شـناسـنامه فیــــــــلم
«Hook» با نام فارسی «ناخدا چنگک» یکی دیگر از ساختههای کارگردان نامی سینمای آمریکا «استیون اسپیلبرگ» است. کارنامه هنری این کارگردان و تهیه کننده بزرگ سینما به قدری برجسته و عظیم است که لیست آن از توان این صفحه خارج است. اما برخی از درخشانترین این لیست همچون آروارههای کوسه، سری مهیج فیلمهای ایندیانا جونز (ترمینال)، سری فیلمهای بینظیر «پارک ژوراسیک»، «ایی تی»، «نجات سرباز راین»، «هوش مصنوعی»، «اگه میتونی منو بگیر» و دهها اثر بینظیر دیگر…
خـلاصــــــه فیــــلم
بعد از دزدیدن فرزندان پیترپن (با بازی رابین ویلیامز) توسط کاپیتان چنگک (با بازی داستین هافمن) زمان آن فرا میرسد که پیتر به هویت قدیمی خود در دنیایی متفاوت قدم بگذارد. فرشته (با بازی جولیا رابرتز) در پیدا کردن این هویت پیتر را هدایت میکند و دوستان قدیمیاش در شناخت این هویت و زندگی در آن به یاری دوست خود برمیخیزند.
بررسی فیلم
«هوک» مسیر بازگشت و زندگی در هویت اصلی و شناخت آن قدم برمیدارد. بازگشتی که وقتی در آن قدم میگذاریم ناشناخته و غریب است و حتی کمی باور نکردنی. پیتر باور ندارد که به دنیای تازهای که شناخته است تعلق دارد و عملکرد او نسبت به آن تعریف میشود و تواناییها و ضعفهایش در این متفاوت خواهد بود و با شناخت آنها راهی تازه برای برداشتن ضعفها و دریافت قوتها برایش باز خواهد شد.
در این فیلم تامل بر شخصیتها بسیار قابل گفتگو خواهد بود. کاپیتان چنگک که سعی دارد با دزدیدن فرزندان که نمادی از ثمرات است به قدرت موقتی خود دوام ببخشد و سعی دارد با دور کردن برکات و ثمرات از پیتر او را از تاثیر بخشی بر مردم و شهر باز دارد تا خود به قدرتی که دارد تداوم بدهد. کاری که دشمن ما ابلیس هر لحظه در کمین است تا انجام دهد و از هویت و ثمره آوردن دور نگه دارد تا نور و نمک مسیح در این دنیا نباشیم و نتوانیم در او عمل کنیم.
پیتر که هویت اصلی و تواناییهایش را نمیشناسد و حال با شناخت هر لحظه آنها که با باور و ایمان رابطه دارد قدرت درونی و کاری را که باید انجام دهد را بهتر و بهتر میشناسد.
دوستان پیتر که او را در شناخت و بدست آوردن هویتش تشویق و تمرین میدهند نمادی از ایمانداران که یکدیگر را با تشویق به هویت و زندگی در مسیح هدایت میکنیم و به عبارتی پاهای یکدیگر و راه و روشهای یکدیگر را در راه مسیح با فروتنی میشویم. یکی از زیباترین سکانسهای این فیلم صحنهایست که پیتر خسته از تمرین روزانه و گرسنه به پای میز غذا مینشیند و با بوی خوب غذا سرمست میشود، اما با کمال تعجب غذایی که دیگران میخورند را نمیبیند. دوستش به او میگوید که تا زمانی که زندگی تازه خود را نتوانی تصور کنی و رویا نداشته باشی موفق به دیدن این غذا نخواهی بود. اما با پیدا کردن رابطه و نقطه تلاقی ارتباط او قادر به دیدن غذا و خوردن آن میشود تا به کمال به سیری میرسد. نماد بسیار زیبایی از غذای روح و زندگی در کلام که خوراکی است فقط برای فرزندان چشیدنی و دیدنی و آن را میشود با ایمان و رابطه بدست آورد.
دنیا چنین خوراکی را نمیشناسد و آن را نمیبیند چرا که اگر آن را میتوانست ببیند دیگر برای بدست آوردن نیکوییها در باتلاقها و تاریکیها بدنبال آن نمیخرامید.
در زمان دیدن این فیلم به اهمیت نور و نمک بودن ما ایمانداران در جهان بیندیشیم و اینکه چطور هویت خود را در مسیح شناختیم و آیا در آن زندگی میکنیم و قدرتها و ضعفهایمان تسلیم اراده و نقشههای خداوند است؟
آمین که هر روزه تشویق کننده یکدیگر برای یافتن و زندگی کردن در هویت اصلیمان باشیم و در تمامی سختیها و مشکلات و در تمامی لحظات این را بیاد داشته باشیم که در مسیح نور و نمک این جهان هستیم و باید در آن به عنوان شاگردان او بدرخشیم تا نور او در ما به جهانیان تابان شود و مسیح و خداوند را بیابند و هویت حقیقی خود را بشناسند.