شناسنامه فيلم
فيلم «در برابر خورشيد-Against the sun» بر اساس داستاني واقعي به نويسندگي «برايان فالک» و «مارک ديويد» ميباشد که در سال 2014 و به کارگرداني «برايان فالک» ساخته شده است.
در اين فيلم «گرت ديلاهانت، تام فلتون و جيک ايبل» به ايفاي نقش پرداختهاند.
خلاصه فيلم
يک خلبان جنگ جهاني دوم همراه با دو سرباز پس از اينکه هواپيمايشان در طي يک ماموريت از مسير اصلي خارج شده و سوخت آنها به اتمام ميرسد به سختي بر روي دريا فرود آمده و خود را شناور در يک قايق کوچک بدون آب و غذا در وسط اقيانوس مييابند…
بررسـی فیــــلم:
نام فیلم «در برابر خورشيد»، ما را تشويق ميکند که عملکردها و رفتارهای خود را به حضور نور خداوند ببریم تا در زیر نور او که در آن هيچ تاريکي یافت نشده و تاریکی آن را درنیافته است بتوانیم لکهها و مسائلی که در راه روش خدا نیست را بیابیم. او گناهان ما را با خون مسیح پوشش داد و کفاره گناهان ما را داد تا بتوانیم در مسیر بازگشت قدم برداریم و همچنین ما را در رسیدن به مقصدی که برایمان در نظر دارد به پيش میبرد.
اين فيلم پر از ديالوگهاي زيباست که به راحتي نميتوان از سکانسهاي آن گذشت. تمامي ما خواسته و يا ناخواسته در مسيرهايي گرفتار ميشويم و يا در آزمايشات قرار ميگيريم و اين فرصتي است براي به ثبوت رسيدن ايمانمان؛ آیا ميتوانيم در هر شرايط و بیابانی که هستيم به عنوان نور و نمک رفتار کنيم؟
سه شخصیت با باورهای مختلف به نقطهای مشترک در زندگی رسیدهاند. «هرلد ديکسون» فرمانده هواپيماي غرق شده و قايق سرگردان، اعتقادي به خدا و دعا کردن ندارد و «پاستولاي لهستاني» تنها به صورت موروثي تکرار کردن دعا را يادگرفته و ايمان قوي و قلبي به سمت خدا و کارهاي او ندارد ولي در اين بين «جين اولدريج» که از کودکي در کانون شادي کليسا رشد کرده باوري قوي به خدا دارد. وي آنها را تشويق به صبوري و ياري گرفتن از خدا ميکند.
در مشکلات و گرفتاري به اين بينديشيم که خداي زنده و حقيقي بزرگتر از هر مشکلي است و اوست که حيات ميبخشد و يا ميميراند، پس با ايماني قوي بطلبيم و باور داشته باشيم که بر طبق اراده نيکوي او دريافت خواهيم کرد.
عيسي همواره با تاکيد از شاگردان خود در شب قبل از واقعه صليب خواست که بيدار باشند و در دعا ايستادگي کنند، چرا که غفلت و خوابآلودگي به وادي مرگ ميکشاند و در این فیلم هم همین غفلت باعث شد مشکلاتي بزرگ براي فرمانده و دو سرباز به وجود بیاید.
خواب ماندن حتی براي لحظاتي ميتواند ما را به وادي تاريکي بکشاند. چقدر در دنياي روحاني به خواب فرو ميرويم و زماني که به خود ميآييم ميبينيم از مسير اصلي خارج شدهايم و حتي ديگران را نيز با خود به اين تاريکيها کشاندهايم. نقطه عطف ماجرا از اعتراف فرمانده آغاز ميشود و در کمال ناباوری، وي با بخشش و گشادهرويي سربازان روبرو ميگردد.
مهم نيست چرا و چقدر در خواب فرو رفتهايم؛ خداي ما، خداي محبت است و منتظر بازگشت ما از مسير اشتباه. پس فرصتها را غنيمت بشماريم و با توبه و اعتراف نزد خداي زنده و يکديگر، در مسير و اراده خدا قدم برداريم و بگذاريم خداوند هر آنچه که رخ داده را براي ما به برکت تبديل کند.
شما را دعوت ميکنيم که به همراه دوستان و خانواده به تماشاي اين فيلم زيبا بنشينيد و نظرات خود را با ما نيز در ميان بگذاريد.