دروازه‌ها را بگشایید تا قوم پارسا داخل شود، قومی که وفادار می­ماند. (اشعیا ۲: ۲۶)

خورشید به آسمان وفادارانه هر روز می­­­تابد و زمین وفادارانه می­چرخد. نظم در این چرخه طبیعت هر روزه برای ما ثمرات خاص خودش را دارد و جهان هر روز تازه می­شود به راستی معنای حقیقی وفاداری چیست؟

در حقیقت بهترین راه درک وفاداری تامل در وفاداری یهوه است که خود یک جنبه والای محبت می­باشد، یکی از لازمه­های وفادار بودن داشتن محبت و درک محبت حقیقی است.

این سخن درخور اعتماد است که: اگر با او مردیم، با او زندگی هم خواهیم کرد. اگر تحمّل کنیم، با او سلطنت هم خواهیم کرد. اگر انکارش کنیم، او نیز انکارمان خواهد کرد. اگر بی‌وفا شویم، او وفادار خواهد ماند، از آن رو که خویشتن را انکار نتواند کرد. (دوم تیموتائوس باب 2)

تا زمانی که محبت حقیقی را نچشیده باشیم نمی­توانیم نسبت به عهدها و اشخاص و حتی خدا وفادار بمانیم، زیرا خدای ما خدای محبت است. به همین دلیل به تمامی وفادار خوانده می­شود داشتن وفاداری در صورت ایجاد و برخورد برقراری یک رابطه عاطفی و صمیمانه و با محبت است مثل رابطه پدر آسمانی با فرزندانش که در ابتدا با محبت عظیمش یگانه پسرش را داد تا ما بتوانیم با او وارد رابطه صمیمانه شویم. رابطه‌ای که اگر ما در آن قدم بگذاریم رابطه‌ای سرشار از امنیت، شادمانی، عشق حقیقی است و چشیدن این عشق و محبت باعث پدید آمدن وفاداری می­شود، ولی آیا امروز ما به این محبت پدر آسمانیمان وفادار هستیم؟ آیا با او وارد این رابطه شده­ایم؟ این محبت عظیم را چشیده­ایم؟ اگر آری پس چرا بی­وفایی می­کنیم و چرا ثابت قدم نیستیم!؟

یکی از لازمه­ های دیگر وفاداری پایداری و ثبات است. همانطور که بارها در کلام خوانده­ایم خداوند در وعده­هایش امین است و تغییر نمی­کند؛ در شرایط مختلف، در بحران­ها، در روابط با انسان­های گوناگون خداوند به تمامی وعده­هایی که به ما داده وفادار است.

حال ما چقدر در سختی­ها و شرایط دشوار زندگی­مان به روی عهدمان با خدا پایدار می­مانیم و اجازه نمی­دهیم زیبایی­های دنیا ما را نسبت به پدر آسمانی­مان بی­وفا کند، قابل تامل است!!!

امروزه در جامعه شاهد بی­وفایی­های بسیاری هستیم…

وفاداری مثل یک افسانه شده و این معضل اجتماعی فرهنگی، ریشه ما را فاسد کرده است و ریشه آن از جویبار عهدشکنی تغذیه می­شود و ثمره­اش جز بیماری، تنفر، خشم و بی­اعتمادی چه چیز دیگری می­تواند باشد.

 بلی… گیجی­ها، شک­ها، گم شدن­ها و دور شدن از جاده سلامتی و برکت در پس عهدشکنی­ها در انتظار ما می­باشد.

پایداری و وفاداری امروزه چهره‌ای نادان به خود گرفته است و شیطان با فریب­هایش هر روز می­گوید اگر وفادار باشی یا پایدار احمق هستی زیرا دنیا نسبت به تو بی­وفاست. اگر به خدا زیاد فکر کنی، دیوانه هستی. اگر حرف خدا را زیاد بزنیم، مذهبی هستیم. بله دنیا هر روز لقب­هایی برای ما دارد تا ما را از جاده اصلی دور کند و هر لحظه وفاداری را در غالب معامله­ای به ما نشان می­دهد. اما و اگرهای زیادی را به ما یاد می­دهد تا در شرایط مختلف به خودمان اجازه بدهیم وفادار نباشیم زیرا دیگران وفادار نیستند. و واژه گرگ بودن بسیار زیباست گوسفند بودن بسیار زننده، و بسیاری آرزو می­کنند کاش در جامعه می­توانستند گرگ باشند تا موفق شوند و چه آرزوی تلخی!

«من تاک هستم و شما شاخه‌های آن. کسی که در من می‌ماند و من در او، میوۀ بسیار می‌آورد؛ زیرا جدا از من، هیچ نمی‌توانید کرد. اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هرآنچه می‌خواهید، درخواست کنید که برآورده خواهد شد. (یوحنا ۱۵: ۵-۷)

بلی… شاخه­ای که به تاک وصل باشد و از آن تغذیه شود در او ریشه بگیرد ثمر خواهد داد پس چه بخواهیم چه نخواهیم اگر در او بمانیم ثمر خواهیم داد. یکی از ثمرات مشارکت با روح­القدس تسلیم خودمان و وفاداری به اوست. (غلاطیان ۵: ۲۲)

در طبیعت می­توانیم ببینیم، در جاده خداوند و در نظم اوست که حیات جاری می‌باشد. در بدن ما نیز هر سلول در جای خود قرار دارد و به کار و هدفی مشخص در عضو مشغول هستند و این باعث پیشبرد سلامتی و هدفی مشخص می­گردد؛ حال اگر هر سلولی از مسیر و هدف اصلی خود خارج شود چه پیش خواهد آمد؟ بیماری! پس سلامتی و ثمر تنها در مسیر عیسی (راه و راستی) یافت می­شود و جدا از او هیچ نمی­توان کرد.

حال که این را دریافتیم بیایید خودمان را محک بزنیم و کمی عمیق­تر به عملکرد خودمان بیاندیشیم که آیا در سیستم و جاده خداوند با او حرکت می­کنیم یا در بیراهه­ها در انتظار برکت هستیم!!!

 از آن جایی که کلام خدا ما را در رساله یعقوب باب ۵ دعوت می­کند تا بله ما بله و نه ما نه باشد، بیایید به بله، نه و پیمان­هایی که بسته‌ایم نگاهی عمیق­تر داشته باشیم و هر جا نیاز به توبه است توبه و بازگشت کنیم و بگذاریم خداوند رهبری و مدیریت را به عهده بگیرد و در مسیر سلامتی شبانی­مان کند.

پس برو و این سخنان را به جانب شمال ندا کرده، بگو: خداوند می‌فرماید، «”ای اسرائیلِ بی‌وفا، بازگرد! من بر تو با ناخشنودی نخواهم نگریست، زیرا که من وفادار هستم، و خشم خویش را تا به ابد نگاه نخواهم داشت؛ این است فرمودۀ خداوند. (اِرمیا ۳: 12)

این پیمان­ها را در خصوص با خدا، خودمان و همسایه­هایمان (دیگران) مرور می­کنیم آیه­های مرتبط را به یاد می­آوریم تا با صدای خداوند، در کلامش به مرتع سرسبز هدایت شویم.

اولین پیمان ما با خداوند در خصوص پیمانی است که اولین روز زمانیکه به او اجازه دادیم وارد قلب ما شود، با او بستیم.

تمام قلب و زندگی­مان را به دست­های او سپردیم و بدن ما معبد روح­القدس شد.

حال که به خدا اجازه دادیم تا تمام جوانب زندگی ما را در برگیرد آیا هنوز سکان در دستان اوست یا در قایق زندگی­مان خوابیده؟

قسمت مهمی که در این قسمت نیاز به بررسی دارد ده یک می­باشد، تأمل در اینکه چقدر ما به قیصر تعلق داریم یا به خدا؟ ما را به این وا می­دارد تا بتوانیم اهداف، آرزوها، گذشته و حالمان را به خداوند تقدیم کنیم.

نگرانی­های مالی، جانی، خانوادگی و… به خداوند بسپاریم و به جای آنها شادی، آرامش را از او دریافت کنیم.

 در این راستا، بودن در مسیر خدا، مستلزم حرکت در اطاعت و ایمان می­باشد. ایمان به خدایی که منبع حیات است و از ما می­خواهد که ده یک مال، وقت، استعداد و هر چیزی را که داریم به او بدهیم تا از بند پول، زمان و من‌هایمان رها شویم. پس آنچه که به آن عهد بستیم ما را از خطرات و بیماری­هایی که در بیراهه­هاست محافظت می­کند.

پس حال، همۀ ده‌یک‌ها را به انبارها بیاورید تا در خانۀ من خوراک باشد. و خداوند لشکرها می­گوید: مرا بدین‌سان بیازمایید که آیا روزنه‌های آسمان را برایتان نخواهم گشود و چنان برکتی بر شما نخواهم ریخت که دیگر هیچ نیازی باقی نماند!  (مَلاکی 3: 10)

 

آیا در قنطارهایی که به ما سپرده شده امین هستیم؟ هرکدام از ما برای همکار خدا بودن دعوت شده­ایم اما آیا در دعوت­مان استوار ایستاده­ایم؟

سرورش پاسخ داد: ”آفرین، ای خادم نیکو و امین! در چیزهای کم امین بودی، پس تو را بر چیزهای بسیار خواهم گماشت. بیا و در شادی ارباب خود شریک شو!“ (مَتّی ۲۵: ۲۳)

وقتی که خودمان را به او سپردیم گویی میل داریم در او ریشه بگیریم و این را اعلام می‌کنیم به او که شبان است و ما را رهبری و هدایت می‌کند و این شاخه در او میوه می­آورد تا به پیمان­هایمان در اجتماع، در شخصی و اجتماعی بتوانیم وفادار بمانیم.

 ما زنان در فرهنگ گذشته وفاداری را یک نوع شکست می­دیدیم اما کلام خدا ما را دعوت می­کند همانند روت وفادار بمانیم حتی اگر شرایط بسیار سخت به نظر می‌رسد چون اگر در او بمانیم ثمر خواهیم داد. شما را تشویق می­کنیم بر روی کتاب روت تامل داشته باشید و همچنین مطلبی در باب همین کتاب که در مجله شماره ۸ منتشر گردیده را مطالعه نمایید.

در این راستا در چهارچوب خداوند به پیش برویم و مسح وفاداری و پایداری را از او بگیریم تا به انتها با امید ایمان محبت وفادار بمانیم.

در این شماره درباره وفاداری­مان به صدا و دعوت خداوند صحبت کردیم و در شماره بعدی این وفاداری را در امروزه یک خانواده مسیحی بررسی می­کنیم.

وقتی او به آنجا رسید و فیض خدا را دید، شادمان شد و همه را ترغیب کرد تا با تمام دل به خداوند وفادار باشند. (اعمال 11: 23)

مسحِ وفاداری خداوند با شما

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

مطالعه کتاب
لباس کهنه جامه نو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست