محصول را درو کن…
خداوند ما را به عنوان سفیران فرستاد تا همچون یک سفیر زندگی را تجربه کنیم، در دیار غربت اما در سفارتخانه پادشاهی او.
به عنوان یک تفکر و یک روش زندگی باید بدانیم که سفیران این پادشاهی بر روی زمین و این سرزمین هستیم پس طبق این خواندگی و دعوت قدم برداریم. مانند یک سفیر قوانین و فرمانهای پادشاه آسمانی را در سرزمین دیگر به اجرا بگذاریم. در «انجیل لوقا باب ۱۰» مسیح به این سفیران درک مطلبی را آشکار میسازد. محصول فراوان است و کارگر کم….
محصول «فراوان» است. اولین چیزی که مسیح توجه ما را به آن جلب میکند «فراوان» بودن محصول است. این اولین قدمی است که در پی آن اهمیت کارگر و سفیر او بودن ارزش خود را نمایان میکند؛ کارگران و سفیرانی که باید گوش به فرمان سرور و پادشاه باشند و همکاری با این پادشاه را درک کنند. خواست اوست تا همه توبه و به آغوش پر مهر و محبت و امن پدر بازگشت کنند. همه اینها از درک کلمه «فراوان» شروع خواهد شد. درک فراوانی مردمی که تشنه و گمشده هستند و در تاریکی قدم برمیدارند و درک نیاز آنها به نور و حقیقت شناخت خداوند.
چه شهادتها و داستانهایی از کار عظیم خدا در زندگی چنین گمشدگانی داریم و شنیدهایم که نمایانگر اهمیت این مهم است.
کلیسا و دریافت نجات اتمام و پایان کار نیست بلکه آغازی است برای فرستاده شدن به عنوان سفیران و کارگران او برای نجات مردم زخمی و گمشده این دنیا.
درک کلمه «فراوان» میتواند دگرگونی و تحولی در ما ایجاد کند که همچون شعلهای پر از انگیزه باشیم و شوق قدم برداشتن در این ماموریت را بیابیم.
در ادامه آیات مسیح عنوان میکند که از صاحب محصول بخواهید و بطلبید تا کارگران بفرستد. همکاران و سفیران دیگر، چرا که فراوانی بقدری است که نیاز به اضافه شدن کارگرانی است که خدا خواهد فرستاد. شوق این مهم هر روز ما را به دعا وا میدارد. کارگری که اهمیت برداشت محصول را درک کرده است و میداند. او به هدر رفتن محصول در صورت عدم درو را بخوبی میشناسد و برای این مهم پرانگیزه است تا محصولی هدر نرود.
در آیه ۳ عنوان میکند «بروید»، چه کلمه تشویق آمیزی. او ما را میفرستد و قسمتی از نقشه او هستیم برای نجات جانها. اما او اذعان میکند
«شما را همچون برهها به میان گرگها میفرستم»
این نشان و منظور از عدم قدرت یا ضعف و شکست نیست بلکه یادآور میشود که شما را من فرستادهام و شبان اعظم این برهها خود اوست. پس هم شکل این دنیای گرگ زده نشویم.
مانند آنها در پی دریدن و شکم بارگی نباشید و همچون این دنیا بیرحم و در پی خودخواهی نروید بلکه همچون برهای که نیاز خود را به شبان میداند در گله او بمانیم و بیاد داشته باشیم او محافظ و مراقب ماست چرا که از آن او هستیم و همچون شبان قدرتمندی اگر گرگ، شیر و ببر به این گله حمله کند ما را از دهان آنها بیرون خواهد کشید.
دنیایی گرگ صفت که از پیام این شبان تنفر دارد. از پیغام صلیب وحشت دارد و از قیام و حیات در مسیح متنفر است و سعی میکند آن را خاموش سازد و مخفی کند. این مسیری است که همچون برهای باید عبور کرد در دستان این شبان اعظم و آغوش او. درک رابطه با صاحب محصول ما را به بره بودن یادآور میشود.
آیه چهارم تشویق میکند و فرمان میدهد که برای این مسیر توشهای هم بر ندار. در مورد کفش و چمدان و وسایل مورد نیاز سفر حرف نمیزند بلکه سخن از اعتماد به خداست و به مسحی که او داده و ماموریتی که به سفیران سپرده است. آیا به روش او ایمان داری؟ به مسحی که به تو داده است چطور؟ با دعوتی که از تو برای انجام ماموریتش سپرده است؟ او «یهوه یایرا» یعنی «خدای مهیا کننده» از هیچ است. او در مسیری که ریشه در درک درو کردن محصول دارد مهیا کننده است، مهیا کنندهای باور نکردنی. این سفر خداست. این ماموریت و فرستادن اوست. اگر اعلام میکنیم که خداوندا مرا بفرست چنانچه اشعیا اعلام کرد پس درک و فهم را از کلمه «فراوان» و «محصول بسیار» را بپوشیم. درک مسیر او، روش و خواسته او. اهمیت بدن و اعتماد به خدا. در ادامه آیه چهارم میگوید: «در راه کسی را سلام مگویید» بلکه متمرکز بر هدف و ماموریت به پیش بروید. مراقب دزدیده شدن وقت و زمان نجات جانها باش و برای درک این مهم نیاز به درک فراوانی محصول باز اهمیت پیدا میکند.
اجازه دهیم مسئله اصلی در آن اهمیت خود باقی بماند و در راه مراقب باشیم که طرح اصلی خدا به هدف دوم تبدیل نشود چرا که شریر در کمین است تا بدزدد و منحرف کند. مقصد را از یاد نبریم.
این روزها برای رفتن به مقصد از «جی پی اس» یا «نقشهیاب» موبایلها استفاده میکنیم که همیشه مقصد مشخص و قفل شده است و به سمت این مقصد مسیر را نمایان میکند. حتی اگر از گذر و یا خروجی اشتباهی بگذریم جی پی اس گوشی هنوز مقصد را مرجع و طرح اصلی نگه میدارد و مسیر را برای رسیدن به مقصد نمایان میکند.
آیه ۵ و ۶ عنوان میکند به هر خانهای داخل شدید سلام بگویید. اهل خانهای که مشتاق است و احترام برای کلام خداوند قائل بود این سلام و صلح و سلامتی خداوند را خواهد گرفت و در آن زیست خواهند کرد و اگر نه آن سلام و صلح و سلامتی خدا به خود شما باز میگردد. برای ادامه مسیر تعادل و تمرکز بر آنچه خدا مهیا کرده است تا در آنجا پیام او را اعلام کنی و باز درک محصول فراوان و بسیاری این ثمرات رخ نمایان میکند.
این مهم ما را به درک کلیسا، به درک و فهم ماموریت و خدمت و دعوت، به مفهوم کارگر و سفیر خدا بودن رهبری میکند. به درک مسیحایی و به رفتار مسیح وارانه، به زندگی مسیح محور تا خدمت او را بگیریم و به شایستگی دعوتی که داریم عمل کنیم و فریادزنان اعلام کنیم «مرا بفرست.» چرا که این درک در ما زیست کرده و زیستن را مکاشفه خواهد بود. آمین