“برادران عزیز من، توجه کنید: هرکس باید در شنیدنْ تند باشد، در گفتنْ کُند و در خشمْ آهسته! زیرا خشمِ آدمی پارسایی مطلوب خدا را به بار نمیآورد. پس هرگونه پلیدی و هر فزونی بدخواهی را از خود دور کنید و با حلم، کلامی را که در شما نشانده شده و میتواند جانهای شما را نجات بخشد، بپذیرید. به جایآورندۀ کلام باشید، نه فقط شنوندۀ آن؛ خود را فریب مدهید! زیرا هرکس که کلام را میشنود امّا به آن عمل نمیکند، به کسی مانَد که در آینه به چهرۀ خود مینگرد و خود را در آن میبیند، امّا تا از برابر آن دور میشود، از یاد میبرد که چگونه سیمایی داشته است. امّا آن که به شریعتِ کامل که شریعت آزادی است چشم دوخته، آن را از نظر دور نمیدارد، و شنوندۀ فراموشکار نیست بلکه بهجایآورنده است، او در عمل خویش خجسته خواهد بود. آن که خود را دیندار بداند، امّا مهارِ زبان خود را نداشته باشد، خویشتن را میفریبد و دیانتش باطل است. دینداریِ پاک و بیلکه در نظر پدرِ ما خدا، آن است که یتیمان و بیوهزنان را به وقت مصیبت دستگیری کنیم و خود را از آلایِش این دنیا دور بداریم.“ (یعقوب 1 : 27-19)
امروزه در جامعهای زندگی میکنیم که صفحات مجازی، فضای زیادی به ما برای اعلام کلمات و نظراتمان را داده است، اما آیا این نظرات در زندگی ما اجرا میشود. کلماتی که بسیار زیبا هست اگر به آنها عمل کنیم اما از انجام آن عاجز هستیم کلماتی نظیر اعتماد کنیم، به فکر دیگران باشیم و… بسیاری دیگر.
اینبار در مورد کاربردی شدن کلام خدا در زندگیمان مواردی را با هم درمیان میگذاریم. چقدر زیبا در این قسمت از کتاب عهد جدید میخوانیم که باید به کلام عمل کنیم اینکه شنونده فراموشکار نباشیم اما چطور میتوانیم؟
اولین قدم برای دریافت قوت خدا در اجرای این جملات زیبا این است، بدانیم این ما هستیم که نیاز داریم دگرگون بشویم. در مشکلات و بحرانها در جامعه و در خانواده، ما پیوسته به دنبال تغییر دادن شرایط و انسانها هستیم. اما کلام خدا ما را تشویق میکند تا در خودمان سفری داشته باشیم و به طور مثال اگر میخواهیم که زندگی شادی داشته باشیم، مهاجرت و تغییر مکان زندگی میتواند به این روند کمک کند؛ اما باید به یاد داشته باشیم که شروع جدید و تازه شدن باید در فکر و قلب ما ایجاد شود تا همشکل عصر نباشیم، بلکه با نو شدن ذهن خود اراده خدا را بشناسیم.
افکار و تجربیات اشتباه بسیاری هست که ذهن ما را تاریک و مسموم کرده و نیاز داریم با دنبال کردن الگو که کتاب مقدس به ما میدهد قدم برداریم، و با تمرین روش درست، روش قدیمی را از ذهنمان پاک کنیم. متاسفانه ما انسانها برتجربیات و افکار خودمان پافشاری بسیاری داریم و دائم میخواهیم روش خودمان را دنبال کنیم. پس درک عجز و ناتوانی ما نسبت به مسائل پیش رو قدم مهمی است که ما باید انتخاب کنیم. اگر در روابط خودمان دچار مشکل هستیم و ایراد کار را در شرایط و اطرافیان میبینیم، برای حل این مشکل از جانب خودمان نیاز داریم تا ماسک بزنیم. “آن که خود را دیندار بداند، امّا مهارِ زبان خود را نداشته باشد، خویشتن را میفریبد و دیانتش باطل است.” گوشهایمان را تیز کنیم تا بشنویم، تامل کنیم، دعا کنیم و فیض توبه را از خداوند بطلبیم، اجازه بدهیم روحالقدس به ما اشتباه خودمان را نشان دهد و برای آن توبه کرده و به مسیر و الگو خداوند قدم برداریم. قدم به تمرین این الگو برداریم و همراه با دعا قوت این عمل را از خداوند دریافت کنیم. اگر خارج از این چهارچوب جملات زیبا را بکار ببریم آنها تبدیل به شعارهایی میشود که ثمرههایش تلخی و خشم میباشد.
برای تبدیل قلب زندگیمان به یک قلب شکرگزار و قلب همدل با خدا نیاز داریم. خداوندمان را بشناسیم و او را دنبال کنیم روشهای گذشتهمان را ترک کنیم و مثل فرزندان نور عمل کنیم.
این تمرین در ما نفع دیگران جوییدن را تقویت میکند. اینکه تنها به فکر خودمان نباشیم، توقعات و انتظاراتمان را از دیگران پایین میآورد و بالعکس از خودمان توقع بیشتری خواهیم داشت و این باعث حرکت و پویایی درونی ما شده، ما را به عملکرد درست وا میدارد تا لبخند خداوند را ببینیم و در هدفی که به آن فرا خوانده شدهایم در جای مناسب قرار بگیریم.
امروز شما عروس خداوند هستید جدا از جنسیتمان فرا خوانده شدهایم تا از او که ما را سُر است اطاعت کنیم و در بدن در جای خودمان در حیات عمل کنیم.
کتاب امثال باب آخر نقش حیاتی و آموزشی یک مادر و همسر را به زیبایی و ظرافت بیان میکند. میخواهیم با نگاهی مختصر به نقش زن به عنوان همسر و مادر خانواده، از این قسمت از کتاب، الگو و جایگاهی که خداوند از ما میخواهد که در آن قرار بگیریم را بیشتر بشناسیم تا در این الگو قدم برداریم.
قابل تأمل هست که اگر این الگو را در خود میبینید، در شکرگزاری دریافت عمیقتری داشته باشید و اگر خود را ناتوان در این امور میبینید، بدانید که خبر خوش این است که خداوند در شما عمل خواهد کرد.
کیست که همسری شایسته تواند یافت؟ ارج او از یاقوت بس فزونتر است.
امثال سلیمان که کتابی برای حکمت میباشد نقش مادر در خانواده را کسی میداند که آمادهساز و تعلیم دهندهی اعضای خانواده است، برای روزهای سخت، برای روزهای سرد و برای زمانی که مشکلات همچون امواج و طوفانهای خروشان به سمت فرزندان هجوم میآورند. در آیه ۱۳ زن را به عنوان کسی به ما معرفی میکند که به فکر آمادهسازی کتان و پشم برای تهیه لباس است. کسی که مهیا میکند و با رغبت لباس تهیه میکند تا در سردیها و مشکلات خانواده در امان باشد. اگر به آیه ۲۱ این باب نگاهی کنیم میبینیم که عنوان میکند او کسی است که در برف و سرما دیگر نگران نیست چون از قبل فرزندان را جامه گرم پوشانده و برای این روزها آماده ساخته است. هر چند که مسئولیت نهایی برای رفاه فرزندان بر عهده شوهر میباشد، اما زن نیز در مورد پرورش فرزندان با او سهیم میشود. خدا غرایز منحصر به فردی را در زن نهاده که او را برای نگهداری و مراقبت از فرزندان مجهز میسازد، به علاوه مادر مسیحی رابطه مابین به دنیا آوردن فرزند و محبت خدا برای آفرینش انسان را درک میکند. با پیروی از این شباهت، مادر فرزندان خود را تغذیه کرده و مراقبت مینماید، او رابطهای خانوادگی را رشد میدهد که محبتی که خدا در مسیح از خود نشان داد بر گِرد آن میچرخد. شوهر نیز تشویق میشود تا امتنانِ خود را نسبت به همسر خود ابراز نماید، به همین ترتیب زن نیز تشویق میگردد تا خصوصیات زیبایی درونی خود را بپروراند. خصوصیتهایی که شوهرش را به طور طبیعی به تحسین وی وا میدارد. به عنوان یک مادر همچنان که فرزندان را آموزش و خوراک میدهد از خود شجاعت، استقامت، قدرشناسی، متانت، آرامش و محبت فداکارانه را به ایشان میآموزد.
در آیات باب آخر کتاب امثال سلیمان زن را مدیر خانواده میبینیم. اشتباه نکنید، مرد رهبری خانواده را همچون مسیح برای کلیسا برعهده دارد ولی مدیریت این شرایط بر عهده زن میباشد. بسا که با مدیریت، رهبری و محبت مرد و با مشارکت مسیح که در این امور جاریست مانند یک تن به رشد و زندگی در مسیح به غایت میرسند. در آیات ۱۱ و ۱۲ عنوان میکند که به فکر منافع شخصی نیست و دل شوهر به او اعتماد دارد. قوتی که در زنان ایجاد شده در زمان خلقت آن بسیار متفاوت با مرد است. شجاعت او شجاعتی متفاوت است. شجاعتی که زن نشان میدهد تعهدی است برای تعاقب هدفی ارزشمند بدون این که امید خود را از دست بدهد. حتی در زمان کج خلقی کودک دو ساله خود، رویای مادر متمرکز بر هدفی است که فرزندش را به عنوان جوانی بالغ و موفق با شخصیتی قوی و رشد کرده در ایمان به خداوند ببیند. مادر با اصرار بر تعهد خود سال به سال به محبت و تربیت کردن فرزند جوان خود تا زمانی که نتیجه دلخواه به وقوع بپیوندد ادامه میدهد.
متانت (ملایمت) آرامشی درونی است که به مادر اجازه میدهد تا در شرایط بحرانی نیز با آرامی پاسخ دهد. گفته شده است که زن قوی از هیچ چیز نمیترسد اما زن مقاوم در برابر ترس از خود دلیری نشان میدهد. وقتی کودک از کنترل خارج میشود، با عصبانیت مادر و شریک شدن در آن بحران چیزی به دست نمیآید، مادرِ حکیم آرام میماند تا بتواند موقعیت را ارزیابی نموده و پیش از آن که مداخله نماید درکی همدلانه به دست آورد. ملایمت تنها در برابر احساسات متقابل نرمش نشان میدهد. مادر حساس میزان آرامش خود را متناسب با احساسات شکننده فرزندان خود وفق میدهد. همچنانکه فرزند قویتر میشود نیاز به ملایمت نیز کاهش مییابد. به بسیاری از مادران توانایی حساس بودن، عاطفی بودن و آرام بودن نسبت داده میشود. وقتی خصوصیات فردی مادر به این عطایا اضافه نشود او باید برای رشدِ این تواناییها مدام بکوشد.
محبتی که عاری از خودخواهی باشد به سوی برآورده کردن نیاز دیگران در حرکت است. عیسی حاضر بود همه چیزش را به ما بدهد، همچنین مادران همه چیز خود را میدهند تا نیاز فرزندانشان را برآورده نمایند. در برخی موارد زمانی که فرزندان به بلوغ نزدیک میشوند مادر باید به آنها اجازه دهد تا مستقل و به خود متکی باشند و آنها را تشویق کنند تا راه خود را در زندگی بیابند و زمانی که فرزندان بالغ برای ازدواج مهیا میشوند، وظیفه والدین این است که زوج جوان را تشویق نمایند تا پدر و مادر خود را ترک کرده و به یکدیگر بپیوندند. (پیدایش2: 24)
همانند شوهر زن نیز مجالی گسترده خواهد داشت تا خود را به سوی همسری بالغ که مورد پسند خدا، شوهر و فرزندان است رشد دهد. همچون شوهر، زن نیز به تمام خواستههای خود دست نمییابد، هدف او داشتن زندگی با هدایت روح میباشد. به این طریق از داشتن زندگی گناه آلود جلوگیری میشود. زندگی گناه آلود در بردارنده زنا، ناپاکی، عیاشی، بت پرستی و جادوگری، کینه، نزاع، حسد، خشم، خودخواهی، شقاق، تفرقه، مستی و لهو و لعب است. (غلاطیان 5: 19-21)
«اگر روح او را رهبر باشد زندگی او مملو خواهد بود از محبت، خوشی، صلح و آرامش، مهرورزی و نیکویی، صداقت، ملایمت و پرهیزکاری.» (غلاطیان 5: 22-23)
نقطه شروع یک زن کجاست؟ مجدداً بگذارید صحنه را برای جنبههای مختلف شکل دهیم.
اگر شما خانمی مجرد هستید این بخش را با این دید که در آینده همسری کامل باشید خواهید خواند. اگر مردی مجرد هستید این بخش را به این دلیل میخوانید که همسری بیابید و او را یاری دهید تا با الگوی زنی کامل همخوان شود. اگر خانمی ازدواج کرده هستید با این انتظار خواهید خواند که خود را به عنوان یک همسر ارتقا دهید. اگر مردی متاهل هستید به دنبال راهی خواهید گشت که تا همسرتان را کمک نمایید که در عشق و اشتیاق بیشتر رشد کند.
زن معمولاً جنبه احساسی خانه را مهار میکند، او نقشی مهم در ترغیب ارتباط مثبت درون خانواده ایفا میکند، او از تحسینات شوهرش مسرور گشته و یاد گرفته که پاسخ دهد (از خوبی شماست که توجه کردی)، وقتی یکی از اعضای خانواده غمگین یا سرد باشد نخست مادر متوجه آن میشود و سعی در تشخیص و درمان آن میکند. ارتباط درست، هم گفت و هم شُنود را در بر دارد شاید این مثل موضوع را روشنتر نماید.
زن/مادر متوجه نیروی بالقوه کلام میباشد، چرا که کلام میتواند هم شفا دهد و هم نابود کند. کلمات مثل تیغ بران میباشند حرکت خود انتخاب میکند که گفتارش همچون چاقوی برنده قاتل باشد یا مرهمی بر روی زخمی باز.
در آیه ۲۲ آخرین باب کتاب امثال سلیمان، زن را کسی میداند که جامه سفید و ارغوانی بر تن دارد، نمادی از پاکی و فرزندیِ خداوند، فرزندی شایسته برای پادشاه آسمانی. شاهدختی در لباس پاک و صادق؛ در آیه ۲۵ او را کسی میخواند که به آینده لبخند میزند، مدیری که امیدوار است، دلسرد نمیشود و نگرانیهای خود را بر دوش مسیح میگذارد چنانچه در متی میخوانیم
“نخست در پی پادشاهی خدا و عدالت او باشید آنگاه همه اینها نیز به شما عطا خواهد شد.” بله شاهدخت خداوند در کلام او زیست میکند و در او امید دارد و به آینده لبخند میزند و باعث دلگرمی خانواده خواهد بود؛ و در آیات26 و ۲۷ او را کسی میخواند که سخنانش از روی حکمت است و قبل از به زبان آوردن هر سخنی او را در حکمت خداوند خواهد دید و با زبان محبت تعلیم میدهد و خانواده خود را برای رشد و بنا مدیریت میکند، کسی است که بر خانه خود نظارت دارد و در پایان عنوان میکند چنین زنیست که فرزندان او را احترام میکنند، در مورد او همیشه با حرمت و شایستگی سخن میگویند و همسرش نیز، او را خواهد ستود.
باشد که با هدایت خداوند و حکمت او هر روز سهم خود را به عنوان شاهدخت خداوند با رغبت و شادی انجام دهیم و در مسیح خانواده را به رشد و بنا مدیریت کنیم.