صلح و سلامتی خداوند با تمامی شما عزیزان و همراهان اسمیرنا.
با نگاهی به دنیایی که در آن زندگی میکنیم و نیز با توجه نیز به اخبارها و اتفاقات اطراف هر روزه با تلخی و تاسفاتی روبرو هستیم که جامعه و دنیای ما را بسوی افسردگی و دلسردی و یا خشم و عکسالعملهایی از روی خشونت مواجهه کرده است که همگی نشات گرفته از افکاری مسموم و خطرناک ریشه گرفتهاند.
افکار باعث گرفتن تصمیماتی میشود و به انجام رساندن این تصمیمات تاثیری است که افکار آن را دچار شدهاند. پس مراقب افکار و آنچه به آن میاندیشیم باشیم. کلام خداوند ما را به اندیشیدن به آنچه والا و نیکوست رهبری میکند چرا که تمامی مشکلات و اتفاقات اطراف منشا گرفته از افکار ما خواهند بود و ما در هر صورت بر دنیای اطرافمان تاثیرگذار هستیم.
«بلکه همه چیز را در قیاس با ارزش برترِ شناخت خداوندم مسیحْ عیسی، زیان میدانم، که بهخاطر او همه چیز را از کف دادهام. آری، اینها همه را فضله میشمارم تا مسیح را به دست آورم و در او یافت شوم، نه با پارسایی خویشتن که از شریعت است، بلکه با آن پارسایی که از راه ایمان به مسیح به دست میآید، آن پارسایی که از خداست و بر پایهی ایمان.» (فلیپیان ۳: ۸-۹)
پولوس رسول در این آیات کلیسا یعنی ما ایمانداران را تشویق میکند تا با رهبری و هدایت خداوند در هر شرایطی رفتار کنیم و پیوسته با ملایمت و بدور از نگرانی به آنچه والاست و پاک اندیشه کنیم چراکه نگرانیها خود سر منشایی برای پردازش افکاری مسموم که به دوری از شادمانی و آرامش خواهد بود رهبر است.
ثمرات اینگونه افکار در زندگی ما خیلی دور از دسترس نیست و گذشته و بکگراند مسمومی که دچار آن بودیم را مسیر میبخشد. پس چقدر بیشتر به افکار الهی نیازمندیم و شناخت این افکار و تصمیمات بدون مسیح که راه و راستی است غیر ممکن خواهد بود.
در انجیل یوحنا باب 13 آیات 34 با شاگردانی روبرو هستیم که با خداوند و سرور و پادشاه خود هم صحبت شدهاند و همراه او نشستهاند اما هنوز بدنبال پیدا کردن راه و مسیر درست هستند. آنها بارها از استاد خود شنیدهاند که او راه و راستی است ولی درک و فهم این مهم برای آنها بدون حضور روحالقدس میسر نبود. در اینجا نیاز انسان به این هادی و هدایت کننده مکاشفهایست که بدانیم و درک کنیم که چقدر لازم و ضروری بود تا برای نجات بشریت مسیح بر روی صلیب برود و گناهان ما را بر خود بگیرد.
برای رسیدن به این مهم که افکار الهی و والا را جایگزین افکار مسموم برگرفته شده از گذشته کنیم در ابتدا نیاز داریم تا صدای خداوند را در آرامی بدانیم؛ بدور از سر و صدای روزمره و افکار شلوغمان.
ایلیا وقتی خواست افکار و صدای خدا را بداند در آرامی او را یافت نه در همهمههای زلزلهوار و بادهای شدید بلکه در آرامی و نجوای پر محبت او.
شاید بتوان گفت بهترین تمرین برای اینکه با افکار الهی رهبری شویم این باشد که در هر تصمیم و فکری ابتدا با صبر و خویشتنداری صبوری کنیم تا اعلام کرده باشیم که او خداوند و سلطان زندگی ماست و عمل و رفتار ما برگرفته شده از عمل و رفتار پر محبت او بر صلیب نسبت به ماست و نه بر اثر عمل و رفتار دنیای اطرافمان…
در هر سخنی و یا عملکردی سعی کنیم عجولانه و از روی افکار خودخواهانه و مسموم گذشته که بویی از نفع دیگران را جوییدن در آن نبود تصمیم نگیریم و آن را به انجام نرسانیم بلکه با صبر در آرامی او نجوای آراماش را بشنویم و کلام را بیاد آوریم که در این شرایط و رفتار « عیسی چطور فکر میکند؟» این واژه را برگرفته از حروف اول هر کلمه «عچفم» بنامیم و بیاد داشته باشیم در هر موقعیت و شرایطی «عچفم» عمل ما را شکل بدهد. عیسی چطور فکر میکند؟
او شاگردان و به عبارتی ما ایمانداران را به اینکه در راه بمانیم و در تاک حقیقی و مسیر او ریشه بگیریم دعوت میکند. پس مادام و در هر شرایطی باید «عچفم» تمرکز ما باشد چرا که مسیح راه و راستی و قدوس است و برای اندیشیدن به پاکی و والایی راهی که وجود دارد یا به عبارتی تنها راهی که وجود دارد خود مسیح و شناخت افکار او و عملکرد او در راستی است.
اگر بدون صبر و خویشتنداری افکار مسموم و تاریک گذشته را به عمل بیاوریم دیری نمیپاید که به فریسی و مردان و زنان مذهبی مبدل خواهیم شد که در هر برگ انجیل مسیح آنان را ریاکار و افعیزادگان میخواند.
چه بسیار از رهبران و خادمینی را دیدهام که به ظاهر خدمت مسیح و کلیسا را انجام میدهند ولی در رابطه و مشارکت چیزی از افکار الهی در آنها دیده نمیشود بلکه با افکار مسموم قبلی تصمیم گرفته و حتی بسیاری را از راه و مسیر مسیح دور خواهند کرد.
پس آمین که همواره چشمانمان را به این قهرمان ایمان که ننگ صلیب را ناچیز شمرد بدوزیم و در این مسیر و راه با شناخت هر لحظه افکار الهی و تامل در آن گام برداریم چرا که شیطان مانند شیری غران در کمین است تا ببلعد و فریب دهد و بدزدد آنچه که برکت پدر برای ماست و آنچه مسیر نظر و اراده و نقشه الهی است.