در قسمت سوم انضباطهای روحانی با شما هستیم.
کتاب انضباط روحانی در سه بخش انضباطهای درونی، انضباطهای بیرونی و انضباطهای گروهی نوشته شده است که دو بخش اول را در مجلههای شماره ۴۰ و ۴۱ به صورت تیتروار و تشویق کننده برای مطالعه با شما در میان گذاشتهایم.
این ماه هم بخش نهایی انضباط گروهی را با هم در میان میگذاریم تا این کلمات شما را به مطالعه کامل کتاب تشویق کند.
در انضباطهای گروهی نویسنده انضباط اعتراف، پرستش، هدایت و جشن و سرور را با ما مطرح میکند.
در ابتدا ضرورت انضباط روحانی را که در شماره های پیشین در موردش صحبت کردیم را یادآور میشویم، سپس قسمتهایی از این کتاب در خصوص انضباطهای گروهی را برای شما اشتراک میگذاریم.
انضباطهای روحانی یک سلسله کارهای سخت و یکنواخت که دزد شادی است نمیباشد، بلکه برعکس شادمانی موضوع اصلی همه انضباطهاست. تلاش انسانی کافی نیست و پارسایی هدیه خدا است لیکن آنچه نادرست است نتیجه گیری ماست، زیرا خوشبختانه کاری هست که ما باید به سهم خود انجام دهیم، نباید بر سر دوراهی با تلاشهای انسانی یا تنبلی و بطالت گیر کنیم؛ آری انضباطهای روحانی ما را قادر میسازد تا خود را در معرض عمل خدا قرار دهیم تا او ما را متحول سازد.
انضباطهای روحانی ما را به چالش وامیدارد تا خدا و زندگی طبق حیات مسیح را بشناسیم. آری انضباط روحانی ما را به بلوغ روحانی رشد دعوت میکند.
هدف از انضباط، رهایی از اسارت، مشقت، بار، نفعِ شخصی و ترس است؛ وقتی فرد از تمامی اسارتها رها شود، دیگر نمیتواند انضباطها را عملی سخت و یکنواخت بنامد. آواز خواندن، رقص کردن و حتی بانگ شادی سر دادن از مشخصههای انضباطهای زندگی روحانی است.
انضباط اعتراف
پس ای عزیزان، همانگونه که همیشه مطیع بودهاید، نه تنها در حضور من، بلکه اکنون بسی بیشتر حتی در غیابم، نجات خود را ترسان و لرزان به عمل آورید؛ (فیلیپیان ۲: ۱۲)
کتاب مقدس نجات را شامل دو چیز میداند؛ واقعه و فرآیند. انضباط اعتراف بدون صلیب تنها اثر درمانی روانشناسی دارد در صورتی که بسیار فراتر از اینهاست و مستلزم تغییر عینی در رابطه ما با خدا و تغییر ذهنی در خود ماست. صلیب واسطهی شفا و متحول کننده روح و درون آدمی است.
مادامی که خدا فیض عطا نکند هیچ اعتراف اصیل و واقعی صورت نمیگیرد، در عین حال کارهایی نیز هست که ما باید انجام دهیم و این انضباط را داشته باشیم. اعتراف هر دو ویژگی انضباط فردی و جمعی را با هم دارد.
پس نزد یکدیگر به گناهانِ خود اعتراف کنید و برای یکدیگر دعا کنید تا شفا یابید. دعایِ شخص پارسا، با قدرت بسیار عمل میکند. (یعقوب ۵: ۱۶)
اعتراف ممکن است برای ما انضباط دشواری باشد، چون جماعت ایمانداران را جماعت مقدسی میدانیم تا جماعت گناهکاران. گاهی احساس میکنیم دیگران مدارج تقدس را طی کردهاند و فقط ما در گناه خویش وا ماندهایم، از این رو خودمان را از یکدیگر مخفی میسازیم و در دروغهای پنهان و ریاکاری به سر میبریم .اما اگر این را به یاد بیاوریم که قوم خدا پیش از هر چیز قومی گناهکارند آزادانه میتوانیم دعوت بیقید و شرط خدا را برای بازگشت بشنویم. آری همه ما با هم گناهکاریم و از اعتراف متقابل قدرت شفا بخش صادر میشود و متحول میشویم.
اگر گناهان کسی را ببخشایید، بر آنها بخشیده خواهد شد؛ و اگر گناهان کسی را نابخشوده بگذارید، نابخشوده خواهد ماند.» (یوحنا ۲۰: ۲۳)
چه موهبت عظیمی و چه خدمتی حیات بخش داریم که میتوانیم اعتراف به گناه را بشنویم و در نام مسیح آن را ببخشائیم و در واقع یادآور خون و بهای پرداخت شده آن توسط عیسی مسیح شویم.
بونهوفر مینویسد: «فردی که در حضور برادری به گناهانش اعتراف میکند میداند که دیگر تنها نیست، او حضور خدا را در واقعیت حضور شخص دیگر تجربه میکند. مادامی که در اطراف به گناهانمان تنها هستیم، همه چیز تاریک باقی میماند، ولی در حضور برادری دیگر، گناه چارهای ندارد جز این که به حضور نور آورده شود.»
در اعتراف به گناه باید بدانیم که تمام گناه را پذیرفتهایم و همچنین آمرزش آن را نیز دریافت کردهایم. اگر به صورت مکتوب گناهانمان را اعتراف کنیم جایی برای تقصیر را گردن دیگران انداختن نداریم. گناه را نمیتوان فقط تصمیمی اشتباه نامید و جایی هم برای سرزنش خانواده و همسایه وجود ندارد. این بهترین نوع واقعیت درمانی است و مسئولیت عملمان را خودمان بر عهده میگیریم و بخشی که برای ما آماده است را دریافت میکنیم.
انضباط اعتراف، به ظاهر سازی خاتمه میدهد. دعوت خدا از کلیسا این است که با آزادی کامل به انسانیت خطاپذیر خویش اعتراف کند و فیض آمرزنده و نیرو بخش مسیح را بشناسد؛ صداقت به اعتراف میانجامد و اعتراف تحول پدید میآورد.
انضباط پرستش
پرستش یعنی شناختن حس کردن و تجربه کردن مسیح قیام کرده در میان جماعت ایمانداران یعنی وارد شدن به جلال خدا. پرستش پاسخ انسان است به گامی که خدا نخست برداشته؛ پرستش ما پاسخی است به محبتی که از قلب پدر سرچشمه میگیرد و ریشه آن در روح و راستی است.
نحوه پرستش مانند مَشکی میماند که پرستشمان را در بر میگیرد اما خود پرستش نیست. ما در مسیح آزادیم شیوهای را برگزینیم که پرستشمان را تقویت میبخشد و اگر شیوهای است که مانع میشود مسیح زنده را تجربه کنیم باید از آن رها شویم؛ ما میبایست خداوند خدای خود را بپرستیم.
آ. دبلیو. توزر میگوید: جوهره بت پرستی این است که به خدا به گونهای بیاندیشیم که شایستهاش نیست.
آری ما شدیداً نیازمند شناخت خدا هستیم. شناخت خدا ما را به اقرار وامیدارد و در مقابل قدوسیت تابناک خدا وسعت گناهمان آشکار میشود. هر چقدر فیض را درک میکنیم بیشتر جرم و تقصیرمان را شناختهایم.
رهبر پرستش عیسی مسیح است و اوست که همه چیز را کنترل میکند. در پرستش دست جمعی میتوانیم با حضور کمی زودتر از شروع مراسم و دعا کردن برای اعضای کلیسا پرستشی ژرف را تجربه کنیم.
در این فصل آمادگی برای پرستش و اولویت آن و گامهایی به سوی پرستش به صورت کاربردی و ملموس با ما در میان گذاشته شده است. در نهایت ما پرستش را با پرستش کردن میآموزیم .پرستش با انتظاری مقدس آغاز میشود و با اطاعتی مقدس نیز پایان مییابد.
و در دو فصل انتهایی کتاب انضباط گروهی هدایت و جشن و سرور را داریم. شما را تشویق میکنم تا این کتاب را با دقت بخوانید و در به اتمام رساندن آن عجله نکنید بلکه بتوانید آن را در زندگی خود عملی کنید. ایمان دارم که باعث تحول عمیقی در شناخت خدا در زندگیتان خواهد شد.
برکت خدا با نویسنده این کتاب باشد و همچنین با شما خواننده عزیز.
المیرا عزیزی