نام کتاب : قدرت عظيم دعا
نام نويسنده : سامي تيپت
درودي ديگر به شما عزيزاني که مشتاق رشد و بلوغ روحاني در خداوندمان هستيد. اميدواريم با خواندن اين صفحه مشتاق شده و اين کتاب که فصل به فصلش ما را به تامل وا ميدارد تا براي محيط و دنياي اطرافمان در دعا بايستيم را به صورت کامل مطالعه کنيد.
نويسنده کتاب «قدرت عظيم دعا» اين کتاب را تقديم ميکند به کساني که حاضرند تا براي بوجود آمدن بيداري روحاني قدمهاي لازم را بردارند. او به ما کليدهايي در مورد دعا ميدهد تا با آنها بتوانيم درهايي از قدرت و عظمت دعا را باز کنيم و به طور کلي دعا کردن را بشناسيم.
دعا بزرگترين خدمت و وظيفه ماست و به اين معنا نميباشد که به حضور خدا برويم و از او چيزي دريافت کنيم بلکه دعا عبارت است از ملاقات با خداي قدوس و مشارکت و داشتن رابطه با او…
«سامي تيپت» ما را تشويق ميکند تا هر روزه و در نظم دعا کنيم، در غير اينصورت مثل اين است که ميگوييم پدر آسماني من به تو احتياجي ندارم و بدون اينکه تو به من قدرت عطا کني هم ميتوانم زندگي کنم!
نويسنده در ابتدا از رابطه خودش با مردان دعا صحبت ميکند و پيروزي که با آنها چشيده بود را بيان ميدارد آري مرداني که با ايمان دعا ميکنند و همچون حزقيال به زنده شدن استخوانهاي خشکيده اميد و ايمان دارند. کسي جز خداوند نميتواند اين اميد را در آنها ايجاد کند؛ دعايي که جواب آن پيروزي است و اعتماد به خدا کليد آن.
بلي! پيروزي ما از خداوند است نه بر اثر برنامههاي عالي يا نتيجه تبليغات صحيح و حمايت مالي! او تجربهاش را در اين موضوع با خوانندگان در ميان ميگذارد که چطور خداوند وعده دهنده امين است؟ خدايي که دعا را ميشنود و جواب ميدهد و اذعان ميدارد تنها لباسي که فرزند خدا ميتواند بپوشد عدالت و فيض مسيح است که باعث به وجود آمدن قلبي فروتن در او ميشود.
آنچه قلب ما را در هنگام دعا به خدا نزديک ميسازد عبارت است از فروتني و آنچه دعا را به سوي خدا به پرواز در ميآورد افتادگي و فروتنـي است. پيروزي از قلب فروتن جاري ميگردد چون شخص فروتن معني فيض خدا را درک کرده است و بهترين نمونه براي ما نيز عيسي ميباشد که زندگياي بر اساس فروتني داشت؛ خداوند ملکوت خود را بر چنين قلبي بنا ميکند.
عيسي ميدانست که فروتني قبل از جلال يافتن قرار دارد. هرچند که او به صورت ابدي، يعني در گذشته و حال و آينده خداست، تصميم گرفت خودش را فروتن کند و انسان شود؛ او به عنوان انسان وقت زيادي صرف دعا نمود و در هيچ موردي مستقل عمل نکرد، بلکه همواره به پدر آسماني اتکا داشت. دعاي او فروتني او را نشان ميداد.
اما براستي چه لزومي براي دعا کردن است؟ آيا خدا صداي ما را ميشنود؟ آيا ما در دعا پيروز هستيم؟ چه موانعي براي دعا کردن وجود دارد؟ آيا دعا يک عمل مذهبي است؟ اثر دعا چيست و روش دعا چگونه است؟
اگر چنين پرسشهايي ذهن شما را درگير کرده است به شما پيشنهاد ميدهم اين کتاب را به صورت کامل مطالعه کنيد. با توجه به فرهنگي که ما فارسيزبانان از آن آمدهايم شايد از دعا کردن فرار ميکنيم؛ شايد به دنبال روش خاصي هستيم و دعا کردن را وسيلهاي براي دريافت نجات ميدانيم، اما دعا در يک جمله مشارکت ما با خداست. خدايي که قادر مطلق است؛ و خالق اين جهان مشتاقانه هر روز و هر لحظه منتظر ماست تا او را وارد عملکردهاي زندگيمان کرده و نظر و اراده او را بجوييم. دعا يک عمل مذهبي نيست! دعا صحبت کردن ما با خداست.
در مورد مشارکت با خدا 2 نکته مهم وجود دارد: اول فقط از طريق عيسي ميتوانيم با پدر آسماني مشارکت داشته باشيم، و دوم اينکه بايد منتظر خدا باشيم و درباره کلام او تامل نماييم.
آيا ما او را همواره کنار خود حس ميکنيم؟ او که بيوقفه با ماست را در کارها، حرفه، جلسات و… مشارکت ميدهيم؟ خداي خود را با تمامي دل و جان و قوت خود محبت کن؛ حکمي که قلبها را به آتش عشق دعوت ميکند. آيا دل و جان و توان ما در اختيار اوست؟ آيا ميخواهيم او اول باشد؟ اولِ اول…
نويسنده معتقد است که عيسي به 3 دليل در کليساي اوليه دعا را در الويت قرار داد:
1- چون فقط دعا ميتوانست رويا و شور و اشتياق آنها را براي نجات دنيايي که بر اثر گناه فاسد شده بود حفظ کند.
2- قلب ما از طريق دعا براي قبول پيام مسيح آمادگي مييابد. محال است بيايمانان به طور عادي ايمان بياورند؛ ما بايد براي لمس قلب آنها دعا کنيم.
3- خدا نه تنها بر اثر دعا قلب انسان را براي شنيدن پيام انجيل آماده ميسازد بلکه اعلام کننده پيام مسيح را نيز قوت ميبخشد و قوي ميگرداند.
انتظار کشيدن براي خدا آتش غيرت روحاني را در جان انسان مشتعل ميسازد و براي نجات جانها وارد مبارزه روحاني ميشود. انتظار کشيدن براي خدا ايمانداران را با بُعد تازهاي از زندگي مسيحي روبرو ميسازد و دربِ تمام برکات آسماني را به روي آنها باز ميکند. در بعضي از مواقع دعاهاي ما کم عمق و سطحي هستند چراکه با گفتن نيازهايمان شروع ميشود و با همين موضوع هم به اتمام ميرسد، اما عيسي به ما تعليم ميدهد که دعاي خود را با پرستش و شکرگزاري شروع کنيم. پرستش پاسخ ما به عظمت خداست و شکرگزاري پاسخ ما به نيکويي او؛ مزمور نويس چنين مينگارد: «به حضور او با حمد نزديک شويد.» (مزمور 95 : 2)
و آخرين قسمت دعا عبارت است از پرستش، و پرستش حقيقي در قلب افراد آغاز ميشود.
اما در دعا کردن موانعي هم وجود دارد اين موانع به شرح زير ميباشد:
مذهبي بودن: فقط با ايمان به عيسي مسيح ميتوانيم با خدا رابطه صميمانه داشته باشيم. هر راه ديگري مذهب ميباشد. عيسي فرمود: «من راه و راستي و حيات هستم، هيچکس نزد پدر جز به وسيله من نميآيد.» دعا براي کساني که با خدا رابطه صميمانه ندارند تنها يک وظيفه مذهبي است.
گناه: در اشعيا59 ميخوانيم که «ليکن خطاياي شما در ميان شما و خداي شما حائل شده است و گناهان شما روي او را از شما پوشانيده است تا نشنود.» ما بايد ياد بگيريم که دعا مشارکت با پدر است و اگر ميخواهيم با او مشارکت داشته باشيم بايد دستان پاک و دلي صاف داشته باشيم؛ خدا را تنها با چشمهاي يک قلب پاک ميتوان ديد.
تکبر: خدا با متکبران مخالف است. پس اگر در قلب ما تکبر باشد، چطور ميتوانيم با خدا وارد رابطه صميمانه شويم؟ تکبر باعث ميشود برويم و خود را با کسي مقايسه کنيم که مطابق معيارهاي ما زندگي نکرده است. ولي نگاه شخص فروتن به انسان نيست بلکه فقط به خدا نگاه ميکند، از اين روست که اشخاص اهل دعا فروتن هستند زيرا تکبر در دعاي حقيقي جايي ندارد.
روابط از هم پاشيده: دعا بر روابط ما تاثير ميگذارد… اگر ميخواهيم دعاي ما موثر باشد بايد به فکر اصلاح روابط از هم گسيخته خود باشيم اگر روابط خود را با برادران و خواهران در مسيح اصلاح ننماييم نميتوانيم با خدا مشارکت داشته باشيم.
مشغول بودن: بسياري از ما به قدري خودمان را گرفتار کردهايم که وقت بسيار کمي براي خدا داريم. فقط به اين فکر هستيم که از نردبان ترقي بالا برويم و در صندلي راحتي بنشينيم. در نسل حاضر کليسايي وجود دارد که دعا نميکند. هر کاري ميکنيم ايمانداران به جلسات دعا نميآيند ولي اگر برنامه تفريحي داشته باشيم بدون هيچ مشکلي ميتوانيم عده زيادي را جمع کنيم. وقتي به تقويم کليسا نگاه ميکنيم ميبينيم که برنامههاي متعددي در پيش است به طوري که ديگر وقتي براي مشارکت با خدا نميماند. ما مثل کليساي لائوديکيه شدهايم، عيسي بيرون ايستاده است و در را ميکوبد و ميخواهد داخل شود و با ما مشارکت داشته باشد.
خودخواهي: آخرين مانع براي دعا خودخواهي است. در کتاب يعقوب باب 4 آيه 3 چنان آمده است: «سؤال ميکنيد و نمييابيد از اين رو که به نيت بد سؤال ميکنيد تا در لذات خود صرف نماييد.»
نويسنده در بخش دوم کتاب درباره تعليم روش دعا صحبت ميکند. اينکه عيسي به ما يک الگو داد و آن دعاي ربانيست، اما هدف از آن درک کلمه به کلمه آن و در نظر گرفتن اساس آن براي دعاهايمان است.
شما را تشويق ميکنيم که اگر سوالاتي در خصوص دعا داريد و يا ميخواهيد در دعا رشد کنيد اين کتاب را به صورت کامل مطالعه نماييد و فراموش نکنيم که دعاي حقيقي به معناي تسليم شدن به اراده خداست.
فيض شناخت دعا با تک تک شما