نام کتاب: چهار اثر از فلورانس اسکاول شين
سلام و درود به شما دوستداران کتاب
در اين شماره با هم به کتاب جذاب و انگيزشي چهار اثر از فلورانس اسکاول شين نگاهي مياندازيم، کتابي که داخل ايران در رسته کتابهاي روانشناسي در دسترس عموم قرار دارد.
کتاب «چهار اثر» کتابي تاثيرگذار که حاصل سادگي کلام خانم فلورانس اسکاول شين است. او هنرمند، نقاش، متافيزيسين و خطيب بود. او پيام معنوي خود را به گروه بيشماري ميرساند و حال که سال ها از مرگ وي ميگذرد هنوز تاثير کارهاي او در دنيا مشهود است. او همواره از مثالهاي ملموس و روزمره زندگي پيام خود را به گوش جهانيان ميرسانيد. او معلم حقيقت بود و اشخاص زيادي با خواندن کتابهايش راه درست و حقيقت زندگي را پيدا کردند. در اين کتاب ما چهار اثر از اين نويسنده را ميخوانيم:
1- بازي زندگي و راه و رسم اين بازي
2- کلام تو عصاي معجزهگر توست
3- درِ پنهانِ موفقيت
4- نفوذ کلام
نويسنده اهميت آنچه ما در بازي زندگي انجام ميدهيم و به زبان ميآوريم را به ما متذکر ميشود که در اين جهان هر چه بکاري همان را درو خواهي کرد.
او ميگويد زندگي يک ميدان جنگ نيست بلکه فقط بازي سادهاي ميباشد که بدون آگاهي از قوانين معنويت نميتوان برنده آن شد. او ما را تشويق ميکند تا با خواندن کلام خداوند قوانين اين بازي را ياد بگيريم. همچنين يادآوري ميکند که نعمتهاي فراواني هميشه پيش روي ما ميباشد اما همه اينها تنها از طريق آرزو، اعتقاد و جاري شدن کلام بر زبان دست يافتني ميباشند همانطور که در انجيل متي هم ميخوانيم عيسي صراحتاً ميگويد بخواهيد تا به شما داده شود.
خداوند آماده است تا آرزوهاي بزرگ و کوچک ما را برآورده کند. يکي از مهمترين پيامهاي کتاب مقدس هم همين موضوع ميباشد که خدا روزي رسان است اما اگر شک و ترسي در خواستههايمان داشته باشيم نميتوانيم به آنها دست پيدا کنيم چرا که ترس دشمن هر انسان ميباشد؛ ترس از فقر، شکست، بيماري و… به راستي که ترسْ ايماني وارونه است.
ترس خود شما در زندگي چيست؟ شما را تشويق ميکنيم تا بطور کامل اين کتاب را مطالعه کنيد و بياييد خواستهها و کمبودهايمان را به حضور خداوند ببريم و از او بخواهيم تا به ما داده شود. بدانيم که تنها دستان خداوند است که همه چيز را مهيا خواهد کرد. او حتي ما را به ديدن تدارکات لازم و شکرگزاري به منزله دريافت خواستههايمان دعوت ميکند. در اين کتاب نويسنده به ما هشدار ميدهد که هر چه بگوييم همان را به سمت خود جذب ميکنيم چه مثبت و چه منفي… در کتاب امثال باب 18 ايه 21 ميخوانيم که مرگ و زندگي در قدرت زبان ميباشد!
فردي که از قدرت نفوذ کلامش آگاه نباشد هميشه از زمان عقب است و نميتواند از موقعيتهاي خودش استفاده کند اما زماني که از اين مساله آگاه باشيم پس بسيار مراقب خواهيم بود که چه بر زبان ميآوريم، چرا که ميدانيم بازتاب سخنانمان به خودمان بازميگردد. به ياد داشته باشيم که هرگز دو قدرت در کنار هم وجود ندارد بلکه فقط يک قدرت، آن هم قدرت خداوند است، بنابراين هيچ جاي نااميدي نيست.
او همچنين ميگويد زندگي با افکار گذشته روش نادرست و بر خلاف قانون معنويت است. يادمان باشد در مسيح همه چيز تازه شده است. مسيحيت بر اساس قانون بخشايش بنا شده است و مسيح همواره ما را از عاقبت کار نجات داده است. مسيح درون انسان نجات دهنده و رهايي بخش او از اوضاع نامتعادل و نابسامان است. محبت او کامل و بيانتهاست و با محبت خدا ديگر ترسي وجود ندارد بلکه محبت ترس را از بين ميبرد.
ما بايد تسليم اراده خداوند باشيم و به او نزديک شويم. خداوند ميگويد من سال هاي ملخ خورده تو را به تو برميگردانم و منظور از ملخها در اينجا همان ترسها، شکستها و حسرتهايمان ميباشد. نويسنده تشويقمان ميکند که هرگز از فقر و فقدان سخني نگوييم زيرا که در اين صورت آنها بر ما حکم خواهند راند
خيلي از امور در زندگي ما از قانونهاي مختلفي مثل خرافات، حس ششم، طالع بيني، چشم خوردن، منفي گرايي، محکوميتها و هر کلام منفي و لعنت پيروي ميکنند.
هر چقدر با توانايي و قدرت خودمان به جنگ آنها برويم پيروزي غيرممکن است، اما کلام خداوند همچون چشمهاي است که تمامي آنها را ميشويد و آناني که در زير فيض خداوند هستند از برکت آنچه خداوند برايشان در نظر دارد سهيم هستند و هيچ قانوني بر آنها اثر ندارد. او اشاره دارد کساني که در فيض خداوند هستند از قانون شريعت، مذهب و هر قانون، خرافات و لعنت آزاد هستند.
نويسنده در اين بين ما را تشويق ميکند تا خواستههايمان را از خداوند طلب کنيم و اهميت حق الهيمان و اراده خداوند را متذکر ميشود. چون تنها اگر هدايت شدنِ ما منطبق بر اراده خداوند باشد برکت و نيکويي در آن خواهد بود. «اگر خداوند خانه را بنا نکند، بنايانش زحمتِ بيهوده ميکشند.» (مزمور 127: 1)
وقتي که انسان به پشتوانه قدرت مقتدر خداوند نيرومند باشد با حرکت عصاي معجزهگر کلام خود ميتواند وضعيت نامطلوب را تغيير دهد و با اين حرکت ميتواند غم را به شادي، بيماري را به تندرستي، تنگدستي را به وفور و فراواني نعمت تبديل کند. قدرت تکاندهندهاي است ولي هرگز هيچ چيز به خودي خود تکان نميخورد. هرگاه انسان بتواند در مواقعي که اوضاع و شرايط مناسبي ندارد و همه چيز عليه اوست، آرامش و خونسردي خود را حفظ کند آنجاست که خداوند ميگويد شما آرام باشيد من براي شما خواهم جنگيد و آن زمان انسان اقتدار دارد تا به طوفانهاي زندگي آرام باش بگويد.
نويسنده ما را تشويق ميکند تا از ذهن نيمه هوشيارمان براي تجسم آنچه نيکوست استفاده کنيم و چيزهايي که در گذشته در اين قسمت ضبط شده را دور بريزيم.
او بارها از ترس بعنوان نقطه مقابل ايمان صحبت ميکند و متذکر ميشود که با ترس حتماً شکست ميخوريم. ترس تکيه بر نيرويي ناشناختهاي است که قدرتش محدود است، اما خداوندِ ما شاه شاهان است و هيچ قدرتي بالاتر از او نيست.
پس بدانيم که هيچ خطري ما را تهديد نميکند و هيچ بلايي به جايگاه ما نميرسد. با محبت به خدا ديگر ترسي وجود ندارد بلکه محبتِ کاملْ ترس را از بين ميبرد.
او ميخواهد زندگي جديدي به ما ببخشد، آيا ما ميخواهيم؟
«پس بياييد هر بارِ اضافي و هر گناه را که آسان به دست و پاي ما ميپيچد از خود دور کنيم و با استقامت در مسابقهاي که براي ما مقرر شده است، بدويم.» (عبرانيان 12: 1)
هر انساني يک طرح الهي دارد. همانطور که تصوير کامل درخت بلوط در دانهي آن وجود دارد الگوي الهي حيات انسان نيز در هوشياري برتر او نقش دارد.
در طرح الهي محدوديت وجود ندارد و همه چيز کامل است. پس سلامت، ثروت، محبت و بيان کامل نفس را دارا است.
خداوند تامين کننده و فراهم کننده تمام نيازهاي ماست و همه چيز را از قبل مهيا نموده است. اما زماني ما ميتوانيم دريافتش کنيم که ايمانِ محض به کلام خداوند داشته باشيم.
پيشنهاد ميکنيم اين کتاب را تهيه و در دسترس دوستان و خانواده خود قرار دهيد. باشد که سفر روحاني آنها آزاد از هر بند و اسارتي آغاز شود و شفاي حقيقي و ابدي خداوند را دريافت کنند.
مسح، قدرت و محبت خدا با شما