درود به همه شما دوستداران هنر، با تبريک سال نو ميلادي خوشحاليم که يکبار ديگر با هم هستيم تا گذري بر آثار «رامبراند هارمنزون وان راين» Rembrandt Harmensz. van Rijn مجسمه ساز و نقاش معروف و محبوب هلندي تبار داشته باشيم، نقاشيهاي او در ابتدا نسبتا باروک بودند، اما بعدها او بيشتر بر روي نشان دادن عمق احساسات در چهرهها فکوث کرد.
عیسی و زن زناکار
اين اثر زيبايي که مشاهده ميکنيم توسط هنرمند معروف و بنام، يعني رامبراند، ترسيم شده است که در سال 1644 ميلادي در ابعاد 65 در 84 سانتي متر با رنگ روغن روي بوم نقش بست که روايتي از «انجيل يوحنا باب 8» را بيان ميکند در آن زمان يهوديان زن زناکاري را براي محاکمه نزد عيسي ميآورند و از او ميخواهند که طبق شريعت موسي، او را محکوم کند ولي عيسي به ايشان ميگويد هرکس که گناه نکرده است اولين سنگ را به طرف زن پرتاب کند؛ سپس همگي آنها سنگها را به زمين انداخته و آنجا را ترک ميکنند، مسيح نيز آن زن را بخشيده و از او ميخواهد تا ديگر گناه نکند.
تمام دنيا آماده است تا ما را محکوم کرده و به سمت ما سنگ پرتاپ کند و اما خداوند هميشه آماده است تا با آغوش باز ما را بپذيرد و تولد تازه بخشد، او ما را محکوم نميکند بلکه نجات ميبخشد. بله هرکه به عيسي مسيح ايمان آورد زندگي تازهاي را در خدا خواهد داشت.
رامبراند با نشان دادن تمرکز همه بر روي زن زناکار، نگاههاي تحقيرآميز و پر از قضاوت مردم را به تصوير کشيده است. طول بلند اين تابلو که نيمي بيشتر از آن را تاريکي قسمت بالاي معبد فراگرفته نماد و نشان دهنده مذهب، قضاوت، تاريکي و نگاه بسته در ميان مذهبيون است و اثري از نور در اين معبد ديده نميشود بلکه نور تابلو و مرکز انشعاب نور فقط بر روي عيسي است.
نکته قابل توجه در اين باب دقيقا همينجاست که عيسي خودش را نور جهان معرفي ميکند. نقاش با نوع ترسيم عيسي به عنوان بلندترين شخص تاکيد بر، برتري رفتار او دارد. اين تابلو به ياد ما ميآورد که چه راحت ما هم ديگران را محاکمه و به دادگاهها ميکشانيم درصورتي که قاضي اصلي فقط خداست!
بازگشت پسر گمشده
يکي ديگر از آثار به ياد ماندني رامبراند در سال 1668 ميلادي تابلوييست برگرفته شده از متن انجيل «لوقا باب 15» که داستان پسر گمشده و بازگشت او در آغوش پدر و خانه را به تصوير کشيده است.
پسر گمشده پس از اينکه ارث پدري و دارايي خود را از دست ميدهد و به خوکباني و زندگي با خوکان گمارده ميشود، تصميم ميگيرد به نزد پدر خود بازگشت کند تا حداقل بتواند مانند کارگران پدرش غذايي براي خوردن داشته باشد؛ وقتي که او ميفهمد به پدر و آسمان او گناه کرده است و در هنگام عملي کردن تصميم خود با پدر که انتظار بازگشت فرزند را ميکشيد و آغوش پرمهر و محبت او روبرو ميشود.
در سمت چپ اين تابلو فرزند بزرگتر و نگاه او را در پس زمينه دنبال ميکند و در نزديکي او خادميني که گوشها و چشمان خود را بر روي کار ارباب خود نهادهاند تا اين محبت را شايد بتوانند درک کنند و اين نمادي از محبت بيمانند پدر آسماني ماست که در انتظار بازگشت تمامي فرزندان گمشده به آغوشش است.
امروز پدري عاشق منتظر گمشدههاست. چقدر دنيا ما را آلوده فکرهاي اشتباه ميکند تا از محبت خداوند جدايمان کند! اما به ياد داشته باشيم آغوش پرمهر پدر مشتاق بازگشت ماست.
امروز فرصتيست تازه تا به سمت اين پدر حرکت کنيم.
اين تابلو از نادر آثاريست که متخصصين رامبراند معتقدند او اين اثر را با کمک شاگردانش در کلاسهاي خود درحال تدريس خلق کرده است. اين اثر در موزه «هرميتاژ» در شهر «پترزبورگ» نگهداري ميشود.
دانیال در چاه شیران
اين اثر برگرفته از داستان «دانيال باب» و باز هم اثري ماندگار از نقاش برجسته رامبراند ميباشد.
دانيال در دربار شاه پارس، «کوروش» خدمت ميکند و در آن زمان مردم فقط بايد پادشاه را ميپرستيدند، اما زماني که دانيال يهوه خداي خود را پرستش ميکند، با توطئه سربازان پادشاه روبرو ميشود و پادشاه دستور ميدهد او را به چاه شيران بيندازند ولي خداوند دهان شيران را بسته و دانيال به سلامت از چاه نجات مييابد، امروز ايمان داريم که با اطاعت از خداوند در هر مشکل و راهي او ما را از هر خطري خواهد رهانيد.
دهان شيراني که چنين درنده هستند بسته شود وقتي خدا را ميطلبد. امروز چقدر نياز داريم تا دهان خشم، دروغ، فقر، دشمني و… که براي بلعيدن ما باز شده با ايستادگي و اعتماد ما به خدا و درک کار مسيح بر صليب بسته شود. دستان دانيال که به حالت دعا و طلبيدن از خداوند است در اين اثر به ياد آورنده کار عظيم خداوند در زندگي است و اگر از او بخواهيم، عمل خواهد کرد.
اين اثر در موزه «ريجکس» در شهر «آمستردام» قرار دارد.
دانیال و رویا
اثري که از کتاب «دانيال باب هشتم» برگرفته شده است، در اين داستان خداوند از فرشته ميخواهد دانيال را از معني رويايي که ديده بود آگاه سازد و به او مکاشفهاي از آينده را يادآور شود.
در اين تابلو نور بر فرشته و حالت مکاشفه او براي دانيال تمرکز دارد و يادآور اهميت مکاشفه و شناخت خداوند و راههاي او ميباشد.
اين اثر در موزه «استاليشن» در شهر «برلين» در معرض ديد علاقمندان است.