سلامی بیکران بر شما عزیزانمان در نقش و نگار و مجله اسمیرنا
در این شماره به آثاری از هنرمندان نام آشنای جهان خواهیم پرداخت و هدف از گردآوری این آثار در کنار هم، به یادآوری کار عظیم خداوند و محبت او در راه نجات ما خواهد بود. پس برای ورق زدن این یادآوری در ذهنهایمان و جاری شدن محبت او از درون ما بر دنیای سقوط کرده با نقش و نگار همراه شوید.
مرد رنجدیده و درد آشنا، نامی بسیار زیبا بر اثری از گریتین تات که در سال 1460 نقش بست میباشد. این اثر برگرفته از کتاب اشعیای نبی باب پنجاه و سوم است. در این باب اشعیا به پیشگوییهایی مسیحایی نوید داده است که صدها سال قبل از به وقوع پیوستن آنها نگاشته شده است. اشعیا عنوان میکند: خوار و مردود نزد آدمیان، مرد درد آشنا و رنجدیده. چون کسی که روی از او بگردانند خوار گشت و به حسابش نیاوردند…
در تمام سختیها، رنجها، مشکلات، ناعدالتیها و فغانها یادآوری آنکه مسیح درد آشنای ماست و برای من و شما رنج کشید و با دردهای ما غریب نیست میتواند این را در ما برانگیزد که برای به حضور این قدوس رفتن قدم برداریم و از پلی که مهیا شده است برای به آغوش کشیدنش جلو رویم.
این اثر در موزه هنری هلند نگهداری میشود.
سوگواری برای مسیح: اثری دیگر از گریتین تات در سال 1484 شکل گرفت که در همان نگاه اول بنظر میآید که چرا این نقاش از شخصیتهای متفاوت در این تصویر استفاده کرده است؛ شخصیتهایی که در کنار جسد مسیح حضور دارند. گریتین در این تصویر مرگ مسیح و رنجهای او را به تصویر کشیده است و در آن به فراهم شدن این نجات برای همگان اشاره دارد.
در صحنه پشت در پای صلیب فردی در حال رنج کشیدن است و در مرکز، مرگ مسیح را میبینیم که ما را از عدالت و مرگ روحانی رهانید. او به نیابت ما قربانی شد تا ما امروز بتوانیم به حضور پدر و در آغوش آن قدوس زیست کنیم. ثروتمند و فقیر، مذهبی و غیر مذهبی، یهودی و غیر یهودی و زن و مرد در این تصویر حضور دارند که نشانگر فراهم آمدن این نجات برای همگان است.
این اثر در موزه وین نگهداری میشود.
شستن پاها؛ اثری بسیار زیبا و قابل تامل از تیت تورتو که در سال 1548 میلادی نقش بست. موضوع اصلی این اثر شستن پاهاست که در گوشه تصویر میبینیم. مسیح در حال این خدمت و گذاشتن این سرمشق خدمت برای شاگردان خود است. این راه اصلی و خدمت حقیقی هر شاگرد مسیح است و دنبال کردن این سرمشق نمادی از فروتنی و محبت الهی است.
و اما در این تابلوی بزرگ، شکوه و عظمت دنیا به تصویر کشیده شده است. شخصی که در سمت چپ در حال بستن کفشهایش است نمادیست از راه و روش خودمان که سعی داریم آن را دنبال کنیم؛ در مقابلِ آن، شاگردی و راه و روش مسیح در سمت راست تصویر دیده میشود…
دنیایی که مردم در حال کار خود هستند؛ زورگیری که سعی دارد چیزی از کسی بگیرد؛ دزدی که از دیگری در حال ربودن است و یا فردی که گدایی میکند. در انتهای تابلو نمادی از کسانی که گدای محبت و رَوِش از دنیا هستند. همه این تصاویر در مقابل الگوی مسیح نمایانگر این است که شاگردان الگوی مسیح را دنبال میکنند نه الگوی دنیا را.
این اثر در موزه دلپرادو در مادرید نگهداری میشود.
تاج خار: اثری از لوکاس کراناچ است که در سال 1510 به تصویر کشیده شد. این نقاشی بر اساس انجیل مرقس باب 15 آیه 17 میباشد؛ زمانی که تاج خار بر سر عیسی نهادند و به تمسخر او را “پادشاه یهود” خواندند. خارها در این اثر با تمام تصویرْ و خودِ عیسی هم راستا و عجین شده است و گویای درد و رنج مسیح و سرشته شدن این درد و رنج با خدای ماست تا بهتر بدانیم او برای ما رنج کشید، درد آشناست و ما را بهتر از هر شخصی درک خواهد کرد و میشناسد.
این اثر در گالری شخصی وجود دارد و سالی دو مرتبه در معرض دید عموم نیز قرار میگیرد.