قلبی شاد
درود بر همراهان و جویندگان قلبی شاد و قلبی که در آرامی خدا ساکن باشد. با توجه به روزهای شکرگزاری و شاید مهمانی و مشارکتهای روز شکرگزاری، امروز بر آن شدیم تا سفرههایمان فقط با بوقلمون و مرغهای روی میز نگذرد؛ بلکه با خوراک روحانی و لقمهای از کلام و برکت آن همراه شود. باشد که قلبی شکرگزار و شاد را بیابیم و در آرامی خداوندمان ساکن گردیم.
تشویق و شکرگزاری کلماتی است که بارها و بارها در کلام میخوانیم و یا از پیامها و موعظات میشنویم. اما براستی چطور میتوان در همه حال و همه وقت شکرگزار بود؟ وقتی کسی شغل خودش را از دست داده و یا مصیبت و ضرری را متحمل شده است، آیا باز می-تواند شکرگزار باشد؟ برای این قلب شکرگزار و دریافت آن باید چه کاری انجام داد و چطور عمل کرد؟ آیا تشویق و شکرگزاری همواره از رفتار ما بیرون میآید و دیده میشود؟
پولس رسول را شاید بتوان یکی از پیشگامان این دیدگاه دانست که به آنچه استاد فرمان داده است عمل میکند. پولس نه تنها در پی این اطاعت به وجد میکوشد، بلکه دیگران را نیز در قدم برداشتن در این مهم به عمل تشویق میکند و رهبری و مدیریت او نیز این را به مخاطب خود اعلام میکند.
پولس در رساله به کولسیان باب 3 آیات 1 تا 10 اینطور مینویسد: «ما همواره به هنگام دعا برای شما، خدا، پدر خداوندمان عیسی مسیح را شکر میگزاریم، زیرا وصف ایمان شما به مسیحْ عیسی و محبتی را که به همۀ مقدسین دارید، شنیدهایم. اینها از امیدی سرچشمه میگیرد که در آسمان برای شما محفوظ است و پیشتر دربارهاش از پیام حقیقت یعنی انجیل شنیدهاید، انجیلی که به شما رسیده است و در سرتاسر جهان ثمر میدهد و رشد میکند، همانگونه که در میان شما نیز، از روزی که آن را شنیدید و فیض خدا را به معنای واقعی درک کردید، عمل کرده است. شما آن را از همکار عزیز ما، اِپافْراس آموختید که خادم وفادار مسیح به نیابت از ماست. او ما را از محبت شما که در روح است، آگاه ساخت. از همین رو، از روزی که این را شنیدیم، از دعا کردن برای شما باز نایستادهایم، بلکه پیوسته از خدا میخواهیم که شما از شناخت ارادۀ او در هر حکمت و فهم روحانی پر شوید، تا رفتار شما شایستۀ خداوند باشد، و بتوانید او را از هر جهت خشنود سازید: یعنی در هر کارِ نیک ثمر آورید و در شناخت خدا رشد کنید .»
روش و عملکرد پولس را از دو جنبه میتوان نگاه کرد: اول آنکه پولس برای کلیسا و ایماندارانی در شکرگزاری و دعا است که هیچگاه نه آن کلیسا را تاسیس کرده و نه ملاقات حضوری با آنان داشته است. او از کار خدا در این کلیسا و برادران و خواهران او در شهری دیگر شاد است و تشویق میشود، وقتی میبیند که در ایمان در حال رشد هستند و شهادت و داستان کار خدا را در این کلیسا میشنود.
چقدر از کار خداوند در دیگران شاد میشویم؟ چقدر از موفقیت دیگران خوشحالی میکنم و در قلب از صمیم دل برایش شادی در دل دارم؟ شاید در این قسمت محکی به دلهای خود بزنیم و دلیل قلبی شاد و شکرگزار نداشتن را در آنجا بیابیم؟
پولس از رشد ایمانداران دیگر شاد است و از موفقیت اینان دست دعا و شکرگزاری بلند کرده است و از خدای خود میطلبد که در آنها کار خود را ادامه دهد.
دومین مسیری که به کار و رفتار پولس میتوان نگاه کرد این است که او در حالی شکرگزار است و دست دعا برای کلیسا بلند کرده است که خود در بند و تبعید و مشکلات است. او خود مشکلات و شرایطی بسیار خاص دارد، ولی در همین شرایط و وضعیت به دیگران میاندیشد و از کار خدا در دیگران شادی در قلب دارد؛ این شادی را نه تنها برای خود بلکه با نوشتن نامهای به آنها اعلام میکند. او از کار خادمین و رهبران دیگر در کلیسا شادمان است. او از شنیدن اینکه کلیسایی در جهت رشد و سلامت پیش میرود شادمان است هرچند خود در آن نقشی پر رنگ نداشته باشد.
او دلگرم و تشویق شده است از کار خدا در ایماندارانی که هرگز ملاقات نکرده است و از اینکه میبیند این افراد باعث دلگرمی و تشویق رهبرانشان هستند، خود را در دلگرمی شریک میبیند همچون اعضای یک بدن.
اینجاست که با شناخت شخصیت پولس میتوانیم محکی بر رفتار و کردارمان بزنیم. افکارمان را در عملکردهایمان بنگریم و ببینیم قلب خدا در آنها دیده میشود یا نه؟ چرا که قلب خدا در شخصیت و هویت ما نمایان میشود. چنانچه عیسی گفت از محبت شما به یکدیگر جهان پی خواهد برد که من کیستم…
ثمرات روح و دیدن این ثمرات در دیگران قلب ما را باید تشویق و دلگرم کند و فارق از شرایط و موقعیت باعث شود دست شکرگزاری بلند کنیم و خدای خود را با شادی بپرستیم چرا که این نشان دهنده داشتن قلبی شاد است.
شاید اگر فقط به شرایط خودم در اتاقی تنها نگاه کنم، دلیلی برای شکرگزاری نیابم ولی در جامعه و کلیسای خداست که قلبی زنده و شکرگزار را میتوانیم دریافت کنیم؛ چرا که اگر در بدن او هستیم و اعضای بدن او، از عمل خدا و رویت ثمرات در یکدیگر قلبمان شاد میشود و شکرگزار خواهیم بود.
پولس در قدم بعد نه تنها آنها را تشویق میکند، بلکه از آنها میخواهد تا در این مسیر ادامه دهند و به امیدی زنده از حکمت و فهم روحانی نیز پر شوند. آنها را در شناخت بهتر هویتشان و بالغ شدن سوق میدهد تا هر روز بهتر و بهتر در دستان خداوند حرکت کنند. او فقط نکات مثبت را نمیدهد و عنوان کند که درست است و همانجا بمانید، چرا که این کار غرور را وارد بر ما و کلیسا میکند؛ بلکه او ایمانداران را به نوعی به حرکت رو به جلو، رشد، درک و حکمت بیشتر فرا میخواند. به عبارتی قدم بعد را به آنها گوشزد و اعلام میکند.
آمین که با قلبی شاد هر روزه شاهد رشد روحانی و حکمت الهی در کلیساهای جهان و بخصوص ایرانیان باشیم و در این مهم قدمها برداریم، آمین.