده باعث میشود حرفهای برادر کوچک خود را برای یافتن راهی برای پیدا کردن پدرشان را نشنود، ولی در روبروی او پسر کوچولو با امید به دنبال یافتن راهی است تا پدر را برگرداند، وقتی پای سه فرشته به زندگی آنها باز میشود مک موری در ابتدا مخالفت میکند تا همراه آنها برود ولی با پافشاری برادرش عازم سفری میشوند تا پدرشان را پیدا کنند. سفرشان تصویر کامل زندگی ایماندارانی است که از بردگی دنیا رهایی یافته و برای قرار گرفتن در مسیر حقیقت با جنگهای روحانی مواجه میشوند، مسیری که از زمانی که میپذیریم و وارد آن میشویم با همه انکارها، کنجکاویها، پذیرشها، شَکها، استقامتها و ضعفها تحت محبت، توجه و فیض پدر آسمانی هستیم. وقتی که شخصیت it به زندگی هر شخص نزدیک میشود باعث ناامیدی، حسادت، غرور، طمع و خیلی چیزهای دیگر میشود و آن شخص را با همین خصلتها نابود میکند. ولی دختر کوچولو با هدایایی که از آن خانومها گرفته بود توانست با این تاریکی مبارزه کند و در آخر تنها با شناخت حقیقت و محبت توانست بر آن پیروز شود.
این فیلم به ما نشان میدهد که با محبت میتوان بر تاریکترین تاریکیها روشنایی را تاباند، همانطور که بطور مداوم در کتاب مقدس به محبت کردن دعوت شدهایم.
اول قرنتیان 13: 6 چنین آمده: محبت از بدی مسرور نمیشود اما با حقیقت شادی میکند. محبت با همه چیز مدارا میکند، همواره ایمان دارد، همیشه امیدوار است و در همه حال پایداری میکند.
در پایان پیشنهاد میکنیم این فیلم زیبا را در کنار خانواده و یا دوستان خود تماشا کنید.