لباس کهنه جامه نو
از همان ابتدای کتاب مقدس اهمیت قابل توجهی بطور سمبلیک به جامعه و پوشیدن رخت نو شده است. در این بخش نگاهی به نمونه و سمبل ردا و جامعه در کتاب مقدس خواهیم داشت.
کلام خداوند همواره ما را به سمتی سوق میدهد که جامههای کهنه را به درآوردید چون در مسیح جامه تازهای یافتهاید و ملبس شدهاید. کودک چند ماههای را تصور کنید که از حمام، بدون لباس در خانه میدود، میخندد و شرمندگی ندارد و خود را پنهان نمیکند.
آدم و حوا در جلال خداوند شریک بودند و بسان همان کودک پر از شادی و آرامی. بله خداوند انسان را اینگونه آفرید انسانی که به وسیله جلال خدا پوشیده شده بود و ملبس بود ولی شیطان آنها را به عریانی کشید با نااطاعتی آدم و حوا جلال خداوند از آنها دور شد و خود را عریان یافتند.
در سفر پیدایش باب ۳ میخوانیم آدم و حوا اولین کاری که پس از آن کردند این بود که از برگهای انجیر برای خود لنگها ساختند و به تن کردند. نمونهای از جامعه ساخته دست انسان؛ آنچه انسان با خود میاندیشید. مانند مذهب، اعمالی که فکر میکنیم عیبها، گناهان و تقصیرهای ما را میپوشاند و در حضور خداوند میتوانیم با اقتدار بایستیم، ولی نه…
در آیه ۸ میخوانیم که آدم و حوا وقتی صدای یهوه خدای خود را شنیدند خود را پنهان کردند. آنها لباسهایی که خود ساخته بودند را به تن داشتند ولی باز از شرم خود را پنهان کردند. جامهای خود ساخته نتوانسته بود شرم و احساس تقصیر آنها را بپوشاند و ترسیدند در حضور او باشند. نمونهای از روشهای زندگی خود ساخته انسان بدور از خداوند که با وجود ظاهر باز هم تهی بودند و خلاء را در قلب خود حس میکنیم.
خداوند بر فرزندانش جامههای مسیحایی دارد؛ یعنی جامه جدید مانند سایه و پوششی در تمام بخشهای زندگی ما میخرامد. بر افکار و اعمال و …
بارتیمائوس کور در انجیل مرقس باب 10 در کنار راهی نشسته بود و شنید عیسی از آن نواحی گذر میکند. فریاد کشید: «ای پسر داوود بر من رحم کن!» بارتیمائوس رو به عیسی داشت و رحمت و بخشش او را میطلبید و عیسی او را خواند.
اولین واکنش بارتیمائوس کور بعد از اینکه شنید عیسی او را میخواند در آیه ۵۰ بسیار زیباست. «او بی درنگ عبای خود را به کناری انداخت.» بارتیمائوس زندگی گذشته، افکار گذشته و به عبارتی ردای کهنه خود را در کناری انداخت و بسوی مسیح دوید.
در داستان دیگری در انجیل لوقا باب ۱۵ پسر گمشده که از نزد پدر خود رفته بود و در فقر و مشکلات و حقارت افتاده بود تصمیم میگیرد که به نزد پدر برگشته و طلب بخشش کند. شیوایی کلام آنجاست که بعد از بازگشت و اعتراف به پدر، اولین برکت پدر را در آیه ۲۲ میخوانیم: «اما پدر به خدمتکارانش گفت: بشتابید بهترین جامه را بیاورید و به او بپوشانید.» جامه تازه، برکت تازه، زندگی تازه و امیدی تازه…
در کتاب زکریا باب سوم نوشته شده: یهوشع به لباس پلید ملبس بود و فرشته گفت: «لباس پلید را از برش بیرون کنید و او را گفت: ببین عصیانت را از تو بیرون کردم و لباس فاخر به تو پوشانیدم.»
انسان قادر نیست با جامههای خودساخته به حضور پادشاه آسمانی رود. ما نیاز به ردای جدید که عیسی به ما میدهد داریم. در باغ عدن پس از نااطاعتی خداوند خون قربانی را ریخت و از پوستش لباس به آن دو پوشانید. نمونهای از قربانی کامل خداوند. بره بی عیب او عیسی مسیح که برای گناهان ما روی صلیب رفت و با ایمان به او لباس و جامه جدید برای به حضور خداوند رفتن مهیاست.
در انجیل متی باب ۲۲ میخوانیم در جشن پادشاه مهمانان بسیار بودند. در آیه ۱۱ نوشته شده: اما هنگامی که شاه برای دیدار مهمانان وارد مجلس شد، مردی را دید که جامه عروسی بر تن نداشت از او پرسید: «ای دوست، چگونه بدون جامعه عروسی بدینجا آمدی؟» این سوالی است که هر روزه باید به عنوان یک ایماندار به مسیح از خود بپرسیم. آیا به جامهای که به ما بخشیده ملبس هستیم یا هنوز در لباس کهنه خود سپری میکنیم.
آتشنشان برای خاموش کردن حریق لباس ضد حریق به تن میکند. اگر آتشنشان بعد از پوشیدن لباس مانند بقیه بایستد و نظارهگر حریق باشد چه تصور میکنید؟ باید در خور لباسی که پوشیده رفتار کند. مهم نیست در آتش چه کسانی گرفتارند و سابقه و افکار آنها چیست. آتشنشان همه را باید یاری رساند. شما به هر کاری فراخوانده شدید باید لباس مناسب آن شغل را بر تن کنید و اگر در خور لباس خود عمل نکنید مسئول و صاحب آن شغل عذر شما را خواهد خواست. ما به لباس محبت او ملبس شدیم و باید در خور جامه جدیدمان رفتار کنیم.
بیایید امروز بار دیگر عهدی با خداوند ببندیم که حیات جدید را به تن کنیم و دیگر هم شکل این عصر مشویم بلکه با نو شدن ذهن خود دگرگون شویم تا قادر به تشخیص اراده پدر آسمانی باشیم. ارادهای نیکو، پسندیده و کامل…