سلام و درود به همراهان عزیز اسمیرنا، در شماره پیشین صفحه هنر در شهر، به بزرگترین و معروفترین موزه جهان یعنی موزه لوور و ۳ تابلو در آن پرداختیم در این شماره نیز قصد داریم تا نگاهی به چند تابلو دیگر این موزه بیاندازیم.
عروسی در قانای جلیل
این تابلو اثر پائولو وروئونز نقاش ایتالیایی در دوره رونسانس است که جزو سه هنرمند ونیز میباشد که در شمارههای پیشین بیشتر راجع به این نقاش صحبت شده است. او این تابلو را با رنگ روغن روی بوم در ابعاد 677 × 994 سانتیمتر در سال 1563 براساس انجیل یوحنا باب 2 بتصویر کشیده است.
تابلو فوق یکی از اصلیترین جاذبههای موزه لوور میباشد و در اتاقی که تابلو مونالیزا در آنجا میباشد نگهداری میشود.
چون شراب در عروسی تمام شد پس مادر عیسی به او گفت تا آب را تبدیل به شراب کند، این اولین آیت و نشانه عیسی بود، این تابلو نمادی از کار عیسی روی صلیب و خون او میباشد، خدمتکاران در این تصویر مطیع فرمان عیسی میباشند. معنی خادم یعنی اطاعت کردن. عروس و داماد را در سمت چپ تصویر میبینیم اما مرکز تصویر روی عیسی میباشد، نه عروس و داماد! چون داماد حقیقی عیسی میباشد و همه در این جشن میتوانند شرکت کنند حتی کارگرها، ملیتهای مختلف با رنگ پوستهای مختلف، بشرطی که با پذیرفتن کار عیسی در صلیب و قیام او در عیسی شریک شده باشند.
ملاقات
این تابلو اثر جان لیونز نقاش هلندی با رنگ روغن روی بوم در ابعاد 198 در 280 سانتیمتر بین سالهای 1638 تا 1640 بر اساس انجیل لوقا باب 1 نقش بست، وی این تابلو را برای یکی از کلیساهای بروکسل نقاشی کرد.
زمانی که فرشته خداوند به مریم میگوید که او از روحالقدس حامله است، و نیز خبر بارداری الیزابت یکی از خویشاوندانش را که در سن پیری آبستن شده بود را میدهد، مریم بیدرنگ نزد الیزابت رفته و چون الیزابت صدا مریم را شنید کودک داخل شکمش بوجد آمد و گفت مبارک است ثمره رحم تو. در تصویر فوق گشادی آستین الیزابت سنبلی از میزبانی و خوش آمدگویی و خوشحالی او از دیدار مریم میباشد. عیسی مسیح جسم پوشید، و به این دنیا آمد تا با نور خودش دنیا و مسیر زندگی ما را روشن کند.
لباس زکریا نشان از کاهن اعظم بودن او دارد که حالا او در این مقام و موقعیت به دیدار مریم و کودک داخل شکمش آمده است، آیا ما هم در هر موقعیت و مقام اجتماعی به استقبال مسیح میرویم و نزد او فروتن میشویم؟
الیزابت و شوهرش زکریا را در تصویر میبینیم که پیرو و سالخورده هستند ولی خدا به آنها فرزندی هدیه داده است. و آن فرزند بعدها نیز هموار کننده راه خود مسیح بود. زیرا که نزد خدا هیچ امری غیرممکن نیست خدا قادر است فرسودگیهای زندگی شما را نیز ترمیم کند. مریم در جواب فرشته گفت کنیز خداوندم هر چه او میگوید بشود. آیا ما هم در شرایطهای مختلف به او اعتماد داریم؟
تابستان (بوعز و روت)
تابلو فوق اثری از نیکولاس پوسین میباشد که در شمارههای قبل به بیوگرافی او پرداختیم. او این تابلو را با رنگ روغن روی بوم در ابعاد ۱۱۸ در ۱۶۰ سانتیمتر بین سالهای ۱۶۶۰ تا ۱۶۶۴ براساس کتاب تاریخی و زیبا، روت باب ۲ بتصویر کشید.
روت به سرزمین همسر متوفا خود به همراه مادر شوهرش پا میگذارد و بعد برای جمعآوری محصولات باقی مانده روی زمین برای امرار معاش زندگیشان به مزرعه بوعز میرود، بوعز صاحب مزرعه را میبینیم که فردی فروتن، مهربان و نیکوکار است که صاحب آن ملک میباشد و کلاهی بر سر دارد و روت در مقابل او زانو زده است، این نمادی است از عیسی که پادشاه ما میباشد و هر کدام از ما باید درمقابل عظمت و محبت او زانو زنیم، روت سنبلی از ما هست که وارد پادشاهی خداوند میشویم و این پادشاهی مملو از برکات هست و درخت حیات را میبینیم که حیات در اینجاست، همکاری و مشارکت و یکدلی را در این تصویر میبینیم. شخصی را که روی بافههای گندم نشسته است و خدا را میپرستد، عدهای با اسبها و استعدادهای خودشان در این زمین که نمادی از زمین خداست کار میکنند، و شخم میزنند عدهای بافهها را میچینند عدهای جمعآوری میکنند، تابلو فوق سنبلی از بدن میباشد که ما همه بدن مسیح هستیم که نه تنها او را میپرستیم بلکه زمین را آماده میکنیم و سربازهای خداوند میباشیم که در کمال فروتنی در مقابل پادشاهمان سر فرود میآوریم و وقتی که به پادشاهی خدا وارد میشویم باید با تواناییهای خود زمین قلبها را شخم بزنیم تا آماده بذر خدا و کلام او شوند، روت در مقابل صاحب ملک زانو زده و از او درخواست میکند تا از برکاتش به او هم بدهد و بوعز صاحب ملک به فروتنی قلب او نگاه میکند و بیشتر از درخواست روت حتی به او میدهد و در نهایت آن دو باهم ازدواج میکنند. ما در مسیح همه یک خانواده هستیم و نیز عروس مسیح میباشیم. درختی که یک تکه او قطع شده است نمادی از حیاتی میباشد که نسل اول یعنی آدم و حوا آن را خراب کردند و در مقابل آن درخت حیات دیگری را میبینیم که خود مسیح میباشد و چتری که ما را جزو یک خانواده میکند. مردی که آب مینوشد نمادی از آب حیات است که هر کدام از ما میتوانیم به رایگان دریافت کنیم گوشه سمت راست چند تکه نان میبینیم که نمادی از خود مسیح میباشد که گفت من نان حقیقی هستم، ردای نارنجی که میبینیم نماد قدرت و نیکی میباشد. مسیح پادشاه ما ردا پادشاهی خود را کنار گذاشت و روی زمین برای نجات ما آمد، بیاد داشته باشیم در فصلهای مختلف زندگی از مزرعه و راه عیسی بیرون نرویم. چرا که بیرون از مزرعه خداوند، زخمها و ناامیدیهای دنیا ما را در برمیگیرد، اما در مزرعه خداوند جا برای استراحت میباشد.
لوط و دخترانش
تابلو فوق در سال ۱۵۲۱ با رنگ روغن روی صفحه در ابعاد ۳۴ در ۴۸ سانتیمتر بر اساس کتاب پیدایش باب ۱۹ توسط لوکاس ون لیدن نقش بست. زمانی که فریاد مردم سدوم بر ضد هم و شکایت از هم بلند شد خداوند آن را شنید، و دو فرشته فرستاد تا آن شهر را نابود کنند. اما لوط و خانوادهاش را که خداوند به آنها رحمت کرده بود گفتند تا به شهری دیگر بگریزند مبادا صدمهای ببینند، و حتی پشت سرشان را هم نگاه نکنند، اما زن لوط برگشت و پشت سرش را نگاه کرد و همان لحظه تبدیل به تکه سنگی شد، زیرا که از خداوند اطاعت نکرد. در تصویر فوق برجها و ساختمانهایی را میبینیم که با داوری خدا و باران گوگرد پایین آمده و خراب میشوند، ما هم برای گناه کردنهای خود برنامهریزی میکنیم و حالا همه چیز نابود میشود اما پروسه نجاتی هم هست و به نجات ختم میشود. پلی که در تصویر میبینیم ما را از مرگ و داوری خدا عبور میدهد مسیح نیز گفت از در تنگ وارد شوید زیرا دری که بزرگ و راهی که وسیع است به هلاکت منتهی میشود اما دری که به حیات منتهی میشود تنگ و راهش دشوار است.
لوط و دو دخترش نجات یافتند و از کوه رد شدند. کوه نماد ملاقات با خداست؛ ما نمیتوانیم بحضور خدا برویم جز بواسطه مسیح و صلیب مسیح و دستان سوراخ شده او. مسیح نه تنها پلی بود که ما را به مسیر خدا و نجات وارد کرد بلکه طریقی برای ملاقات با خدا هم میباشد. مراقب باشیم وقتی از این پل رد شدیم و به ملاقات با خدا رفتیم بجای او تصمیم نگیریم و وارد گناه نشویم. دختران لوط گناه کردند و جای خدا تصمیم گرفتند و نتیجه آن ثمره خوبی برای زندگی آنها و حتی آیندگان نیاورد.