شناسنامه فیلم:
“تابو” ساخته خسرو معصومی در مقام کارگردانی و به نویسندگی ایشان در سال 1394 بر روی پرده نقره سینما رفت و نقش آفرینی بسیاری همچون الناز شاکردوست و جمال اجلالی به شکل گیری این اثر کمک بسزایی را ایفا کرده است.
معصومی که قبلاً فیلم‌هایی چون “آقای بخشدار”، ” دلباخته”، ” پر پرواز”، “خرس” و… را در کارنامه هنری خود ذخیره دارد اینبار با تلاشی دوباره برای بدست آوردن جایگاه قدیمی برخی از فیلم‌هایش دست به ساخت تابو می‌زند.
خلاصه فیلم:
بهار (الناز شاکردوست) در پی دست یافتن به زندگی عاشقانه و طبیعی‌اش از جشن ازدواج اجباری خود فرار کرده تا شاید زندگی خود را نجات بخشد. سالار، پیرمرد و ملاک بزرگ شهر در پی ازدواج چهارم خود با بهار در پی او دست به عمل خشونت آمیز و تهدید می‌زند تا شاید بهار را بیابد.
با پیگیری بهار را در کشتی به گل نشسته‌ای می‌یابند که حال با پسر مورد علاقه خود ازدواج کرده است اما…
بررسی فیلم:
“تابو” نمادی از تلاش انسانها برای دستیابی به آرامش و عشق است و ناکامی همه انسانها در این مهم.
کشتی به گل نشسته و خراب و بی‌حرکتی که تمامی قصه و داستان به آنجا ختم می‌شود، ولی غافل از آنکه هیچ راه گریز و نجاتی در این کشتی بساحل نشسته نخواهد بود.
در قدم اول پدری را می‌بینیم که در پی‌گریز و نجات از بدهی و بار اقتصادی تصمیم می‌گیرد دختر خود را به ازدواج با ملاک پیری مجبور کند. قدم بعد مادری که سعی دارد راه چاره‌ای برای زندگی مقروض همسرش بیابد و هم از طرفی دختر با ازدواج با ملاک ثروتمند دیگر طعم تلخ بدهی و بار قرض را متحمل نشود، اما این نیز کشتی به گل نشسته است و راه نجات نخواهد بود بلکه به مرگ و دیوانگی و بند و اسارت ختم خواهد شد.
قدم بعد سالار، ملاک ثروتمندی که برای داشتن فرزند و وارثی سعی می‌کند در پی ازدواج‌های مکرر به آن دست یابد، غافل از اینکه این نیز راه نجات نیست و کشتی بساحل نشسته است.
برادران سالار که در پی بدست آوردن آرامش و فرو نشاندن آتش خشم خود هستند و انتقام و دسیسه برای این آتش، نه تنها باعث فرو نشاندن خشم‌شان نخواهد شد بلکه کشتی به گِل فرو رفته است.
دختری که برای فرار از فرهنگ، جبر و زور پدر و برای دست یابی به عشق واقعی دست به فرار و راه‌های خود می‌زند غافل از آنکه به کشتی شکسته و بیفرجامی ختم خواهد شد.
معلمی که در پی نجات دختر دلخواهش تن به ازدواجی می‌دهد که شاید راه نجاتی برای هر یک از آنها باشد در حالی که این نیز به گل نشسته و نجات واقعی نخواهد بود و…
کشتی نجات ما انسان شد تا بر روی صلیب بار دیگر ما را به آغوش آن پدر قدوس و وارد شدن به حضور او قادر سازد و با قیام بی‌مانندش از مردگان راهی تازه و حیاتی نو به ارمغان آورد تا هر که به او ایمان آورد فرزندان خدا شوند و با هدایت روح او که در ایمانداران عمل می‌کند در جاده او و راه او قدم برداریم و در زیر پادشاهی او و دستان محافظ او آرامی یابیم.
قیام بر شما مبارک
