گمشده

شناسنامه سریال:

این که بگوییم لاست (گمشده) یکی از موفق­ترین سریال­های تمامیِ ادوار می‌باشد سخنی بیهوده نگفته‌ایم. این سریال در تمام جهان یکی از پر بیننده­ترین سریال­ها بوده و در شبکه‌های مجازی نیز طوفان و غوغای شدیدی به راه انداختً که نمونه آن سایت لاست پدیا می‌باشد.

لاست از سریال­های بسیار پر هزینه آمریکایی می­باشد که تولید آن در ۶ فصل، طی سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ به طول انجامید. از قدرت این سریال می­توان به وجود کارگردان­های صاحب نامی از جمله جی جی ابرامز، جک بندرز و استفان ویلیامن اشاره کرد.

خلاصه سریال:

سریال لاست ماجرای افرادی می­باشد که در پرواز ۸۱۵ اوشنیک از سیدنی به لس انجلس دچار سانحه هوایی شده و سقوط می‌کنند. محل سقوط آنها جزیره­ای دور افتاده در اقیانوس آرام است که ظاهراً راه ارتباطی با دنیای خارج در آن منطقه وجود ندارد. بنابراین افراد آن سانحه باید به ماندن در جزیره عادت کنند، در حالی که تمام تلاش­شان برای خروج از آن منطقه است…

افراد بازمانده پس از مدتی متوجه می‌شوند که در جزیره با یک هیولای دودی و افرادی که از آنها به نام «دیگران» اسم برده می‌شود روبرو هستند. دیگران که عضو یک پروژه­ی قدیمی از دست رفته با نام (ابتکار دارما) هستند تلاش بر این دارند که افراد باقیمانده را به نوعی به سمت خودشان جذب کنند. کشمکش­های فراوانی بین افراد سانحه و دیگران صورت می­گیرد که منجر به فهمیدن رازهای شگفت انگیزی در مورد جزیره می­شود.

بررسی سریال:

این سریال در واقع گم­شدن و سردرگمی انسان امروز را در تصمیم گیری­ها و شناخت دنیای پیرامون خود را نشان می‌دهد. تغییر هویت و فراموشی خطاهای گذشته و گم­شدن افراد از خصوصیت­های بارز سریال لاست است. این گم­شدن‌ها نه تنها زمانی‌ست بلکه مکانی نیز می‌باشد. مکانی عجیب که هیچکس از جای آن مطلع نیست و در زمانی که وجود ندارد! فصول ابتدایی سریال به مشکلات حضور در جزیره اختصاص داده می‌شود و در سایر فصل­ها با زندگی­نامه هر یک از افراد به وسیله فلش­بک­هایی آشنا می­شویم. تعداد افراد باقیمانده ۴۷ نفر می­باشد که نکته حایز اهمیت آن این است که تمامی این افراد از تمامی نقاط جغرافیایی بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و با شخصیت‌هایی متفاوت می­باشند.

جیکوب: به عنوان رئیس اصلی و پشت پرده‌ی صاحبان جزیره شخصیتی فرا انسانی دارد.

جک شپرد: فردی که پزشک گروه می­باشد و از اول داستان به دلیل توانایی طبیعی­اش رهبری گروه به نوعی به او سپرده می‌شود. در واقع بیشتر بار داستان بر دوش جک است.

جان لاک: مردی با ایمان که از زمان ورود به جزیره معلولیت او شفا یافته؛ با جمله­ای معروف در دیالوگ‌هایش: «تو نمی­توانی به من بگویی که چه کاری نمی­توانم انجام دهم.»

کیت اوستون: همیشه به دلیل کارهای خودسرانه نیاز به یک مراقب داشت! در واقع جزیره محل خوبی بود برای در امان ماندن او از پلیسی که او را تحت کنترل داشت.

ساویر: مردی با چهره­ای جذاب که دوست داشت همه از او متنفر باشند، اما به چهره­ای دوست داشتنی در تمامی داستان مبدل شد!

سان کوان: جزیره باعث تحولی در زندگی زناشویی او و همسرش شد، زیرا زندگی آنها دچار شکست شده بود. او دور از چشم همسرش زبان انگلیسی یاد گرفته بود که یاد گیریش در جزیره کمک شایانی به او کرد.

چارلی پیس: نوازنده گروه معروف drive sheft که جزیره به او کمک کرد اعتیادش را ترک کند. او جزء فداکارترین شخصیت­های سریال به شمار می­رود.

بنجامین لاینس: او شخصیت فوق­العاده مرموزی داشت و به دلیل مرتکب شدن کارهای نابهنجارش باعث شد که همه از او متنفر باشند و اداره کردن جزیره نیز توسط جیکوب به او سپرده شده بود.

هارلی: شخصیتی با جثه­ای بزرگ و قلبی مهربان که در زمینه حرف زدن با مردگان و گرفتن راهنمایی از آنان تبحر خاصی داشت.

دزموند هیوم: شخصی که در آخر همه­ی گمشدگان را در کنار یکدیگر جمع کرد.

از نکات حائز اهمیت این جزیره نیز می‌توان به مواردی اشاره کرد.

نکته اول به یاد نیاوردن گذشته و بخشش و فرصت تازه در پادشاهی خداست. در واقع خداوند با بخشش گناهانمان به ما فرصتی دوباره می‌دهد و هر یک از ما نیز می‌بایست در این فرصتی دوباره و مسیر پیش رو در راستای بهتر شدن و پوشش دادن ضعف یکدیگر بکوشیم.

دوم شفای دردها و زخم­های این دنیا که بر اثر اشتباهات خودمان و دیگران یا جامعه خورده‌ایم.

نکته سوم وجود دزد و قاتل و قاچاقچی همه با هم در یک هواپیماست. سمبل این دنیا و نمایانگر اینکه همه با هر خطا، گناه و مشکلی وارد پادشاهی خداوند می­شویم؛ بسیاری بدنبال این جزیره و پادشاهی می‌باشند و حال کشف و شناخت جزیره مرحله به مرحله و لایه به لایه آغاز می‌شود.

و نکته بعدی دود سیاه رنگ؛ شریری که در پی بلعیدن و فریب دادن است و قصدش دائم بر این است که افراد به شناختی از جزیره نرسند. همانگونه که شیطان مانع می‌شود تا ما از شناخت و هدف و اراده خداونددور شویم. هدف اصلی دوده سیاه یافتن کسانی­ است که از هدف اصلی و چهارچوب گروه دور شده­اند.

در لاست ما دنیایی پر از قوانین کشف شده می­بینیم که در آن همه چیز به هم مربوط است و بسیاری از ناممکن‌ها ممکن؛ آنگونه که پس از مدتی هر اتفاقی که می­افتد باعث تعجب بازماندگان نمی‌شود.

امیدوارم با تماشای این سریال زیبا و نشستن به بحث و گفتگو در مورد شخصیت‌ها و داستان فوق‌العاده آن، به گم‌شدن‌ها بیاندیشیم. گم شدن‌هایی که برای هر یک از ما اتفاق افتاده و باز هم در معرض آن هستیم و قدر این فرصت دوباره که خدا به یکایک انسان‌های روی زمین بخشیده را دانسته و در مسیر و اراده او گام برداریم.

نوشته های مرتبط با دسته انتخاب شده شما

خانه پدری
خبر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

بیشترین خوانده شده ها

نتیجه‌ای پیدا نشد.

فهرست