درودی دوباره به شما دوستداران هنر.
باز هم در این صفحه باهم هستیم تا نگاهی به استادان هنر داشته و برآثارشان تاملی کنیم. باشد که با تامل بر این آثار وارد رابطهای عمیقتر با خداوند شویم.
عیسی در خانه مریم و مارتا
این تابلو اثر «دیگو رودریگز» میباشد که در در سال 1620 در ابعاد 60 در 103 سانتیمتر با رنگ روغن روی بوم کشیده شده است. دیگو نقاش اسپانیایی بود که در سالهای 1621 تا 1665 زندگی میکرد. او این اثر را بر اساس انجیل لوقا باب دهم به تصویر کشیده است.
عیسی به خانه مریم و مارتا وارد میشود، پس مارتا سریع به آشپزخانه رفته تا برای عیسی تدارک ببیند و مریم تمام وقت پایین پای عیسی نشسته بود و حرفهای او را میشنید. مریم چه چیز از عیسی دیده بود که لحظهای از عیسی جدا نشد؟
مارتا در حقیقت میخواست تدارکی عالی برای عیسی ببیند و بهترینها را تقدیم میهمان خانهاش کند، اما مریم پایین پای خداوند نشسته و به حرفهای او گوش میدهد.
امروز ما کدام را انتخاب میکنیم، در زندگیهایمان چطور عمل میکنیم! مانند مارتا که از عیسی جدا شد تا خدمتی انجام دهد یا مریم که پایین پای عیسی نشست تا با عیسی خدمت کند؟
در تابلو یک پنجره میبینیم که عیسی و مریم هستند و یک قاب کلی که مارتا میباشد. ما هم دنیا را یک قاب بزرگ میبینیم و فکر میکنیم آن درست است، اما مسیح میگوید «من در تنگ و باریک هستم؛» زاویه درست جایی است که مریم و عیسی نشستهاند و قاب اصلی اشتباه است. آمین که ما هم مثل مریم به ریشه وصل شویم. در این نقاشی ماهی نشانه برکت، تخم مرغ نشانه تولد تازه در عیسی و جام هم نشانی از خون عیسی است. مارتا میخواست عیسی را برکت دهد اما در حقیقت این عیسی بود که آمده بود تا او را برکت دهد.
شام در عمائوس
این تابلو اثر میکل آنجلو نقاش و هنرمند فعال ایتالیایی میباشد. او در نوع و تکنیکهای نقاشی یک تحول بزرگ ایجاد کرد؛ این هنرمند بخاطر شخصیت خشنی که داشت حتی یکبار بخاطر قتل بازداشت شد و در نهایت در سن 39 سالگی بر اثر مالاریا درگذشت. او این تابلو را در ابعاد 139 در 195 سانتیمتر با رنگ روغن روی بوم در سال 1601 بر اساس انجیل لوقا باب 24 به تصویر کشیده است.
پطرس و کلیوپاس در راه رفتن به مقبره بودند تا آنچه برای عیسی رخ داده بود را ببیند اما در منطقهای به نام عمائوس عیسی بر آنها ظاهر گشت، هر چند او را نشناختند اما از او خواستند تا با آنها بماند. در این تصویر پیاله و انگور نشان از عهدی تازه و نان نشانی از خود مسیح است. نقاش با استفاده از سایهپردازی تصویر ماهیای را در کنار میز به تصویر کشیده است که نشان از برکتیست که در مسیح داریم و انار هم نشانه کلیسا میباشد.
این یک میز معمولی نیست زیرا نشانی از تاک حقیقی میباشد. وقتی شاگردان در آن میز و خوردن نان شریک شدند عیسی را شناختند چرا که با مرگ و قیام او نیز شریک شدند. امروز شاید ما هم عیسی را بعنوان پیامبر و پیام آورنده صلح میبینیم، اما تا صلیب و قیام او را درک نکنیم نمیتوانیم او را بشناسیم؛ عیسی کفاره گناهان ما شد و ما با ایمان آوردن به او وارد عهدی تازه و حیات جاودان میشویم.
بیرون راندن صرافان از معبد
این اثر از نقاش و مجسمهساز اسپانیایی بنام دُمنیکاس ملقب به «اِلْگِرکو» میباشد. او در طراحیهای خطی و استفاده از محدودیتهای رنگی بسیار زبانزد بوده است. «الگرکو» این تابلو را در سال 1600 با رنگ روغن بر روی بوم بر اساس انجیل مرقس باب 11 به تصویر کشیده است.
عیسی با وارد شدن به معبد میبیند که مردم بجای دعا و عبادت به خرید و فروش پرداختهاند، پس تمام میزها و وسایل آنها را بیرون انداخت و گفت این معبد جایی برای پرستش قومها میباشد؛ مسیح با اینکار معبد را پاکسازی کرد. امروزه ما بعنوان معبد خدا، عضوی از کلیسا و بدن مسیح چطور زندگی میکنیم؟
در تصویر سبدهای خالی که نقاش به تصویر کشیده است نشان از آن است که ما با این سبدهای خالی نمیتوانیم خدمت کنیم و با الهیات، اطلاعات و دانستههایمان نمیتوانیم سبدهای خود را پر سازیم. زنی را در گوشه سمت راست میبینیم که برخلاف همه به سمت مسیح میآید تا سبد خالیش از شناخت مسیح و رابطه با او پر شود. دو تابلوی روی دیوار نمایانگر باغ عدن است که بعد از نااطاعتی آدم و حوا از باغ رانده شدند، چیزی که در معبد اتفاق افتاد.
نقاش با استفاده از مهارت خود در تکنیک نقاشی سعی بر این کرده توجه مخاطب را به صندوقی که سنگین است جلب کند؛ صندوقی که نشان از اطلاعات، پول یا جلال خودمان میباشد. آمین که امروز با درک از قیام مسیح سبدهای خالی ما نیز پر شود و با او وارد رابطه عمیقتر شویم.
پرستش گوساله طلائی
این تابلو اثر نیکولاس پوسین نقاش فرانسوی میباشد. او به دلیل خطوط کشیده شده و منطقی که در ترسیم آثارش به کار میگرفت نقاشیهایش قابل تامل و بسیار برجسته خوانده شده است.
نیکولاس این تابلو را با تکنیک رنگ روغن روی بوم در ابعاد 154 در 214 سانتیمتر در سال 1634 بر اساس خروج باب 32 به تصویر کشیده است. قوم خدا به رهبری موسی از مصر بیرون آورده شدند و زمانی که موسی برای ملاقات با خدا بالای کوه میرود تا روش نزدیک شدن به خدا و فرمانهای او را مکتوب بر لوحی سنگی دریافت کند قوم بدون منتظر ماندن موسی به هارون شکایت میکنند که موسی شاید برنگردد، پس برای ما خدایی بساز تا او را بپرستیم؛ و هارون با استفاده از طلا گوسالهای میسازد. آنها میخواستند خدای خودشان را به روش و فرهنگ دیرینه خود و چیزی که در ذهنشان بود به شکل بتی ساخته و بپرستند. بالای سر گوساله طلائی شاهد ابرهای تیره و تاریک و بالای سر موسی که از بالای کوه پایین میآید شاهد ابرهای روشن هستیم، همچنین درخت خشک پشت گوساله نشان از نبودن حیات میباشد.
خدا در حال مکتوب کردن روشهای نزدیک شدن قوم به خودش بود اما آنها بتی میسازند و فکر میکنند که در حال پرستش خداوند هستند. کودکانی را در تصویر میبینیم به این معنا که آنها از رفتار ما الگوبرداری میکنند و عملکرد ما بر روی نسل بعدی تاثیرگذار خواهد بود.