سلام میکنیم به شما همراهان عزیز صفحه «تاریخسازان آسمانی.» در ماهنامه قبل خواندید که چگونه جنبش پروتستان شکل گرفت و بسیاری به تعالیم کلیسا و پاپ اعتراض کردند. در این قسمت به چند شخصیت دیگر میپردازیم و با زندگی آنها آشنا میشویم.
همانطور که جمله معروف تاریخسازان آسمانی هربار بیان میکند:
«مردم معمولاً شکنجه و مرگ دردناک را به خاطر چیزهای دروغ تحمل نمیکنند.»
هنری ووز، یوهان اک و لمبرت تون(۱۵۲۳)
خواندن کتاب اشتباه ممکن است به قیمت جان شما تمام شود. بعد از سال 1521 خواندن هر کتابی از «مارتین لوتر» در سرتا سر اروپا جرم محسوب میشد. لوتر در همان سال در «ورمز» آلمان دیدگاه خود را در رابطه با الهیات ارائه داد. کلیسا نیز با صدور بیانیه مشهور تحت عنوان «فرمان ورمز» نوشتههای لوتر را غیرقانونی اعلام کرد. ولی از آنجایی که مارتین لوتر یک راهب «آگوستینی» بود، تعالیم او در سطح گستردهای توسط جماعتی که بسیار منضبط بر قوانین دینی رفتار میکردند پذیرفته و اجرا میشد. به طور مثال در «آنتورپ» شهری در بلژیک «آگوستینیان» انجیل را همانطور که لوتر تعلیم میداد با اشتیاق میخواندند و موعظه میکردند.
اما مشکل اینجا بود که آنتورپ در فاصله بسیار کمی از دانشگاه «لوون» واقع شده بود لذا طولی نکشید که اساتید الهیات آن دانشگاه این تعالیم را شنیدند و به آن واکنش نشان دادند. در سال ۱۵۵۲ تمامی اعضای آگوستینیان بازداشت و تشکیلات و تاسیسات آنها به شکل غیرقابل جبرانی منهدم شدند درست مانند ساختمانی که به دلیل نقض قوانین ایمنی به ناچار باید منهدم بشود. (در اینجا منظور نقض قوانین معنوی و روحانی است.)
«جیمز پروبست» یکی از راهبان آگوستینیان بود که در نهایت توانست از تله اتهامات خود را برهاند، دستیارش «ملکیور میلیش» نیز از عقیده خود انصراف داد و به مجمع تفتیش آزادی عقاید پیوست. از میان راهبان آگوستینی سه تن تصمیم گرفتند که بر عقیده و وجدان خود پایبند بمانند و از این رو آنها از جمله اولین افرادی بودند که به خاطر انکار پاپ، شرکت در مراسم عشاءربانی و سایر مقررات کلیسا که پایه و اساس کتاب مقدسی برای آنها نداشت، جان خود را از دست دادند. در تاریخ ۱ ژوئیه ۱۵۲۳ «هنری ووز» و «یوهان اک» در حمایت از ایمان خود به مسیح و مبارزه با دستورات کلیسایی به شهادت رسیدند. «لمبرت تون» نیز خواستار زمانی برای تأمل در ترک اظهارات خود شد ولی در نهایت او نیز به دلیل ایمان حقیقی به انجیل و مسیح جان خود را از دست داد.
محاکمه راهبان مذکور با محاکماتی که در سایر مناطق برگزار میشد متفاوت بود. در این محاکمه، اتهامات بیشتر مربوط به اعتقادات دینی و مباحث مذهبی بود تا مسائل سیاسی. دستگاه قضایی اصرار داشتند تا «متهمان از عقیده خود دست بکشند و به آنچه که آنها میگویند بازگردند» و حاضر بودند در صورتیکه با کلامشان موافقت کنند، آنها را عفو کنند. وقتی به آنها گفته شد که شما توسط مارتین لوتر گمراه شدهاید، هنری ووز پاسخ داد: «بله! ما توسط او به گمراهی کشانده شدیم، همانطور که رسولان، توسط مسیح به گمراهی کشانده شدند.» ( این امر به معنی اعترافی است که آنها در راه درستی بودهاند و اعتقادات لوتر هدایت کننده آنها بوده است.) وقتی از آنها سوال شد که آیا از اینکه فرمان پاپ را نقض میکنند ترسی ندارند؟ آنها پاسخ دادند: «ما به فرمانهای خدا ایمان داریم و نه آییننامههای انسانی که نجات و محکومیت را به ما تحمیل میکنند.» این پاسخها مانند جرقههای آتش بر روی چوبهای خشکی بودند که در نهایت زندگیشان را از آنها گرفت.
مارتین لوتر هم از شنیدن خبر اعدام دردناک آنها در ملاء عام بسیار اندوهگین شد. او گفت: «این رسالتی که از آن دفاع میکنیم دیگر یک بازی ساده نیست بلکه بهای آن خون است.»
«هر که بخواهد جان خود را حفظ کند آن را از دست خواهد داد و هر کس جان خود را به خاطر من از دست بدهد،آن را حفظ خواهد کرد.» (متی باب 10 آیه 39)
سپس او ترانه دو شهید در راه مسیح را که در «بروکسل» توسط «سوفیستها» در «لوون» سوخته شدند نوشت:
«دشمن قدیمی آنها را به دام انداخته بود، با تهدیداتی آنها را ترسانده بود، به آنها گفته شد تا واژه خدا را انکار کنند و سعی میکردند ایشان را فریب بدهند به همین منظور بسیاری از سوفیستهای لوون را گرد هم آوردند آنها با تمام حیلههایشان ناتوان ماندند و روح خداوند آنها را شکست داد. آنها موفق نشدند.»
«ای برادران من، وقتی که در امتحانهای گوناگون میافتید، آن را کمال خوشی بدانید. چونکه میدانید که امتحان ایمان شما، صبر را پیدا میکند.»
(یعقوب باب 1 آیات 2 و 3)