شناسنامه فيلم:
«فروشنده» هفتمين ساخته اصغر فرهادي کارگردان خوب کشورمان است که اکران آن جنجال‌ها و حاشيه‌هاي بي‌شماري با خود داشت اما بعد از اکران با استقبال بي‌نظير تماشاگران در ايران و در سطح جهان مواجه شد به طوري که اين فيلم توانست جايزه اسکار را براي فرهادي به ارمغان بياورد و بدينگونه فرهادي براي بار دوم توانست خود و آثارش را در سينماي جهان مطرح کند.
شهاب حسيني و ترانه عليدوستي در مقام بازيگر در درخشان کردن اين اثر در کنار تيم فرهادي نقش بسزايي را ايفا کردند.
خلاصه فيلم:
آپارتماني در تهران بر اثر گودبرداري همسايه در حال فروريختن است و ساکنان آن مجبور به ترک محل سکونت خود مي‌شوند. در ميان اين خانواده‌ها رعنا (ترانه عليدوستي) و همسرش عماد (شهاب حسيني) که از بازيگران تئاتر هستند بالاجبار آپارتماني را اجاره مي‌کنند ولي متاسفانه وجود ردپايي در گذشته اين آپارتمان زندگي آنان را به مُخاطره مي‌اندازد.
مستاجر پيشين اين آپارتمان زني روسپي بوده که با مردان زيادي در آن آپارتمان رابطه داشته است. شبي که رعنا در خانه تنهاست صدايي مي‌شنود و گمان مي‌کند همسرش به خانه برگشته است. غافل از اينکه خبري از عماد نيست!
عماد به خانه بر مي‌گردد و در مي‌يابد که همسرش بر اثر سانحه‌اي توسط همسايگان به بيمارستان منتقل شده است و متوجه مي‌شود که در نبود او مردي به قصد ارتباط با مستاجر قبلي وارد آپارتمان شده و…
عماد در پي‌يافتن نشاني از آن مرد به پيرمردي مي‌رسد و تصميماتي مي‌گيرد…
بررسي فيلم:
فيلم «فروشنده» برخلاف بعضي نقدها اثري قابل دفاع و قابل تامل است و به زيبايي آثار مخرب، معضلات اجتماعي و بي‌اخلاقي را به تصوير کشيده است.
در پي اشتباهات گودبرداريِ شهرداري، بسياري خانه‌ها و زندگي‌ها دچار مشکلاتي مي‌شوند و فيلم به زيبايي هر چه تمام‌تر اين پيام اجتماعي را به تصوير مي‌کشد.
زوج بازيگر تئاتر که مشغول بازي در نمايش «مرگ فروشنده» هستند بطور ناخواسته انگار در زندگي واقعي خود نيز درگير همان معضلات مي‌شوند. افکاري که در ذهن عماد نقش مي‌بندد و حس انتقام را در او تقويت مي‌کند تمام زندگي، روابط و شغل او را تحت تاثير قرار مي‌دهد بطوريکه بي‌ثباتي تمام وجود او را دربرمي‌گيرد. اين خشم از دوگانگي در رفتار و افکار او سرچشمه مي‌گيرد. او از طرفي آبروي خودش را در ميان جامعه‌اي سنتي در خطر مي‌بيند به خاطر همين است که نمي‌تواند معضل خود را برملا کند يا حتي درباره آن سخن گويد و از طرفي نيز به‌دنبال احقاق حق خود است ولي نمي‌تواند به آن دست يابد چرا که جامعه تنها در پي نگاه به زخم‌هاي اوست. اين تضاد در رفتار و افکار او باعث بروز خشم، حس کينه‌توزي و انتقام مي‌شود که در ادامه فيلم مي‌بينيم اين احساس باعث چه فاجعه‌اي مي‌شود.
تَرَک‌هاي روي ديوار در منزل قبلي گوياي زخم‌ها و تَرَک‌هاي زندگي اين دو زوج است که ناشي از رفتار خودشان و حتي معضلات دولت و جامعه است.
در پايان تماشاي اين فيلم را به شما عزيزان پيشنهاد مي‌دهيم و در زمان تماشاي آن اثرات انتقام و کينه و بروز دوگانگي در افکار را در زاويه ديد خود قرار دهيد و با دوستان و خانواده خود در مورد آن گفتگو کنيد.
آمين که ثمرات روح در ما به ظهور برسد و تمرکز و ديد خود را به آنها بدوزيم و با حکمت خداوند در اين امور به جلو هدايت شويم.
