حلوای هویج
«پس ای برادران، از میان خود هفت تن نیک نام را که پر از روح و حکمت باشند برگزینید تا آنها را بر این کار بگماریم و ما خود را وقف دعا و خدمت کلام خواهیم کرد.» اعمال رسولان باب ۶ آیه ۴
چقدر زیباست که خداوند میگوید برای کارهای روزانه، پر از روح خدا شوید تا بتوانید حتی در خدمت یکدیگر کار را به کمال رسانید. چقدر لذت بخش است که خداوند روح خود را به ما داد تا در تمام مراحل زندگی بتوانیم با او مشارکت داشته باشیم. امروز اگر او را نمیشناسید توبه کنید و عیسی را که برای گناهان همه بشر مصلوب شد بپذیرید تا روح او در شما قرار گیرد تا همکاران خدای زنده شوید.
امروز در آشپزخانه اسمیرنا با خواهر شهره و آرشا و دو تن دیگر از اعضای کلیسا همراه هستیم تا دسر خوشمزه سنتی ایرانی را با شما به اشتراک بگذاریم تا خانواده و عزیزانمان را شاد کنیم. این بار با «حلوای هویج» مهمان سفرههای شما هستیم.
مواد لازم:
هویج : ۱ کیلوگرم
آرد : ۲۶۰ گرم
شکر : ۳۳۰ گرم
روغن : ۲۰۰ گرم
زعفران دم کرده (غلیظ) : سه قاشق غذای خوری
هل ساییده شده : ۱ قاشق مربا خوری سر پر
طرز تهیه
●هویجهای پوست گرفته شده را در قابلمه با مقدار کمی آب میپزید و با مخلوطکن یا غذاساز آن را به صورت پوره درمیآوریم.
●سپس زعفران، هل و شکر را به هویج پوره شده اضافه و باز کمی مخلوط میکنیم.
●سپس آرد را در تابهای با حرارت ملایم تفت میدهیم به اصطلاح خامی آرد را میگیریم تا جایی که تغییر رنگ ندهد.
●بعد از تفت آرد، روغن را اضافه میکنیم و کمی مخلوط کرده و در آخر پوره هویج را به آن اضافه میکنیم.
● چند دقیقه به کمک لیسک یا قاشق چوبی هم میزنید تا زمانی که حلوا از دیواره تابه جدا شود و وسط تابه جمع شود.
● در انتها با ماهیتابه عمل گهوارهای را انجام داده. به ظرفهای مناسب انتقال میدهیم و تزیین میکنیم.
شما میتوانید قبل از سرو در یخچال نگهداری کنید.
بازخورد مشارکت عزیزان
آرشا ۱۵ ساله: من تجربه درست کردن خیلی از غذاها را دارم ولی تا به حال حلوای هویج درست نکرده بودم. خیلی خوشحالم که امروز تجربه جدیدی پیدا کردم و خیلی لذت بخش بود و اینکه یاد گرفتم که حلوا جزء دسته دسرها است.
شهره: من همیشه دوست داشتم تنها و متمرکز آشپزی کنم ولی امروز برای من تجربه جدیدی بود و اینکه در کنار عزیزان دیگر با مشارکت آشپزی کردیم و اینکه متوجه شدم ارزش مشارکت چقدر بیشتر است از اینکه چه کسی غذا درست کند یا تزیین کند. تمام جذابیت به این هست که زمان مشارکت و زمان خوردن غذا یک دوستی عمیق اتفاق میافتد پس این اهمیت بیشتری دارد نه صرفاً خود غذا.
و در انتها لذت بردم از یک نوجوان ۱۵ ساله در کلیسا که به زیبایی دعا میکند و خوشحال هم هستیم که نوجوانان در این برنامهها شرکت میکنند.
سارا: اون روز حال خوبی نداشتم و از برادر یاشار خواستم که از کلام خداوند با من صحبت کند. بعد یک آیه از «ایوب» برام خوند ولی باز من حالم خوب نشد اما وقتی رفتم خونه حالم خیلی خوب شد و احساس کردم حضور خداوند اونجا بود و من متوجه نبودم.